۱۰/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۳۱ جمعه

صبح قزوین "حاج احمد متوسلیان"مردی که در غبار فرماندهی می‌کند
کد خبر: ۲۰۸۶۵۱ نویسنده: نداحبیبی تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۵/۵ ساعت: ۱۲:۳۶ ↗ لینک کوتاه

نقد فیلم؛

"حاج احمد متوسلیان"مردی که در غبار فرماندهی می‌کند

نشانه گیری محمدحسین مهدویان بر حاج احمد سپاه ایران، به هدف می‌خورد و اهالی سینما را دچار شوک هنری جدیدی می‌کند و سوالی تکراری ذهن کنجکاوانه سینماگران را به چالش می‌کشد.

"حاج احمد متوسلیان"مردی که در غبار فرماندهی می‌کند
صبح قزوین ؛____ ندا حبیبی.

این روزها "ایستاده در غبارِ " کارگردان جوان دهه شصتی‌ها، همزمان باخبر زنده بودن سردار ایرانی در میان مردم، موج جدیدی را در کشور به راه انداخته است.
خلاصه داستان:
جوانی که کودکیِ گوشه گیرانه‌ای را طی کرده است، فرماندهی سپاه را به عهده می‌گیرد و در نهایت در لبنان ربوده می‌شود!
تحلیل فیلم:
ماه رمضان امسال بود که خبر سلامتی سردار حاج احمد متوسلیان امید دوباره‌ای به دل‌های روزه‌داران و عاشقان انقلاب بوجود آورد، زمزمه‌های تنفس دوباره حاج احمد متوسلیان همزمان با دعوت اهالی سینما به فیلم فوق العاده "محمد حسین مهدویان "آغاز شد.
برنامه‌ریزی عجیب این دو خبر نشان از اهمیت فراوان این فرمانده دغدغه‌مند سپاه بود.
نشانه گیری محمدحسین مهدویان بر حاج احمد سپاه ایران، به هدف می‌خورد و اهالی سینما را دچار شوک هنری جدیدی می‌کند و سوالی تکراری ذهن کنجکاوانه سینماگران را به چالش می‌کشد.
مگر می‌شود جوانی دغدغه‌مند این چنین ساختارشکنی عمیقی را به وجود بیاورد؟!
اما تمام آنچه که سینماگران می‌دیدند، واقعی بود و هنر مستندسازی سینمای ایران در مقابل ایستادگی "ایستاده در غبار" مهدویان به زانو در آمد.


هر اهل هنری می‌تواند انرژی و عشق فوق العاده تمام اعضای فیلم را نسبت به شخصیت دوست داشتنی داستان درک کند.
طراحی صحنه و توجه به جزئیات فیلم ذهن ببینده را مسافر سی سال قبل ایران می‌کند.
همخوانی مکان و صحنه و نوع پوشش بازیگران در سریال‌های تاریخی، نکته مهمی است که سینماگران و سریال سازان ایرانی به ندرت به آن توجه می‌کنند و حتی ببینده عام را به خنده وامی‌دارد.
اما با وجود حجم کار سنگین یک فیلم دفاع مقدسی، "ایستاده در غبار" مهدویان راکوردهای(ناهماهنگی) عجیب و غریب ندارد و کارگردان از تمام بازیگران حتی سیاهی لشگرها هم بازی می‌گیرد.
حس و حال تمام شخصیت‌ها مستندگونه است و بدون توجه در داستان معلق نمانده‌اند.
گریم بی نقص "حاج احمد متوسلیان" و انتخاب"هادی حجازی‌فر"به عنوان شخصیت اصلی داستان از نکات اصلی قابل مشاهده است.
هر چند جایزه سیمرغ "مهدویان" خاطره بی‌مهری سینماگران به "ابراهیم حاتمی کیا"را از یاد برد، اما نمی‌توان از عدم توجه داوران جشنواره به بازی فوق العاده حجازی فر، بازیگر گمنام تئاتری غافل شد.
شخصیت سازی ابتدایی از حاج احمد متوسلیان نشان از دافعه و جاذبه یک انسان خاکستری دارد که اتفاقا مثل تمام انسان‌های دیگر اشتباه کرده و با تمام عظمت فرمانده بودنش، به واسطه خطایش عذرخواهی می‌کند.
گاه عصبانی می‌شود، گاه صبورانه سکوت می‌کند و گاه میان مردم مانند پدری مهربان می‌شود و گاه در مقابل خطای مالی همکاران سپاهی خود از کوره درمی‌رود.
شخصیت پردازی حاج احمد متوسلیان تمام نکات مثبت و منفی یک انسان غیرمعصوم را دربرمی‌گیرد و به خوبی بر ذهن ببینده عام و خاص می‌نشیند.
شخصیت پردازی واقعی از رزمندگان اسلام مسئله‌ای است که کمتر در سینمای ایران دیده می‌شود.
حاج احمد متوسلیان به عنوان رزمنده واقعی در سینمای دفاع مقدس می‌درخشد و تناقضات بشرگونه‌اش وی را از شخصیت‌های ماورایی سینمای ایران جدا می‌کند، انسان‌هایی صبور و در عین حال درگیر با نفس که از معصومیت الهی برخوردار نیستند و ذهن جوان امروزی را با خود همراه می‌کنند.
از دیگر ویژگی‌های خلاقانه مهدویان، استفاده از نَریشن(گویندگی روی متن) برای روایتگری داستان زندگی حاج احمد متوسلیان است. این ویژگی بیننده را از فضای داستانی فیلم دور می‌کند و در کنار فضاسازی جنگی بی‌نظیر طراح صحنه، خلاقانه بر سر بیننده شیره می‌مالد.
البته عدم وضوح صدا و نوع بیان خاص روایتگر اصلی داستان، به سیر اصلی فیلم ضربه می‌زند زیرا نریشن به عنوان یک شخصیت رفتار می‌کند که بار اصلی داستان را به دوش می‌کشد، در میان راویان زندگی حاج احمد، یک جمله به خوبی شنیده می‌شود و بارها تکرار می‌شود.

نریشنی که به عنوان خواهر کوچکتر داستان بارها این جمله را تکرار می‌کند " از همه برادرام بیشتر دوستش داشتم" این جمله فضای عاشقانه‌ای به فیلم می‌دهد و جذابیتش را بیشتر می‌کند.
استاد اینگونه فیلم سازی‌ها "شهید مرتضی آوینی"است و "روایت فتح" زاییده ذهن خلاقانه اوست که مرز بین واقعیت و داستان را آنچنان نزدیک کرده است که به آسانی نمی‌توان آن را تشخیص داد؛ بی‌شک "محمد حسین مهدویان"را می‌توان شاگرد اول کلاس روایت فتح آوینی دانست.
در نهایت حاج احمد متوسلیان قهرمان زنده این روزهای کشور، با اشتیاق تمام به اسارتگاه سفر می‌کند و توسط صهیونیست ربوده می‌شود. صفحه مشکی رنگ با صدای محزون خواهر حاج احمد متوسلیان، احساس معلق بودن را به ببینده القا می‌کند و تمام حس یک منتظر را به خوبی به تصویر می‌کشد.
قابی که مشکی رنگ باقی می‌ماند تا شاید روزی توسط قهرمان واقعی داستان پر شود.
انتهای پیام/2002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان