سارا محمدی مادر یکی از کودکان تحت حمایت موسسه مکس در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین اظهار کرد: سال 93 وقتی مهسا پیش دبستانی بود، متوجه بیماری او شدیم.
وی با اشاره به علائم بیماری دخترش افزود: مهسا بی اشتها شده بود، تب میکرد و رنگ و رویش زرد بود، لبهایش ترک میخورد و به اندازهای ضعیف شده بود که دیگر قدرت راه رفتن نداشت.
با شنیدن نام سرطان، دچار ترس و استرس شدید شدم
محمدی خاطرنشان کرد: پس از چندین بار مراجعه به پزشکان و انجام آزمایشات، بیماری دخترم سرطان تشخیص داده شد و پزشک معالج تاکید داشت که به دلیل خطرناک بودن بیماری، همان روز باید مهسا در بیمارستان بستری شود.
وی ادامه داد: البته آن زمان من باردار بودم؛ بنابراین به دلیل برخی ملاحظات ابتدا همسرم متوجه بیماری دخترم شد و به مرور خانواده مرا در جریان بیماری دخترم گذاشت. هرگز تصورش را هم نمیکردم؛ که مهسا دچار سرطان باشد، با شنیدن نام بیماری بسیار شوکه شدم.
این عضو مکس بیان کرد: در مورد بیماری سرطان هیچ اطلاعاتی نداشتم؛ چراکه خوشبختانه هیچ یک از اطرافیان و وابستگانمان دچار این بیماری نشده بود، ما نه دیده و نه شنیده بودیم؛ بنابراین با شنیدن نام سرطان، دچار ترس و استرس شدید شدم.
وی تصریح کرد: اسم سرطان با توجه به مشکلات، عوارض و پیامدهایی که به دنبال دارد، حس بدی به انسان منتقل میکند؛ با وجود اینکه سرطان بیماری صعبالعلاجی است اما با پیشرفت علم پزشکی، روزنههای امیدی ایجاد شده؛ بنابراین نباید ناامید شد، ما نیز امیدمان به خداست.
محمدی عنوان کرد: دوره بیماری مهسا بیش از 3 سال به طول انجامید، مهسا میدانست که سرطان دارد اما در مورد سختی و صعبالعلاج بودن بیماریاش اطلاعاتی ندارد، ما نیز چیزی به او نمیگفتیم.
وی اضافه کرد: مهسا در ابتدا مدتی در بیمارستان بستری شد، در این مدت رفتار پزشکانش خیلی خوب بودند، به دلیل داروهایی که دخترم مصرف میکرد؛ نمیتوانست دستانش را تکان دهد و غذا بخورد، فقط نگاه میکرد، دخترم تا 6 ماه قادر به راه رفتن نبود؛ اما به مرور زمان حالش بهتر شد. به لطف خدا درمان مهسا به خوبی پیش رفت و بدنش به داروها جواب داد.
این عضو موسسه مکس بیان کرد: پزشک معالج دخترم آقای دکتر نیک فرجام بود که در بیمارستان قدس قزوین، بیماران را ویزیت میکردند؛ اما با رفتن او به تهران، ما نیز برای ادامه روند درمان، به ناچار به تهران رفت و آمد میکردیم.
وی تصریح کرد: در روند درمان دخترم، زمانی که بیش از یکسال از شروع درمان سپری شده بود با آقای نوروزی آشنا شده و ایشان ما را به این موسسه معرفی کردند که حمایتهای زیادی از ما کردند؛ از این رو بینهایت از آنها راضی هستیم و هرچه از خوبیهای موسسه بگوییم باز هم کم گفتهایم.
محمدی خاطرنشان کرد: موسسه (مکس) کمک زیادی به خانوادههای دارای کودکان مبتلا به سرطان میکرد؛ چراکه باید برای درمان به تهران مراجعه میکردیم و موسسه مکس با انجام هماهنگیهای لازم، خودرویی را برای این منظور فراهم کرده بود و همه خانوادهها راس ساعت 5 جلوی درب بیمارستان قدس سوار بر ماشین به تهران میرفتیم، به همین دلیل خوشبختانه از این لحاظ اصلا دچار سختی نشدیم.
وی در ادامه گفت: پس از گذشت 6 ماه از شروع درمان، وقتی پرشک معالج اعلام کرد که داروهای مهسا جواب داده است خیلی خوشحال شدیم و اکنون مدتی است که قطع درمان شده است.
سرطان بیماری بدی است اما روزنه امید همیشه هست
این عضو موسسه افزود: دخترم 8 ماه در بیمارستان قدس بستری بود و در ادامه یکسال او را برای ادامه درمان به تهران میبردیم.
وی با اشاره به خدمات حمایتی موسسه مکس گفت: نزدیک به دو سال است که همسرم بیکار است. هزینههای دارو و درمان بالا و دستمان خالی بود که موسسه مکس بسیار حمایت کرد ضمن اینکه هدایایی به مهسا میدادند که باعث خوشحالی او میشد و ما از این بابت از موسسه مکس سپاسگذاریم.
محمدی بیان کرد: به لطف خدا یکماه است که دخترم قطع درمان شده است وقتی این خبر را شنیدیم خیلی خوشحال شدیم، قربانی کردیم و شیرینی گرفتیم.
وی خطاب به خانوادههای دارای کودک مبتلا به سرطان گفت: فقط امیدتان به خدا باشد، مریضی سخت است؛ اما باید به خدا توکل کرد. سرطان بیماری بدی است اما روزنه امید همیشه هست.
محمدی خاطرنشان کرد: مهسا ناراحتی قلبی داشت تازه خوب شده بود که متوجه بیماری سرطانش شدیم، نمیدانیم حکمت خدا چه بود؛ اما بدون تردید همه کارهای خدا دارای حکمت است و او بندگانش را مورد آزمایش قرار میدهد.
وی در پایان گفت: الان ده سال است که مشهد نرفتیم و موسسه شرایطی فراهم کرده که به مشهد برویم، مهسا برای رفتن به مشهد لباسهایش را آماده کرده و خیلی خوشحال است؛ ما نیز از موسسه تشکر میکنیم چراکه اگر حمایتهایشان نبود قطعا از عهده این بیماری و مشکلاتش بر نمیآمدیم.
انتهای پیام/7003
دیدگاه ها