صبح قزوین ؛___ امیرعلی رضایی.
وقتی خدا جهان را آفرید، خبرخلق شد زیرا اولین خبرنگار هستی خود خداست او با معادله ارتباط با پیامبران زمینه فهمیدن و فهماندن را فراهم کرد.
خبر لازمه حیات و ممات بشر است، حلقه ارتباطی خبر در هیچ عصر و زمانی از هم گسسته نخواهد شد، زیرا تا زمانی که حیات وجود دارد فهم، دانایی و خبر مهمان همیشگی زندگی ما انسانهاست. اگر زندگی از خبر تهی شود دیگر بقاء مفهوم ندارد.
در زنجیره هستی خدا، پیامبران ومعصومین وهمه اهل علم و دانش در زمره خبرنگاران قرار میگیرند، صداقت امانت، تقوا، وجدان، پاکی، شرط لازم یک پبام آور، مبلغ وپیام دهنده خواهد بود.
اگر حضرت امام سجاد (ع ) و یا حضرت زینب (س ) مصائب عظیم کربلا را به درستی تبیین و روشن نمیساختند آیا امروز از قیام حضرت ابا عبدالله ( ع) چیزی باقی میماند؟ یقینا نه، زیرا حقیقت اگر در تاریخ ثبت نمیگردید در زیر خروارها خاک دفن میشد.
پس اصل و اساس کار و رسالت خبرو خبرنگاری در بیان واقعیتهاست، ثبت یک رخداد و یا اتفاق زمانی بدرستی صورت میگیرد که ثبت کننده و راقم آن خبر از نعمت صداقت و درستی برخوردار باشد.
خبرنگاران هم مانند بقیه اقشارجامعه برای بهره مندی از لذتهای دنیا و مواهب آن زحمت میکشند و دوست دارند همانند بسیاری از مردم زندگی راحت و بدور از تنش داشته باشند اما چرا خود را وارد فضای ناامنی، پر التهاب و تنش خبر و اطلاع رسانی میکنند؟
پاسخ بدرستی روشن است، زیرا تاثیرگذاری کار خبری یک خبرنگارو روشن کردن زوایای پنهان یک سیاهی و تباهی، سبب رهایی و نجات بسیاری از هم کیشان او خواهد شد و همین حس شجاعت و خود قهرمان پنداری و چهره شدن، سبب ایجاد شور و نشاط کاررسانه ای خبرنگاران میشود و خبرنگار را شیفته شغلش میکند.
خبرنگاران دیگر از تکرار کلماتی مانند، چشم بیدار، گوش شنوا، نورافکنان دانایی خسته شده اند، زیرا این کلمات دیگر نه برایشان آبی داشته است نه نانی و حتی آنها را از حقوق حقه « بیمه ای » نیز محروم ساخته است.
همه اقشار جامعه از راننده تاکسی گرفته تا کارگران گچ کار ساختمانی از بیمه تامین اجتماعی برخوردارهستند اما قشر خبرنگار که دائما باید در سفر و در معرض خطر باشد از این امتیاز محرومند.
این سئوال برای مخاطبین پیش میآید که چگونه تاثیرگذارترین افراد جامعه نمیتوانند در احقاق حق خود تاثیرگذار باشند؟
پاسخ روشن است زیرا رسانهها در انحصار احزاب و نهادهای دولتی و نیمه حاکمیتی قرار دارند، بجز صداو سیما اکثر
خبرگزاری ها وابسته به دولت و برخی مراکز دولتی است، اکثر روزنامهها و مجلات پر مخاطب بزرگ کشور وابسته به برخی موسسات نیمه دولتی است.
در استان قزوین اگر بگوییم ما نشریه یا مکتوبه غیر سیاسی و حزبی نداریم حرف گزافی نگفته ایم زیرا وابستگی صرف سیاسی و حزبی، یک رسانه را از صداقت، پاکی، تقوا تهی و خبرنگار آن رسانه را تبدیل به منشی و میرزا بنویس خواهد کرد.
وقتی قلم خبرنگار به اسارت احزاب درآید و نان درتنورحزب داغ گردد، باید فاتحه رسالت و صداقت را خواند زیرا تعریف، تملق، چاپلوسی وقتی وارد فضای خبر شود محیط پیرامون ما دچار ظلمت و تا ریکی و جهل خواهد شد.
منافع حزبی و جناحی سبب خواهد شد که رسانه و نشریه، ماست به رنگ سفید رقیب را سیاه و زغال سیاه خویش را سفید نشان دهند، اینجا اول خط گمراهی و فروش قلم و اندیشه است، زیرا قلم را به اسارت پول و حزب درآوردی و این اندیشه بجز جهل و گمراهی چیزی برای جامعه به ارمغان نمیآورد.
کار رسانه ای کردن در استانها به مراتب سخت تر از کشور است زیرا مطبوعات کشوری ردیف بودجه دارند؛ اما نشریات استانی باید خود هزینههای چاپ و نشر را تامین کنند و همین سختی کار سبب شده است تا وابسته به چپ و یا راست باشند.
در پایان به دوستان خانه مطبوعات توصیه میکنیم با کمک خبرنگاران و اعضای خانههای مطبوعات کشور پیش نویس طرحی بعنوان (بیمه خبرنگاران همانند بیمه کارگران ساختمانی و رانندگان) را تهیه و به کمیسیون فرهنگی مجلس ارایه دهند تا در مجلس مورد تصویب قرار بگیرد تا خبرنگاران را از وابستگی حزبی و گروهی خارج کنند.
ورود ابزار و تکنولوژی جدید در فضای مجازی که تقریبا دیگر تبدیل به فضای حقیقی شده است انحصار خبر را از قشر خبرنگارخارج نموده است، با ورود ابزارهای پیام رسان تلگرام، اینستاگرام و توییتر دیگر خبر در انحصار یک رسانه نخواهد بود و انتقال غیر حرفه ای و پرسرعت خبرجامعه را دچار تشویش اذهان مینماید.
در رویارویی با این پدیده فراگیر و مشوش کننده فضای مجازی باید فضای نقد عالمانه و دلسوزانه در مطبوعات کشوری و استانی فراهم شود و با ایجاد کرسیهای مناظره حقیقت را برای مردم و جامعه روشن نماییم و اگر اینگونه کردیم ظلمت جای خود را به روشنایی خواهد سپرد و زمینه رشد و توانمند سازی مردم فراهم خواهد شد و اگر در این مسیر غفلتی صورت بگیرد باید خود را به طوفان ویرانگر اندیشه سپرد.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها