صبح قزوین ؛____ علی تقوایی.
9 دی سال 1395 فرا رسید و حالا دیگر مدتهاست که آن روزشمارهای حصر موسوی، رهنورد و کروبی در گوشه سایتهایی که روزی، روزگاری ارگان جنبش سبز بودند، حتی بروز رسانی هم نمیشوند. بی تفاوتی محض، شاید تجدید نظرهایی تلخ و مهم تر از همه فراموشیهایی تلخ تر!
این بود ثمره آن تظاهرات سه میلیون نفری از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی، این بود ثمره آن دو سال التهاب و این بود ثمره خون آن 25 انسان بی گناه.
درسهای عبرتی برای آنها، تجربههایی برای ما
هر سال در آستانه فرا رسیدن 9 دی، بسیاری از جمله چهرههای دلسوز در این مناسبت با هدف پاسداشت آن، تنها اقدام به سردادن شعاردادنهای سطحی میکنند و در این برهه تنها به نابودی جنبش سبز اشاره میشود. مثلا میگویند: بساط فتنه برچیده شد، چشم فتنه را به راحتی کور کردیم و سایر شعارهایی از این دست.
اما چرا حالا که 7 سال از فروکش کردن آن بیماری میگذرد بسیاری آن ایام بحرانی را شوخی فرض میکنند و هنوز نمیخواهند از پیامدها و تهدیدات آن سخن بگویند؟ به ویژه آنکه پس از مورد ایران، مدل 88 بارها در منطقه مورد استفاده مخالفین نظامهای خاورمیانه قرار گرفت و دیدیم که چگونه غالب آنها با استفاده از این مدل موفق بودند.
بنابراین حقیقت ماجرا چیزی فراتر از آن شعارهای سطحی، داعیهها و احتمالاً ناسزاهاست چرا که مجموع حوادث پس از انتخابات 88 نه تنها مسئله ساده ای نبود؛ بلکه یکی از تاریخی ترین و حساس ترین برهههای ایران و منطقه نیز به حساب میآمد. در نتیجه فراتر از آن شعارهای سطحی و ناسزاهای سطحی تر نیاز به تحلیلهای متعدد و عمیقی دارد.
در این بین اما 9 دی پایانگر یک تجربه بود. تجربه ای تلخ اما بسیار مفید. البته باید اشاره کرد که وقایع سال 88 و فتنههای پس از آن هزینههای زیادی را به نظام تحمیل کرد و این تجربه آگاهی را به رایگان در اختیار ملت قرار نداد.
یکی از این هزینهها تحریمهای ظالمانه و بی سابقه ای بود که بلافاصله به ضد ملت ایران وضع شد چرا که دشمنان این ملت با این توهم که پشتوانه مردمی نظام سقوط کرده است، مترصد برچیدن نظام سیاسی کشور از طریق انهدام نظام اقتصادی آن برآمدند. نظام اقتصادی که البته به همه ایرانیان تعلق داشت بنابراین آسیبهای آن نیز متوجه همه ایرانیان شد.
به عبارت دیگر فتنه گران که به حمایتهای اروپا و امریکا از خود و تهاجم این دولتها به نظام دل بسته بودند، مزد دلبستگی خود را در تحریمهایی که همه ایرانیان – از جمله خود آنها- را درگیر کرد، یافتند.
پس از موضوع تحریمها باید به یکی از سیاه ترین نقاط جنبش سبز و فتنههای پس از آن اشاره کرد. نقطه سیاهی که باید آن را در سرخیِ خون آن 25 انسان بی گناهی جست که در نتیجه فراخوانهای لجوجانه و عبث سران جنبش به روی زمین ریخته شد و تا امروز که 7 سال از آن روزهای سخت میگذرد هنوز هم هیچ کس پاسخگوی این جنایت های وحشتناک نیست.
امیدهایی برخواسته از فتنه 88
در کنار همه این هزینهها، فتنه عظیم سال 1388، تجربه و آگاهی بسیار ارزشمندی را برای ملت ایران و خیل طرفداران جنبش سبز به یادگار نهاد. مجموع حوادث سال 88 بمثابه یک بیماری مهلک ناگهان گریبانگیر ملت شد. در توصیف این بیماری باید گفت که به حدی مهلک بود که پس از طی دوره اوج، نتیجه یا مرگ ملت بود و یا روئین تنی آنها از بیماریهای صعب العلاج دیگر.
اما دیدیم که ملت با تمهیدات رهبری سالم از این بیماری خارج و روئین از همه بیماریهای مشابه شد. اکنون پس از 7 سال از آغاز فتنه 88 رویه امور و فضای کلیِ سیاسی کشور به سمت و سوی عقلانیت تمایل دارد و این درک و آگاهی نتیجه تجاربی است که فتنه 88 با خود به همراه آورد.
حقیقت ماجرا این است که پس از گذشت بیش از 7 سال از آغاز جنبش سبز این حرکت توانست برای برهه زمانی کوتاهی سرمایههای اجتماعی و اقبال مردمیِ در خور توجهی را به خود جلب کند؛ اما اکنون کجاست آن سه میلیون نفری که روزی از میدان امام حسین(ع) تا میدان آزادی تظاهرات سکوت برگزار کردند و کجاست آن حساسیتها و روزشمارهایی که در گوشه سایتها و وبلاگهای حامی جنبش سبز روزشمار حصر موسوی، رهنورد و مهدی کروبی را رصد میکردند؟
طرفداران، بانیان و علاقمندان جنبش سبز دیگر هیچ حساسیتی به حصر سران فتنه ندارند تا جایی که دیگر حتی بیماریهای موسوی و کروبی و عملهای جراحی این دو هم برای آنها مهم نیست و این یعنی نکته ای مثبت. اما شرایط زمانی مساعد میشود که بدانیم این درک عقلانی و رویه منطقی پس از حماسه عظیم 9 دی در فضای سیاسی کشور حاکم شد.
9 دی مناسبتی فراجناحی
زمانی که فتنه گران پس از تذکرهای متعدد رهبری و مراجع قانونی برای پیگیری قانونی مطالبات خود روی به راهکار زور، شورش، تخریب و متاسفانه ریختن خون مردم آوردند دیگر موضوع از بحث سیاسی و تفاوت سلایق خارج شده بود تا در نهایت این خروج منتهی به عاشورای سال 88 و بی احترامی به ساحت مقدس امام حسین(ع) و محرم الحرام شد.
بنابراین نیاز به اجماعی – سوای از گرایشهای سیاسی- برای به حاشیه کشاندن این جریان احساس میشد که این اجماع ملی در عالی ترین شکل خود در روز 9 دی محقق شد.
9 دی مناسبتی فراجناحی و متعلق به همه مردم ایران است. این سخت درست و منطقی مینماید اما نباید فراموش کرد که مبدع و حامی اول و آخر 9 دی، رهبری معظم انقلاب و تدابیرشان بود. از این رو فراتر از جناحها، هر کس خود را زیر چتر آیت الله خامنه ای(مدظله) میبیند، میتواند 9 دی را متعلق به خود فرض کند؛ اما بیرون از حزب و جناح رهبری انقلاب، هرگز نمیتوان از فراجناحی بودن حماسه 9 دی و دستاوردهای آن برای ملت ایران سخن گفت.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها