به گزارش سرویس اجتماعی
صبح قزوین ؛ در گذشته نصب آگهیهای خرید و فروش کلیه روی درب و دیوارهای شهر تعجب هر رهگذری را برمیانگیخت اما این سالها نه تنها نصب اینگونه آگهیهای دردآور عادی شده بلکه حتی از دیدن دلالان کلیه در خیابان هم متعجب نمیشویم چراکه پی بردن به این حقیقت تلخ سخت است اما دل سپردن به حکایت فقــر، سخت تر!
باید اذعان داشت که هم اکنون در هیچ کشوری اعضای بدن به طور رسمی به فروش نمیرسند زیرا فروش اعضاء در همه دنیا ممنوع است؛ مگر این که به طور قاچاق انجام گیرد اما در کشور ما درست برعکس است و فروش کلیه به راحتی انجام میشود.
هم اکنون اگر کسی به انجمن بیماران کلیوی یا بیمارستانها مراجعه نماید، روی در و دیوار آن آگهیهای مختلف فروش کلیه به چشم میخورد اما علت فروش کلیه چیست؟ در حقیقت علت آن فقر و مشکلات معیشتی است و عدهای به قدری محتاج هستند که حاضرند عضو بدن خود را بفروشند تا شاید با پول آن بتوانند مشکلاتشان را حل کنند.
این روزها حتی در شهر قزوین هم شاهد آگهیهای مختلف فروش کلیه هستیم که خبرنگار اجتماعی شاخص، به مصاحبه با یکی از این افراد که اقدام به فروش کلیه خود و برادرش کرده است پرداخته تا جویای دلایل آنها شود.
پدرم ۱۵ سال پیش ما را رها کرده است
این جوان ۲۶ ساله که تحصیلات او تا مقطع اول دبیرستان است در خصوص سرنوشت خود اینگونه اظهار کرد: وقتی ۱۵ سال پیش پدرم ما را رها کرد، من و خواهر و برادرم به همراه مادرم زندگی میکردیم.
وی افزود: من تا اول دبیرستان درس خواندم اما با توجه به مشکلات اقتصادی و خرج خانواده نتوانستم ادامه تحصیل دهم و مدرسه را رها کردم.
جوانی که اقدام به فروش کلیه خود کرده است، ادامه داد: برادرم هم ۲۵ سال دارد و تا اول راهنمایی بیشتر درس نخوانده است.
این جوان قزوینی توضیح داد: من و برادرم پس از ترک تحصیل در آرماتوربندی مشغول به کار شدیم.
وی اضافه کرد: پس از مدتی حین کار دچار سانحه شدم و پایم شکست و هنوز هم به دلیل مشکلات اقتصادی نتوانستهام پلاتین کار گذاشته در پایم را خارج کنم و درد زیادی را تحمل میکنم.
جوانی که اقدام به فروش کلیه خود کرده است، گفت: برادرم هم از درد کمر رنج میکشد و نمیتواند کاری انجام دهد و با هر فشار کوچکی دچار درد میشود و تا کنون هم به خاطر نداشتن پول به دکتر مراجعه نکردهایم.
وی خاطرنشان کرد: پس از اینکه پدرم ما را ترک کرد بعد از مدتی هم مادرم ما را از خانه بیرون انداخت چون نه منبع درآمد و نه شغلی داشت، از طرفی هم چند برادر ناتنی داشتیم که خانه را به نفع خود مصادره کردند.
کلیههایمان را برای التیام زخمهای زندگی به فروش گذاشتهایم
این جوان قزوینی ادامه داد: من و برادرم به ناچار به منزل خواهرم آمدیم و با او زندگی میکنیم که او هم گرفتاریهای خود را دارد زیرا همسرش معتاد بوده و در این سالها هر چه داشتهاند فروخته است؛ از طرفی هم یک پسر ۶ ساله دارد که از بیماری آسم رنج میبرد.
جوانی که اقدام به فروش کلیه خود کرده است، افزود: بیماری خواهرزادهام در قزوین قابل درمان نیست و باید به تهران مراجعه کنیم که هزینه زیادی میطلبد.
وی تشریح کرد: در حال حاضر تنها خواهرم شاغل است که در یک مهدکودک با حقوقی ناچیز به امور خدماتی میپردازد و حتی یارانه هم کفاف هزینههای زندگی ما را نمیدهد.
این جوان قزوینی بیان کرد: با توجه به مشکلاتی که داریم؛ من و برادرم به فکر فروش کلیه افتادیم و هزینه ۵۰ میلیونی را برای آن تعیین کردهایم تا شاید بتوانیم زخمهای زندگی خود را التیام بخشیم و بیماری خواهرزادهام را درمان کنیم.
جوانی که اقدام به فروش کلیه خود کرده است با بیان اینکه خواهرش اقدام به طلاق از همسرش کرده است، گفت: صاحبخانه به دلیل عقب افتادن اجاره بهاء حکم تخلیه گرفته است و تا روز دوشنبه(فردا) باید آواره کوچه و خیابان شویم.
سرپناهی برای خود نداریم
وی یادآور شد: برادران ناتنیام از ما در کارهای خلاف سوء استفاده میکردند و میگفتند یا کارهایی که ما میگوییم انجام دهید یا اینکه از خانه بیرون بروید حتی یک بار هم به دلیل فروش مشروبات الکلی زندانی شدیم و پس از آن دیگر آنها را ترک کردیم.
این جوان و خانوادهاش که در دو راه همدان زندگی میکنند، گفت: کسی را نداریم تا از ما حمایت و پشتیبانی کند و نمیتوانیم وامی بگیریم، وقتی هم که مطلع شدیم کمیته امداد تنها ۶۰ هزار تومان در ماه به نیازمندان پرداخت میکند به دنبال آن نرفتیم.
وی تصریح کرد: پدرم از زمانی که ما را رها کرده است حالی از ما نمیپرسد و مسئولیت پذیر نیست و در حال حاضر ما ماندهایم و فقر و مشکلات زیادی که درگیر آن هستیم.
این جوان قزوینی افزود: بعضی از خیرین با دیدن آگهی، کمکهای ناچیزی به ما کردهاند اما نگرانی ما در حال حاضر فقط یک سرپناه است و بیماری خواهرزادهام.
وی بیان کرد: تا کنون چندین مشتری برای کلیه پیدا شده که فعلا منتظر آماده شدن پولشان هستیم.
این جوان که اقدام به فروش کلیه کرده است گفت: از مسوولان میخواهم ما را در کوچه و خیابان رها نکنند و به وضعیت اقشار ضعیف رسیدگی کنند.
وی در پایان تاکید کرد: ما به عنوان قشر ضعیف و زیر خط فقر از وضعیت جامعه راضی نیستیم چراکه همه به فکر موقعیت و پول خود هستند.
کلام پایانی؛
بنابراین معمولا کلیه فروشی در ایران به دلیل نداری و فقر است؛ زیرا شخص هیچ راهی برای گذران زندگی ندارد و از نظر مالی دچار مشکل است و فکر میکند تنها راهی که میتواند زندگی خود را سامانی دهد فروش کلیه است مساله این است که چرا در ایران بیشترین فروش و پیوند کلیه را داریم.
اقشار آسیب پذیر در ایران زیاد است و فقط مختص به گروه خاصی مثلا بزهکاران نیست و تا زمانی که شغلی برای افراد ایجاد نشود و میزان تورم پایین نیاید معضلاتی همچون فروش کلیه روز به روز بیشتر میشود.
اگر دولت می خواهد کاری برای رفع این گونه معضلات انجام دهد اول باید شغل مناسبی را برای افراد جامعه ایجاد کند.
انتهای پیام/2002
منبع: شاخص نیوز
دیدگاه ها