۱۹/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۱۰ جمعه

صبح قزوین چه چیز بن سلمان و عادل الجبیر را در برابر ایران جری تر کرده؟
کد خبر: ۲۶۸۷۰۱ تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۹/۷ ساعت: ۱۰:۱۲ ↗ لینک کوتاه

گستاخی روز افزون مقامات کم تجربه عربستان

چه چیز بن سلمان و عادل الجبیر را در برابر ایران جری تر کرده؟

حال پس از چند سال از شروع گستاخی های مقامات سعودی، مشخص شد که سیاست تنش زدایی و مماشات با چنین حکامی پاسخگو نیست و آنها خویشتن داری ایران را به عنوان عقب نشینی دستگاه سیاست خارجی تفسیر می کنند. با تحولاتی که در ماههای اخیر در عربستان و همچنن بحران هایی که این کشور در منطقه ایجاد کرده، درستی سیاست منطقه ای ایران برای افزایش تحرکات خود را به اثبات رسانده است.

چه چیز بن سلمان و عادل الجبیر را در برابر ایران جری تر کرده؟
به گزارش سرویس سیاسی  صبح قزوین ، قاطعیت در سیاست خارجی یکی از عناصر مهم برای مقابله با رقبا و دشمنانی است که از هیچ حربه ای برای بحران آفرینی عبور نمی کنند.

 محمد بن سلمان، ولیعهد جاه طلب سعودی در مصاحبه با نیویورک تایمز، گستاخی را به آن حد کشانده که به بالاترین مقام کشور توهین کرده و انقلاب اسلامی ایران را عامل افراط گری در عربستان دانسته است. هزینه تراشی ها و بحران آفرینی های عربستان سعودی علیه جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب وجود داشته و در زمان جنگ تحمیلی صدام حسین علیه ایران میلیاردها دلار به رژیم بعث برای تجهیز نظامی کمک کرد. در برهه هایی چون قتل عام حجاج ایرانی در سال 66 و 94،  کینه توزی سعودی علیه ایران به اوج خود رسید.

روابط تهران – ریاض پس از انقلاب هرگز به یک ثبات معنادار برای تثبیت موقعیت دو کشور در راهبردهای سیاست خارجی نرسید. محافظه کاری و ترس حکام سعودی از نفوذ ایران در منطقه، مانع شکل بخشی به چنین روابطی شد و هرچند در دوره هایی سطح مذاکرات به سران دو کشور نیز می رسید ولی عربستان، تهران را به چشم دشمنی می دیده که باید تضعیف شود و برای تضعیف ایران حتی پیشنهاد حمله به کشور را به آمریکایی ها داده بودند.

با ورود ملک سلمان به کاخ پادشاهی، محافظه کاری به کناری نهاده شد و ماهیت اصلی سعودی ها علیه تهران خود را عریان تر ساخت. تقویت بیش از پیش گروه های تکفیری، تلاش برای تضعیف متحدان منطقه ای ایران، حمله به یمن، ایجاد روابط با اسرائیل، تقویت ائتلاف منطقه ای علیه کشور و دهها خدعه دیگر اقدامات حکام سعودی بر ضرر ایران بوده است.

در چنین شرایطی سیاست خارجی دولت یازدهم بر مدار تحمل، حفظ آرامش و تلاش برای برقراری و گرم کردن روابط با عربستان قرار داشت. این سیاست حتی تا پس از حمله به کنسولگری و سفارت عربستان در ایران ادامه داشت ولی پاسخ سعودی ها همواره گستاخی بیشتر و برداشت غلط از نرم خویی سیاست خارجی ایران بوده است.

می توان از واکنش رهبر معظم انقلاب در مهرماه سال 1394 و پس از آنکه سعودی ها در شناسایی و بازگرداندن پیکر شهدای منا خباثت نشان داده و کارشنکنی می کردند، به عنوان قاطعانه ترین پاسخ در چند سال گذشته در مقابل عربستان یاد کرد. معظم‌له در بخشی از بیانات خود علیه توطئه های عربستان در 8 مهر 94 گفتند: «اگر کشور ما و ملّت ما بخواهد در مقابل عناصر اذیّت‌کننده و موذی عکس‌العمل نشان بدهد، اوضاع آنها خوب نخواهد بود؛ ما تا حالا خویشتن‌داری کردیم.

در قضایای متعدّدی خویشتن‌داری کردیم؛ دست ایران اسلامی از خیلی‌ها بازتر است، توانایی‌های ما، امکانات ما از خیلی‌ها بیشتر است؛ می دانند که اگر بخواهند هماوردی کنند با نظام جمهوری اسلامی، در هیچ صحنه‌ای حریف نمی شوند. ما رعایت ادب اسلامی، رعایت حرمت برادری در امّت اسلامی را نگه داشتیم؛ ما می توانیم عکس‌ العمل نشان بدهیم. اگر بنا شد عکس‌العمل نشان بدهیم، عکس‌العمل‌های ما خشن هم خواهد بود، سخت هم خواهد بود.»

باید عنوان کرد در دوره ای که مسئولان سیاست خارجی ایران سعی می کردند، تحت عنوان سیاست تنش زدایی خود را به عربستان نزدیک کنند، این کشور کاملا در جهت عکس سیاست های ایران حرکت می کرد. هر نوع دست دوستی ایران با اظهارات شاذ و متخاصمانه سعودی ها پاسخ داده می شد. شاید گمان می رفت با توجه به روابط خوب ملک عبدالله با برخی از حامیان دولت جدید، امید بهبود روابط ایران و عربستان از کانال های موازی دستگاه دیپلماسی امکان پذیر خواهد بود.

اما سیاست خصمانه عربستان در همان دوران و در طول مذاکرات پیچیده و فشرده هسته ای میان ایران و قدرت های جهانی نمود واقعی پیدا کرد. در آن زمان و در حین انجام مذاکرات، وزیر خارجه سابق عربستان در وین حاضر شد و از جان کری خواست که در صورت عدم تسلیم شدن ایران، گزینه های بعدی را در دستور کار قرار دهد و عربستان حاضر است هزینه تمامی اقدامات ضد ایرانی از جنگ گرفته تا تحریم های بیشتر را بپردازد.

حتی کار به جایی رسید که شورای همکاری خلیج فارس که عربستان سعودی سردمدار آن است، خواهان حضور یکی از کشورهای به نمایندگی از آنها در نشست های مربوط به مذاکرات هسته ای ایران بود.

چنین پیشروی های گستاخانه ای از سوی عربستان سعودی با تغییر پادشاه و جلوس ملک سلمان و تغییرات گسترده در کادر رهبری رژیم آل سعود، افزایش پیدا کرد و در تمامی اقدامات ضد ایرانی در منطقه و جهان، ردپای عربستان کاملا مشهود است. سخنان مسالمت جویان حسن روحانی در سال 94 در سازمان ملل برای حل و فصل حادثه منا و رسیدگی به اوضاع شهدا و زخمی ها با پاسخ گستاخانه عادل الجبیر، مواجه شد.

الجبیر در پاسخ عنوان داشته بود: آخرین افرادی که می‌توانند درباره مراسم حج و خانه خدا سخن بگویند ایرانی‌ها هستند زیرا پیش از این چه با تظاهرات یا هرج و مرج در مکه  مشکلات زیادی برای حجاج و زوار بیت‌الله الحرام ایجاد کرده و سبب شهادت زائران شده‌اند. همچنین آخرین کسی که از دموکراسی سخن بگوید، ایران است که با اعزام هزاران جنگجو به سوریه و روشن کردن آتش فتنه بین طوائف سوری، از بشار اسد حمایت کرده، لذا آخرین کسی که باید از دموکراسی در سوریه سخن بگوید رئیس جمهور روحانی است.»

وی بار دیگر نیز در همان ایام ایران را اشغالگر کشورهای عربی خوانده بود و خواهان کنار گذاشتن ایران از مذاکرات سوریه به دلیل حمایت از اسد شده بود: « ما مصمم به مقابله با تحرکات ایران هستیم و برای دفاع سرزمین ها و مردم خود، هر کار که بتوانیم را با استفاده از تمام ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی انجام می دهیم.»

ولی در مقابل چنین گستاخی هایی، پاسخ درخوری از سوی ایران متوجه الجبیر و مقامات سعودی  نشد و تنها سخنگوی وزارت خارجه به موضع گیری نرم نسبت به سخنان وی می پرداخت . قاطعیت لازم از سوی وزارت خارجه و در پاسخ به وزیر خارجه عربستان هر چند ممکن است مانعی برای ادامه اظهارات تند و توهین آمیز وی نباشد، اما مسلما، او را در موضع گیری های بعدی محتاط تر و جواب اظهاراتش را تندتر دریافت خواهد کرد. امری که در حال حاضر و پس از چند سال مماشات به صورت گزینشی از سوی وزیر خارجه در شبکه های اجتماعی داده می شود که این نیز به نظر می رسد کافی نیست.

پاسخ های مبهم و خنثی مقامات ارشد ایران مانند رئیس جمهور و وزیر خارجه در آغاز کار جوانان جاه طلب سعودی، به نوعی عقب نشینی و مماشات در مقابل عربستان ارزیابی می شد. روحانی حتی در برخی از اظهارات خود به طور مستقیم از نام بردن از سعودی ها اجتناب می کرد و در لفافه آنها را به نقد می کشد. وی در سخنانی در جمع سفرا در 11 آبان 94 همین رویه را ادامه داده: «جوانان کم تجربه در یکی از کشورهای منطقه، با درشت گویی در برابر بزرگان به جایی نخواهند رسید.»

حال پس از چند سال از شروع گستاخی های مقامات سعودی، مشخص شد که سیاست تنش زدایی و مماشات با چنین حکامی پاسخگو نیست و آنها خویشتن داری ایران را به عنوان عقب نشینی دستگاه سیاست خارجی تفسیر می کنند. با تحولاتی که در ماههای اخیر در عربستان و همچنن بحران هایی که این کشور در منطقه ایجاد کرده، درستی سیاست منطقه ای ایران برای افزایش تحرکات خود را به اثبات رسانده است.

اگر زمانی عده ای از حضور ایران در عراق و سوریه در داخل کشور گله می کردند و آن را هزینه سوزی می دانستند، اینک همین پتانسیل ها و ظرفیت ها است که باعث افزایش قدرت و نفوذ منطقه ای ایران در حل بحران ها و برقراری ثبات شده است. این ظرفیت به حدی زیاد است که کشورهای متخاصم برای کاهش آن دست به تنش آفرینی و حتی تهدید به تحریم های بیشتر برای به میز مذاکره کشاندن ایران می زنند.

عزت، حکمت و مصلحت، اصولی است که بر سیاست خارجی ایران حکفرمایی می کنند اما زمانی که حکمت و مصلحت در روابط با عربستان، کارساز نشد، بهتر بود که از عزت ملی ایران با سرعت بیشتری دفاع می شد و این وظیفه دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی بود که پاسخ کوبنده و قابل اتکای به توهین های همیشگی مقامات سعودی و به خصوص  وزیر خارجه عربستان و ولیعهد تازه کار سعودی داشته باشد. انفعال در مقابل چنین افرادی، تنها آنها را یاغی تر و جری تر می کند.




انتهای پیام/1404

منبع: جهان

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان