۱۶/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۶ پنجشنبه

صبح قزوین عقد دو دانشجو بر سر مزار فرزندان روح الله بسته شد
کد خبر: ۲۱۳۶ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

پیوند آسمانی؛

عقد دو دانشجو بر سر مزار فرزندان روح الله بسته شد

دیروز دونفر از دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی زندگی خود را در مزار فرزندان همیشه جاوید این سرزمین آغاز کردند .

عقد دو دانشجو بر سر مزار فرزندان روح الله بسته شد
به گزارش صبح قزوین، همه چیز از قبل برنامه ریزی شده بود مکان و زمان عقد مشخص بود و کارت دعوت همگانی هم که یک روز قبل عقد به دیوارهای دانشگاه نصب شده بود همه ی دانشجویان دوشنبه 14 اسفند ساعت 16 به روضه الشهدای دانشگاه دعوت بودند.
اصلا اگر کارت دعوت های دیواری را هم کسی ندیده بود فضای تزیین شده یادمان شهدای گمنام دانشگاه داد می زد که در این جا خبری است، آن هم خبری که همه از آن اطلاع داشتند و خیلی ها برنامه پیچاندن کلاس و قال گذاشتن اساتید گرامی برای حضور در مراسم عقده را چیده بودند.
روز عقد دقیقاً متقارن بود با ششمین سالگرد تدفین شهدای گمنام دانشگاه وهمچنین شانزدهمین یادواره ی شهدای دانشجوی استان که هرسال برقراراست  هم درحال برگزاری بود .
یادواره از ساعت 1 بعد ازظهر شروع شد وتا ساعت 3، همه مشغول یادواره بودند ولی دوستان همیشه وفادار عروس مشغول چیدن سفره ی عقد بودند که البته وزش باد به خنچه های عقد امان نمی داد و بعد از اینکه دوستان عروس خنچه را یکبار چیدند دوباره مجبور شدند آن را جمع کنند و دوباره بچینند.
ساعت که از 3 بعد از ظهر که گذشت دیگر کسی در آمفی تئاتر بند نبود همه مدام از سالن بیرون می آمدند و یادمان را دید می زدند که ببینند چه خبر است و یک وقت عقد شروع نشده باشد و سرشان بی کلاه مانده باشد .
خلاصه بعد از کلی منتظر گذاشتن دانشجویانی که به خاطر بیست دقیقه تأخیر استاد فلنگ را می بندند، عروس و داماد و پدر و مادرهایشان تشریف آوردند.
صحنه ی باورنکردنی بود آن همه دانشجو زیر باد و باران ایستاده بودند که عقد این دونفر جاری شود.
جالب تر از همه در این بین دانشجویان خارجی بودند که خوش تیپ تر از همه در مراسم عقد حضور داشتند ؛ پسرها با کت و شلوار و دخترها هم با ظاهری آراسته والبته چتر به دست، با این هدف که مبادا لباس های همایونی خیس شود .
بچه های خارجی بیشتر به عقد آقای سلگی و خانم صفایی اهمیت داده بودند تا بچه های خودمان گرچه که خارجی ها با عروس و داماد انس و الفتی هم داشتند.
عقد که معلوم بود توسط چه کسی خوانده می شود؛حاج آقا عابدینی مسئول نهاد رهبری دانشگاه .
اما هم اینطور شد  هم نشد چرا که حاج آقا عابدینی در حرکتی نو و خلاقانه از حاج آقا براری هم خواست که عقد را مشارکتی بخوانند .
حاج آقا عابدینی وکیل آقای سلگی شد و حاج آقا براری وکیل خانم صفایی و اینطور شد که ما اولین بار در عمرمان جاری شدن صیغه عقد توسط  دو روحانی را هم دیدیم .
بعد از اینکه عروس خانم بعد از چهار بارخواندن خطبه  بالاخره بله را گفت هدیه دادن ها شروع شد .
هدیه ها هم جالب بودند ، کفنی که دوستان داماد از معراج شهدای تهران فرستاده بودند که متعلق به شهیدی گمنام از عملیات والفجرهشت بود ، تابلویی که عکس خانه ی کعبه بر آن نقش بسته بود و البته هدیه ای که توسط دانشجویان خارجی  داده میشد که ما نفهمیدیم محتویات پاکت ها چه بود .
راستی لباس عروس و داماد هم جالب بود عروس از زیر چادر سفیدش لباس احرام پوشیده بود که البته ما به اقتضای مونث بودن آن را دیدیم و کت و شلوار داماد که چفیه ی مشکی یقه ی کتش را پوشانده بود.
تا به حال عقد به این زیبایی دیده اید من که تا به حال ندیده بودم  البته که شیرینی تر عقد به ما نرسید.
انتهای پیام/3002/خ

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان