به گزارش خبرنگار اقتصادی
صبح قزوین ؛____علی تقوایی.
رئیس جمهور طی هفته ای که گذشت، گزارش صد روزۀ جدیدی از اهم فعالیتهای دولت ارائه کرد.
گزارشی که حاوی نکات ریز و درشت فراوان و به تعبیر «حاوی تناقضها، حتی آمارسازیهای عجیب و بی سابقه ای بود» با این حال آخرین گزارش دکتر روحانی برخلاف سایر گزارشهای پیشین وی واکنشهای چندانی را در پی نداشت.
این بی تفاوتی نسبت به گزارشهای رئیس جمهور در میان سرسخت ترین رسانههای منتقد وی هم مشهود بود.
سایتها و پایگاههای خبری- تحلیلی رجانیوز، صراط نیوز، الف، تابناک، خرداد و روزنامههایی چون کیهان، قدس و حتی روزنامههای اصلاح طلب شرق و اعتماد نیز تنها به صورت گذرا و کاملا گزیده، بخشهایی از سخنان رئیس جمهور را بازتاب دادند و بیش از این- برخلاف رویه سابق - هیچ پرداخت و تحلیلی از سخنان آقای روحانی در این دسته از رسانههای منتقد اصولگرا، اطلاح طلب و مستقل ارائه نشد.
آیا رسانههای منتقد دولت تعطیل شده اند یا اتفاق دیگری روی داده است؟ اتفاقی که حاکی از ناامیدی جناحهای کشور از دستاوردها و عملکرد آقای روحانی است؟
پیش فرض نخست به طرز مشهودی نادرست است چرا که منتقدین دولت در سایر حوزهها حضور فعال و بارزی دارند؛ اما به نظر میرسد در زمینه کابینه نوعی بی تفاوتی به دروغ و راستِ دولت در حال وقوع است.
بی تفاوتی منتقدین اصلاح طلب، اصولگرا و مستقل نسبت به گزارش اخیر رئیس جمهور شاید حاکی از این باشد که از نظر آنها و به تعبیر عامه «دولت رَد داده است» چرا اگر غیر از این بود دستکم مخالف سرسخت دولت یعنی روزنامه کیهان واکنشی به گزارش صد روزه آقای رئیس جمهور نشان میداد؛ اما شاهد بودیم که چنین نشد و عملا بازتاب و بحثی پیرامون سخنان اخیر دکتر روحانی در نگرفت.
با این حال سخنان دکتر روحانی حاوی چند داعیه و نکته بود؛ نکات و ادعاهایی که نمیتوان براحتی از کنار آنها گذر کرد بگونه ای که کنکاش در آنها میتواند سیمای دیگری از عملکرد دولت را ترسیم کند.
عملکرد دولت در زلزله خوب بود
آقای روحانی در اولین بخش از سخنان خود به زلزله اسفبار سرپل ذهاب اشاره کرد و در وصف خدمت رسانی دولت بیان داشت: « خدمترسانی خوب بود. از صدا و سیما میخواهم تا خدمات دولت را با کشورهای دیگر به مقایسه بگذارد. من در زلزله رودبار حضور داشتم، به زلزله بم سر زدم، کمکرسانی این بار بسیار خوب بود».
این بخش از سخنان رئیس جمهور بسیار عجیب بود چه اینکه ایشان وقوع زلزله در سال 96 را با وقوع زلزله در سال 82 یعنی 14 سال پیش و سال 67 یعنی 29 سال بیش مقایسه میکند آنگاه نتیجه میگیرد در زلزله اخیر، دولت بهتر از زلزلههای 14 و 29 سال پیش عمل کرده است! آیا این غیب گویی است که پس از گذشت این همه سال زلزلهها را با هم مقایسه کنیم و نتیجه بگیریم عملکرد دولت تدبیر و امید بهتر از دولتهای سازندگی و اصلاحات بود؟
گذشته از این مقایسه از اساس غلط، به نظر میرسد باید در این داعیه رئیس جمهور به دیده تردید نگریست چرا در یک مقایسه پیش پا افتاد در دو زلزله مذکور همه کمکهای مردمی به مردم رسید؛ اما در زلزله اخیر چطور؟
دولت پول کانکسهایی که اقشار و آحاد ملت به صورت خودجوش تهیه کرده اند را از زلزله زدگان میگیرد. این حرکت چه معنایی دارد؟
روابط عمومی ستاد بازسازی مناطق زلزله زده که زیر نظر دولت اداره میشود با دستور آقای جهانگیری اعلام کرده زلزله زدگانی که از محل کمکهای خودجوش مردمی کانکس دریافت کنند از مبلغ وام بازسازی آنها 4 تا 5 کسر خواهد شد.
نتیجه این حرکت و سایر حرکاتی از این دست در تیم دولت بی اعتمادی بی سابقه مردم در این زلزله به نهادهای دولتی و متاسفانه نهادهای حاکمیتی بود. در نتیجه علی دایی در شش روز و صادق زیباکلام در دو روز ،شش و دو میلیارد کمک مردمی به زلزله زدگان جمع میکنند در حالی که دولت چشم به امدادهای نیرویهای مسلح و بیت رهبری دارد.
مشکلات ۹۸ درصد سپردهگذاران موسسات مالی حل شده است
البته به نظر می رسد این جملات آقای روحانی که «مشکلات ۹۸ درصد سپردهگذاران موسسات مالی در ماهها و هفتههای اخیر یا حل شده یا در حال حل شدن است» با واقعیت کیلومترها فاصله دارد.
دلیل آن نیز مشخص است عدهای با حمایت بانک مرکزی عملا از جیب مردم دزدی کرده اند و حالا بانک مرکزی و دولت خود را کنار کشیده اند. در حالی که رسانهها هر روز – به ویژه پس از سخنان اخیر رئیس جمهور- تعداد بیشتری از مالباختگان را نمایش میدهند اما رئیس جمهور ژست یک منجی را به خود گرفته و میگوید: مشکلات ۹۸ درصد سپردهگذاران موسسات مالی حل شده است.
البته این تفرعن و تفاخر با یک حساب سرانگشتی بی اساس مینماید چرا که مقصر اصلی در این ماجرا بانک مرکزی است و بانک مرکزی از جمله نهادهایی است که مستقیما زیر نظر آقای رئیس جمهور و وزیر مورد علاقه ایشان اداره میشود. بنابراین اگر موسسه خصوصی و یا دولتی اموال مردم را پس نمیدهد در درجه اول رئیس بانک مرکزی و رئیس دولت باید پاسخگو باشند.
اقتصاد را بیش از پیش خصوصی کرده و از رانت های دولتی کاسته ایم
«بخش خصوصی را عمیقا تقویت کرده ایم... اقتصاد را بیش از پیش خصوصی کرده ایم و از رانتهای دولتی کاسته ایم» این سه جمله کلیدواژههای اقدامات رئیس دولت در زمینه خصوصی سازی بود اما آقای روحانی دقیقا از کدام بخش خصوصی صحبت میکند؟
به عنوان مثال چرا پتروشیمیهایی که اسما خصوصی هستند، مدیرانی دولتی – عموما کارگزارانی و با با ژن خوب- دارند؟
دولت تدبیر و امید اگر واقعا به دنبال خصوصیسازی است و میخواهد «دولت مردمِ باتفنگ» وارد نشود، اول از همه باید خود را کنار بکشد. در چنین شرایطی مشخص است که تولید کننده داخلی ورشکست میشود چون بخش خصوصی هر روز تضعیف شده است و یارای مقابله با دولت نفتی را ندارد.
افزایش قیمت ارز کار ما نیست
آقای روحانی میگوید: «افزایش قیمت ارز کار ما نیست» پس افزایش قیمت ارز کار چه کسانی است؟ قانون پاسخ میدهد این دولت است که باید نرخ ارز را تعیین کند بنابراین انگشت اتهام به سوی دولت است چرا که اگر غیر از این باشد دولت آقای روحانی هنوز مستقر نشده که این مسئله نیز مشخصا با واقعیت همخوانی ندارد.
حقیقت این است که افزایش قیمت ارز توسط دولت با هدف تامین کسری بودجه صورت میگیرد. بعد از برجام که قیمت ارز در حال کاهش بود آقای سیف اظهار داشته بود قیمت دلار سه هزار تومان است و ما نمیگذاریم قیمت از سه هزار تومان پایین تر بیاید.
چرا که آنها فکر میکردند میتوانند براحتی آب خوردن بودجه مملکت را تامین کنند در حالی که پیرمردهای کابینه به راه دیگری رفتند و عملا نتوانستند قدم از قدمی بردارند؛ بنابراین اکنون قیمت دلار 4200 تومان است. حالا دولت با افزایش بیش از 30 درصدی ارز بودجه خود را تامین میکند غافل از این که عوارض این افزایش تعمدی نرخ ارز بر گروههای میانی و پایین جامعه به شدت تکان دهنده است.
سالی 600 هزار شغل ایجاد کرده ایم
رئیس کابیه تدبیر و امید میگوید: « سالی600 هزار شغل ایجاد کرده ایم» سئوال اینجاست این 600 هزار شاغل الان کجا هستند؟
در حالی که شاغلین باید بیمه تامین اجتماعی شوند اما تعداد افرادی که سال گذشته برای بیمه تامین اجتماعی ثبت نام کرده اند 5 درصد کاهش داشته است.
در این شرایط چگونه میتوان ادعا کرد سالی 600 هزار شغل ایجاد شده است؟ این همه شغل کجا ایجاده شده که هیچ کس از آن اطلاع ندارد! نه آماری که خود دولت ارائه داده این مسائل را نشان میدهد و نه زندگی مردم و این البته تناقض گویی آشکاری ست.
از رشد اقتصادی منفی به رشد اقتصادی دو رقمی رسیدیم!
یکی از عجیب ترین بخشهای سخنان رئیس جمهور بحث از رشد اقتصادی کشور بود آنجا که ایشان فرمودند: «در بحث رشد، ما در دولت گذشته همزمان با کنترل تورم، رشد منفی را مثبت کردیم. رشد ما منفی هفت در سال 91 بوده است. در سال 95 رشد قابل توجهی داشتیم که برای اولین بار به رشد دو رقمی رسیدیم. امسال هم در سه ماهه اول رشد ما با نفت ششونیم و بدون نفت هفت است»
این سخنان در حالی است که بانک مرکزی نرخ رشد اقتصادی کشور را در سال 95 تنها 6 درصد اعلام و برای سه ماهه اول امسال نیز رشد 3 درصدی را پیش بینی کرده بود؟
آیا آقای روحانی آمار تیم اقتصادی خود را قبول ندارد یا قصد دارد آمار آنها را بی اساس جلو دهد؟ اگر چنین است چرا ایشان در آخرین نشست خبری سال 95 رشد اقتصادی همان سال را 6 و نیم درصد پیش بینی کرده بودند ولی الان این نرخ را با جهشی دو برابر دو رقمی اعلام میکنند؟
رابطه ملت و دولت در مه
گذشته از سخنان بعضا ناهمخوان رئیس دولت در آخرین گزارش صدروزه خود، باید اشاره مجددی داشت به بی تفاوتی گسترده ای که حتی نسبت به سخنان ناهمخوان و آمارهای غلط ایشان در رسانهها و بطن جامعه موج میزد.
رابطه دولت و ملت به حدی در مهِ بی تفاوتی است که مردم حتی درباره نرخ بیکاری و اشتغال حرف هم نمیزنند چرا که نه در رویه دولت و نه در رویه آنها تغییری را ایجاد نمیکند. واکنش مردم و دولت البته حکایت از روزهای آسان کابینه تدبیر و امید تا سال 1400 و روزهای سخت مردم تا آن زمان دارد.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها