صبح قزوین ؛_____ شیدا یاوری.
وقتی با تنی رنجور و خسته ساعت 5 صبح، پس از 12 ساعت رانندگی به مهران رسیدیم تا چشم کار میکرد ماشین بود و زائر.
این شهر کوچک عملا به پارکینگ ماشین تبدیل شده است، ما هم بعد از پارک ماشین خود با فاصله تقریبا 10 کیلومتری از پایانه مرزی با وجود مشقات فراوان و سوار شدن ماشینی که از راه میانبر مسیر ما را کوتاه کرد پس از یک ساعت خود را به مرز رساندیم.
با اینکه خسته بودیم اما شوق زیارت و مسیر پیش رو انرژی مضاعفی به ما میداد در حالی که در این فکر بودیم که بزودی از مرز عبور و راهی حرم امیرالمومنین خواهیم شد، حضور ویژه و پر تعداد مرزبانان توجهان را جلب کرد کمی که جلوتر رفتیم، دیدم مسیر بسته و تراکم انسانی شکل گرفته است.
باز هم به خودمان امید میدادیم بالاخره شرایط ویژه است و احتمالا تدبیری موقت است برای عبور راحت مردم از مرز؛ اما وقتی نردهها و ماشین ضد شورش وارد محوطه ورودی پایانه مرزی شد حس کردیم اتفاقات مهمی در پیش است.
چند دقیقه ای نگذشته بود که افسر مرزبانی با میکروفونی که در دست داشت صادقانه عنوان کرد متاسفانه دولت عراق مرز را بسته و بلوکهای بتنی هم در مسیر کار گذاشته است.
ما و خیل مشتاقان زائران اربعین اباعبدالله پس از شنیدن این خبر همه آرزوهایمان برای حضور در اربعین امسال را بر بادرفته میدیدیم. اما چه میشد کرد تکرار خبر بسته شدن مرز و حضور جدی مرزبانان از قطعی بودن این موضوع حکایت میکرد. بنابراین با توجه به وضعیتی که در مسیر به سمت مرز مشاهده کرده بودیم تصمیم خود را برای بازگشت هرچه سریعتر گرفتیم.
با دلی شکسته در حین بازگشت خیل عظیم زائرانی را دیدیم که بی توجه به خبری که مدام از بلندگوها در خصوص بسته بودن مرز پخش میشد به سمت پایانه مرزی در حرکت بودند.
پیرمرد و پیرزن، مادران و پدرانی که فرزندان کوچک را بر دوش میکشیدند، جوانان و نوجوانانی که با انرژی فراوان حرکت میکردند. حجم جمعیت آنچنان بود که وقتی از مرزبانی پرسیدم مگر مرز بسته نیست؟ پاسخی نداشت بدهد، تنها سری تکان داد و گفت کاری نمیشود کرد؛ مرز قطعا بسته شده است. آن مرزبان نیز حال روز ما را داشت که درد خود را فراموش کرده بودیم؛ چرا که دیدن چهرههای عاشقان زیارت حضرت اباعبدالله و مشکل پیش آمده و از سویی مدیریت این شرایط کاری بسیار سخت و طاقت فرسا است.
در مسیر بازگشت و پس از رسیدن به منزل دیدن دیدن تصاویر و فیلمهای مردم منتظری که به امید گشایش مرز در مهران مانده بودند. نکاتی را به ذهنم رساند که آن را با شما در میان میگذارم:
1. به نظر میرسد بدنه اجرایی کشور هنوز پی به اهمیت این موضوع نبرده است. چرا که بی نظمی موجود باید مدیریت شود مسائل و مشکلات در چند سال اخیر حکایت از این مساله دارد. این درحالی است جمعیت چند میلیونی در کشورمان به صورت مستقیم تقریبا دو ماه از سال درگیر موضوعی به نام اربعین است. به نظر میرسد نهادها و دستگاههای متولی امر باید نگاه ویژه ای به این موضوع داشته باشند. ابعاد این رویداد آنقدر وسیع و بزرگ است که نگاههای جهانی به آن دوخته شده است. با توجه به ظرفیت فرهنگی ملی و بین المللی اربعین باید هم افزایی ویژه و منسجمی در مدیریت کشور با استفاده از مشارکت مردمی در این خصوص با یک مدیریت واحد شکل بگیرد.
2. انتظار اتخاذ تدبیر و اصلاح فرآیندی که چرخه آن مشخص شده است توقع زیادی نیست. وقتی ما میدانیم که با خیل زائران میلیونی روبرو هستیم باید راهکار مشخصی برای آن بیاندیشیم نه اینکه بر پیچیدگی آن اضافه کنیم. به عنوان شاهد مثال راه اندازی سامانههای متعدد و شکل گیریهای بازار سیاه تهیه ویزا و ... این در حالی است که بسیاری این سوال را طرح میکنند؛ چرا بدون ویزا میتوان به ترکیه و ارمنستان رفت ولی برای زیارت نه.
3.نبود زیرساخت مناسب و مدیریت خروج و ورود زائرین نیز یکی از مسائل مهم کشورمان است. با توجه به اینکه بیش از 70 درصد جمعیت کشور در شمال و شمال غرب کشور مستقر هستند، تنها مرز موجود در این بخش یعنی مهران، با توجه به نبود زیرساخت مناسب عملا کشش و توان پاسخگویی به زائران را ندارد. این در حالی است که مسئولین متولی امر تصمیمی که امسال در دقیقه نود گرفته و آن را از شبکههای صدا و سیما اعلام کردند خیلی صادقانه میتوانستند با مردم در میان بگذارند که توان فعلی ما در خصوص خروج زائران از کشور در مرزهای مختلف چند میلیون یا چند صد هزار نفر است.
4. تدبیر در خصوص راههای ارتباطی زمینی، هوایی و ریلی نیز یکی دیگر از چالشهای پیش رو است. جالب اینکه کم خطرترین و مطمئن ترین راه ارتباط مواصلاتی یعنی خطوط ریلی غائب بزرگ این روزها است.
5. نبود کانال اطلاع رسانی مناسب به زائران داخل کشور و حاضر عراق. همه ما دیگر میدانیم مردم ما معمولا توجهی به اخبار ندارند. چرا که دریافته اند تصمیمات در کشور از یک مسیر واحد اعلام نمیشود و از سویی این تصمیمات بعضا اعمال نمیشود. در حالی که به طور مثال با توجه به شرایط خاص این سفر میلیونی ما باید شاهد وجود یک ستاد منسجم مدیریت با چند اطلاعیه قطعی و روشن باشیم. شاهد تعدد اخبار اعلامی و سلیقه ای از کانالهای مختلف رسانه ای هستیم. در این شرایط هم طبیعتا شایعه ما را مدیریت خواهد کرد.
6. بدون شک مردمی که به واسطه جاذبه فطری حضرت امام حسین(ع) رنج این سفر را تن میخرند. به خوبی از وضع و شرایط اطلاع دارند بی تدبیری موجود در عراق را میبینند؛ اما انتظار دارند در کشور خودشان و یا تا آنجایی دیپلماسی کشورشان اجازه میدهد در کشور همسایه به ایرانی بودن خود افتخار کنند.
متولیان امر باید تمام تلاش خود را کنند زائر در مسیر رفت و برگشت احساس کند که مدیریت درستی بر کلیت سفرش حاکم بوده است؛ نه اینکه مدام در این فکر باشد که کاش مسئولین این کار را میکردند کاش آن کار را میکردند.
7. با وجود اینکه در سالهای اخیر با الگوگیری از مدیریت مردمی اربعین علاوه بر عراق در کشور ما نیز اتفاقاتی رخ داده است اما میتوان عنوان داشت از این ظرفیت هنوز استفاده خاصی نشده است. مواردی چون کمک حضور خادمین به زائرین در مسیر، مشارکت مالی در تامین امکانات و زیرساخت برای زائرین و مواردی از این دست. شاید اگر ستاد اربعین سر و شکل مشخصی به خود میگرفت و در طول سال حضور جدی داشت، میتوانست از این ظرفیت استفاده خوبی بکند.
در پایان باید گفت؛ اربعین تنها مساله دولت، مردم یا فلان نهاد انقلابی نیست، مساله همه ما است. راهپیمایی اربعین حماسه ای فطری است که مرزها را درنوردیده است و ظرفیتهای عجیبی در آن نهفته است که به صورت جدا باید به آن پرداخت. اما در این مسیر باید همه دست به دست هم بدهیم تا به درستی شرایط را مدیریت کنیم تا بتوانیم از ظرفیت فرهنگی، اجتماعی، بین المللی و ... که آن هم میراث خون حضرت اباعبدالله است به درستی استفاده کنیم.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها