۱۰/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۳۱ جمعه

صبح قزوین دوری جستن از فرهنگ سیاسی به نفع عموم جامعه است
کد خبر: ۲۱۵۰۵۷ نویسنده: محمودرضا حقیقت تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۶/۱۲ ساعت: ۱۲:۲۵ ↗ لینک کوتاه

یادداشت روز؛

دوری جستن از فرهنگ سیاسی به نفع عموم جامعه است

داشتن روحیه نقدپذیری و دوری جستن از فرهنگ سیاسی به نفع عموم جامعه است، زیرا نقد صورت گرفته در مورد ما از دو حالت خارج نیست یا نقد وارد است که باید ممنون منتقد بوده و یا نقد وارد نیست که با پاسخ منطقی سوء تفاهم ایجاد شده را برطرف می‌کنیم.

دوری جستن از فرهنگ سیاسی به نفع عموم جامعه است
صبح قزوین ؛___محمودرضا حقیقت.
مدتي است مسئله‌ای ذهنم را به خود مشغول کرده است که چرا فرهنگ ما سیاسی شده است؟ چرا نباید سیاست ما فرهنگی باشد؟ به عبارت دیگر، چرا فرهنگ ابزاری در دست سیاست است؟ و چرا سیاست در آغوش فرهنگ آرام نمی‌گیرد و از آن متاثر نمی‌شود؟
در یک نگاه اجمالی و کوتاه به تاریخ اسلام با این نکته مواجه می‌شویم که در روند تاریخی اسلام و در همه زمان‌ها، فرهنگ مقدم بر موضوعات مختلف از جمله سیاست بوده است؛ از مصادیق آن می‌توان به هجرت حضرت پیامبر اکرم(ص) از مکه به مدینه جهت توسعه مسائل دینی، اقدام به ساخت مسجد قبا در مدینه، هجرت تعدادی از مسلمین به حبشه جهت گسترش دین اشاره کرد.
زمانی هم که دوره معاصر را بررسی می‌کنیم به بزرگترین انقلاب جهان یعنی انقلاب اسلامی ایران می‌رسیم که ماهیتی کاملا فرهنگی دارد. اما متاسفانه یکی از مسائل اساسی و چالش برانگیزی که پس از انقلاب اسلامی با آن مواجه بوده‌ایم سیاست زدگی فرهنگ یا همان فرهنگ سیاسی است و این معضل نشان از زاویه دید نامناسب و اشتباه مسئولین و مدیران کشوری به مقوله فرهنگ دارد که عمدتا یک سویه، ناقص و به دور از انصاف و عدالت بوده و همیشه فرهنگ قربانی سیاست بازی مدیران شده است.
مصداق این ادعا را در استان می‌توان در نوع برخورد با برگزاری کنسرت‌ها و نمایش فصل شیدایی به صورت شفاف و واضح دید.

هدف اصلی یک منتقد از نقد همان هدفی است که یک پزشک در معاینه بیمار دنبال می‌کند

مسئله‌ای که تبدیل به میدان نبرد بین مسئولین استانی با گرایشات سیاسی مختلف شده است. نه اینکه فکر کنید برگزار شدن یا نشدن این برنامه‌ها برای برخی مدیران فرهنگی استان مهم است، نه، چیزی که اهمیت دارد فضای ایجاد شده برای انتقاد غیرمنصفانه گروه‌های مخالف از یکدیگر، به واسطه اجرای این قبیل برنامه‌ها است. در این بین اشخاص حقیقی و حقوقی دارای جایگاه‌های مسئولیتی در استان نیز در نقدهایی که انجام داده اند که شرایط و اصول نقد منصفانه را رعایت نکرده و از مسیر انصاف و عدالت دور شده‌اند.
البته در به وجود آمدن این وضعیت نابسامان فرهنگ سیاسی نباید از نقش برخی رسانه‌ها و خبرنگاران چشم پوشی کرد. رسانه‌هایی که رسالت آنها آگاهی دادن و بصیرت افزایی در جامعه است و خبرنگارانی که چشم بینا و زبان گویای مردم هستند؛ اما در این جدال، ابزار دست سیاسیون شده و به سیاسی شدن فضای فرهنگی جامعه دامن زده اند.
با توجه به بیشتر شدن این درگیری‌های سیاسی بر سر فرهنگ و ادامه نقدهای سیاسی و جناحی، طولی نخواهد کشید که از فرهنگ سیاسی باید ترسید و از مناظره و گفت‌وگو باید گریخت که ماحصل آن تبدیل شدن فرهنگ به کالایی تشریفاتی خواهد بود. زیرا به جای مناظره و گفت‌وگو، گرفتار جدال و مراء شده‌ایم و به جای آزادی اندیشه و بیان در نقد، به دام فرافکنی، مسئولیت گریزی و سیاست زدگی فرهنگ لغزیده‌ایم.
هدف اصلی یک منتقد از نقد همان هدفی است که یک پزشک در معاینه بیمار دنبال می‌کند. بدون تردید آزادی در نقد، به شرط رعایت آداب اخلاقی آن، در یک جامعه هیچ ضرری را در پی نخواهد داشت.
در روایات فراوانی بر اهمیت و ضرورت وجود نقد در جامعه تاکید شده است. مانند این حدیث از حضرت علی (ع) که می‌فرمایند: کسی که عیب تو را به تو بنمایاند، تو را خیرخواهی کرده است و یا حدیث دیگری از امام صادق(ع) : بهترین دوستان در نزد من کسانی هستند که عیب و نواقص مرا به من هدیه دهند.
پس نقد اندیشه‌ها و عملکردها، بویژه در جایی که احتمال تاثیرگذاری آن در میان افراد و جامعه بالا باشد، یک وظیفه دینی و اجتماعی است و به قول سعدی شیرین سخن:
به نزد من آن کس نکو خواه توست
که گوید فلان خار در راه توست

" اداره کل ارشاد در فضاهایی وارد می‌شود که نیاز اصلی فرهنگ استان نیست"

نمونه بارز جدال فرهنگ سیاسی و گریز از نقد را در هفته گذشته مدیرکل محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین و تنی چند از فعالین عرصه فرهنگ و هنر رقم زدند. پیش تر عباس کاظمی مسئول جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان قزوین و برگزار کننده نمایش" فصل شیدایی" در نشستی خبری در پاسخ به سوالی درباره چرایی عدم حضور ارشاد در برگزاری این برنامه گفته بود: " اداره کل ارشاد در فضاهایی وارد می‌شود که نیاز اصلی فرهنگ استان نیست" و همین اظهار نظر و انتقاد درباره سیاست و عملکرد ارشاد باعث شد که مدیرکل محترم ارشاد به شدت واکنش نشان داده و تمام ویژگی‌های برجسته این اتفاق بزرگ فرهنگی استان (اجرای نمایش فصل شیدایی) را زیر سوال ببرد و جوانب مثبت این برنامه را ندید بگیرد و با دادن پاسخ‌هایی نه چندان حرفه ای و مدبرانه، فرار رو به جلو داشته باشد و نقد انجام شده از سوی یک فعال فرهنگی را به یک جدال و کشمکش سیاسی تبدیل کند و به سیاسی شدن فرهنگ دامن بزند.
آقای اسکندری نژاد! اینکه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی به تبعیت از وزارتخانه متبوع خود در فضاهایی وارد می‌شود که نیاز اصلی فرهنگ استان نیست یک انتقاد جدی و اساسی است که در ذهن بخشی از هنرمندان و فعالین عرصه فرهنگ این استان نقش بسته است و از شما به عنوان متولی این دستگاه انتظار می‌رود با سعه صدر و منطق پاسخگوی این دغدغه باشید، نه اینکه فرافکنی کرده و توجیهاتی مانند " اولویت‌های اداره کل ارشاد را مسئولانش مشخص می‌کنند و یا اینکه " باید از آقایان پرسید این تعداد برنامه‌هایی که در سال برگزار کرده و هزینه می‌کنید تا به امروز چه مشکلی از فرهنگ استان حل کرده است" و یا " عدم همکاری ادارات در اختیار قرار دادن سالن" را به عنوان پاسخ و در جهت مقابله با نقد انجام شده قرار دهید.
زیرا هیچکدام از صحبت‌های مطرح شده حضرتعالی در مصاحبه، پاسخ نقد انجام شده نبوده است و متاسفانه شما بجای اینکه در مقام پاسخگویی برآیید دچار نقد متقابل شده‌اید و خود را در یکی از آفت‌های بزرگ عرصه نقد و نقادی گرفتار ساخته اید و فضای مصاحبه انجام شده را به سمت فرهنگ سیاسی و جناحی پیش برده‌اید. یکی از اشکالاتی که متاسفانه اکثر مسئولین ما در گذشته و حال گرفتار آن بوده و هستند این است که به جای پاسخگویی به نقدهای انجام شده، به بررسی آثار ناقد و مطالعه تاریخی در اعمال آن پرداخته و می‌کوشند تا بگونه ای از لابلای اندیشه‌ها و اعمال طرف مقابل بی عملی‌ها و نادرستی‌هایی را استخراج کنند و آنها را به رخ منتقد بکشند.

تنها ثمره نقد متقابل محروم کردن خود از هدایت‌ها و راهنمایی‌های دیگران است

باید اذعان داشت در هر حالتی حتی عمل نکردن شخص منتقد به سخنان خویش دلیل بی اعتباری و نادرستی نقد او نمی‌شود و تنها ثمره نقد متقابل محروم کردن خود از هدایت‌ها و راهنمایی‌های دیگران است که نهایتا در مسئله فرهنگ باعث انزوای فرهنگی و سیاسی شدن فضای فرهنگ خواهد شد.
به هر شکل اجرای نمایش "فصل شیدایی" در استان قزوین با تمام کاستی‌ها و نواقصی که داشت و از نظر کارشناسان و فعالان عرصه فرهنگ و هنر پوشیده نمانده است، دارای حسنات و نقاط مثبتی است که نشان دهنده عزم و اراده قوی و نیت پاک و خالص نیروهای جبهه فرهنگی، بویژه آقای عباس کاظمی در راس این مجموعه است که این عزم و اراده را در کمتر ارگان و مسئولی شاهد هستیم.
برگزاری "فصل شیدایی" یک همدلی و هم کلامی را در بین مدیران ادارات مختلف این استان بوجود آورد که تاکنون نمونه آن را در کمتر برنامه فرهنگی هنری اجرا شده به چشم دیده بودیم. باید قبول کرد که تیم برگزارکننده و پشتیبان این برنامه که همگی از جوانان متعهد و بی ادعای این استان هستند کار بسیار بزرگی را رقم زدند. باید اعتراف کرد کار ساده‌ای نیست جمعیتی بین 6 تا 26 هزار نفر را هر شب مدیریت کردن بدون اینکه کوچکترین حادثه و آسیبی به کسی وارد شود و ده‌ها مزیت دیگر که اگر عزیزان منتقد در خلوت خود به دور از سیاست زدگی فرهنگی به آن فکر کنند، خواهند يافت.
در پایان باید متذکر شوم که داشتن روحیه نقدپذیری و دوری جستن از فرهنگ سیاسی به نفع عموم جامعه است، زیرا نقد صورت گرفته در مورد ما از دو حالت خارج نیست یا نقد وارد است که باید ممنون منتقد بوده و از او تشکر کرد که اشکال کار یا نادرستی اندیشه ما را گوشزد کرده است و یا نقد وارد نیست که با پاسخ منطقی و به دور از سیاسی کردن فرهنگ سوء تفاهم ایجاد شده را برطرف می‌کنیم.
انتهای پیام/2002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان