به گزارش خبرنگار اجتماعی
صبح قزوین ،___ علی تقوایی.
روایتهای مختلفی از کیفیت و کمیّت بحران بیکاری در استان قزوین که سرنوشت آن با خدمات و صنعت عجین شده است، وجود دارد. روایتهایی که حتی در سطح مسئولان استان نیز متکثر و گاه متناقض نشان میدهد.
آنگونه که معاون آمار سازمان مدیریت و برنامهریزی قزوین در ترسیم نمای کلی نرخ بیکاری استان میگوید: «این نرخ از سال 84 تاکنون بین 10 تا 12 درصد متغیر بوده است».
منوچهر حیاتی با اشاره به سهم بخشهای مختلف همچون صنعت، کشاورزی و خدمت در اشتغال استان قزوین، بیان میکند: «در سال گذشته سهم بخش خدمات 9/43 درصد، بخش کشاورزی از اشتغال استان 22درصد و سهم صنعت نیز 1/34 درصد بوده است».
اما فراتر از این روایتهای متکثر و متناقض، آنچه که در این بین مورد اتفاق اکثریت قرار دارد شیوع بیسابقه رکود، بیکاری و تعدیل در فضای اقتصادی و حتی اجتماعی قزوین است. البته گاه ممکن است آمارهایی مسئولانه این واقعیات را انکار کند و روایتهای دیگری را از فضای اقتصادی استان ارائه دهد اما کف جامعه هرگز آماربردار نیست و از چیزهای دیگری حکایت دارد.
از سویی نیز سخنان معاون آمار سازمان مدیریت و برنامهریزی استان قزوین خبر از تغییر مدل درآمدزایی مردم قزوین دارد. چنانکه پیش تر در نمودار درآمدزایی قزوینها سهم خدمات در رتبه سوم قرار داشت اما امروز این سهم به رتبه اول این جدول رسیده است و این یعنی در کنار متنوع شدن منابع درآمدی مردم قزوین، باید به همان ترتیب که نگران حال و روز صنایع و کارخانههای ورشکسته هستیم، نگران مراکز و واحدهای خدماتی نیز باشیم.
پدیده میدان مادر
«یک زمانی اینجا فقط افغانیها حضور داشتند اما بعد که فرنخ و نازنخ و این شرکتهای بزرگ ورشکسته شدند ایرانیها هم به این جمع اضافه شدند که حالا این همه ماجرا نیست چند سالی هست که حتی جوانان تحصیل کرده هم اینجا اتراق میکنند بلکه کسی بیاید آنها را برای عمله بنایی با خودش ببرد اما دریغ از اینکه آنها را حتی برای عمله بنایی هم نمیخواهند».
محمد کیماسی از کارگران روزمزد سر میدان مادر این سخنان را میگوید و ادامه میدهد: «کار اینجا روزمزد است و آن اگر خوش شانس باشید و بتوانید از دست باقی کارگران خود را نجات بدهید قسمت شما میشود وگرنه که ممکن است روزها و هفته اینجا باشید و خبری از کار هم نباشد».
همچنین یکی دیگر از این کارگران میگوید: «نمیتوان برای کار پیدا کردند امیدی به کاریابیها و یا مراجعه حضور به کارخانههای داشت اینها همه یا نیرو نمیخواهند و یا اینکه کاملا با پارتی بازی کارگر میگیرند و برای ما جایی نیست و این بدترین وضعیت است چرا که ما حتی نمیتوانیم برویم کارخانهها تا سختترین و بدترین کارها را در برابر کمترین و ناچیزترین حقوق انجام دهیم پس عملا چاره ای جز سرمیدان نشینی برجای نمیماند».
تکثیر میدان مادر در سطح شهر
اما مسئله بغرنجتر آنجاست که به گفته همین کارگران روزمزد، میدان مادر دیگر تنها مرکز تجمع کارگران روزمزد و نیرویهای بیکار شهر قزوین نیست بلکه اماکن و معابر مختلفی در شهر هستنند که به نوعی تکثیر شدۀ میدان مادر محسوب میشوند. چنانکه فلکه دوم کوثر پاتوق رانندگان بیکار است و یا میدان مینودر- غریب کش- پاتوق کارگران و کشاورزان ورشکسته بیکار است. کارگرانی که به امید به کارهای روزمزد در باغات قزوین در موسوم میوه چینی سر این میدان را محل کسب خود کردهاند.
اما انواع کارگران ساختمانی و کشاورزی و خدماتی را میتوان در حوالی منطقه پارک شهدا یافت. جایی که زمینهای ورزشی والیبال این پارک وجود دارد. همچنین مشابه همین پدیده را میتوان در محله ایران گاز، فلکه رشت و دوراه همدان هم مشاهده کرد.
از سویی نیز میتوان در میان کارگران حتی کارگران زن و خانه دار را هم پیدا کرد. زنانی که بیشتر کارهای خدماتی و نظافت مجتمعهای مسکونی را بر عهده دارند. همچنین بخشی از کارگران ساختمانی هم اخیرا در ورودیها، پارکها و میادین شهرک مهرگان اتراق میکنند.
موج بیکاری اخیر در قزوین دیگر تک جنسیتی و تک قشری نیست و تنها منحصر به آقایان و نیروهای زیر دیپلم نمیشود بلکه فشارهای اقتصادی زنان سرپرست و یا بدسرپرست خانوارها را هم درگیر کرده است و در بخشهای مختلف و اقشار گوناگون اعم از خدماتی و صنعتی و کشاورزی از دانشگاهی تا نیروی کار ساده قربانی میگیرد.
تعدیل نیرو سرنوشت 4460 نفر در استان قزوین
دقیقاً در مراکز صنعتی و خدماتی و حتی زمینهای کشاورزی استان چه میگذرد؟
شاید از این میان شرایط کشاورزی از سایر زمینههای درآمدزایی مردم قزوین روشنتر باشد. بحران بی آبی، انتقال آب استان به تهران، غارت بی محابای سفرههای زمینی، بیتوجهی مرکز استان به مناطق کشاورزی خیزی چون: طارم، آوج، تاکستان و بوئین زهرا و سایر زمینهها که کشاورزی قزوین را به یک پایانی غم انگیز کشاند تصویر جدید و نویی برای مردم این سامان نیست.
اما در کنار سرنوشت غمبار بخش کشاورزی و بیکاری دهها هزار روستایی این استان، بخش صنعت هم این سالها در اغمای ناامید کنندهای به سر بود چنانکه به روایت آمارهای اداره کار استان طی سال گذشته ۴۴۶۰ نفر تعدیل نیرو در مراکز اقتصادی استان و واحدهای کارگری صورت گرفته است. آماری که البته طبق روال این سالها باید آن را متعلق به بخش دولتی ماجرا دانست و گوشزد کرد که براساس آمارهای کف جامعه باید این تعداد بسیار بیشتر از آنچه که اعلام شده است، دانست.
بیمه شدههای جدیدی به تامین اجتماعی وارد نشدهاند
هر چند برخی از مسئولان استان با استمداد به آمارها و حرف درمانی به طور مستقیم بحران بیکاری در استان را انکار و یا آن را کنترل شده فرض میکنند با این حال برداشتهای غیرمستقیمی از سخنان مسئولان استان وجود دارد که میرساند از قضا آنها نیز بحران بیکاری را قبول دارند و احتمالا خود را با آن مواجه میبینند هر چند که ظهور و بروز آن را جزو اسرار مگو میشمارند.
چنانکه مدیرکل تامین اجتماعی استان به تازگی در تشریح مشکلات اداره کل متبوعش بیان داشته است: «به دلیل افزایش ۱۰ درصدی بازنشستگان و متوقف شدن ورود بیمه شدگان جدید در استان، ماهانه ۳۰ میلیارد تومان کسری درآمد داریم که تداوم این روند نگران کننده است».
مطابق با گفته های علیرضا محسنی «متوقف شدن ورود بیمه شدگان» که مورد اذعان صریح عالی ترین مقام استان در تامین اجتماعی قرار گرفته اعترافی است آشکارا به این حقیقت تلخ که ایجاد مشاغل پایدار و باثبات در استان متوقف شده است چنانکه در غیر این صورت بر تعداد بیمه شدگان قزوینی نیز افزوده میشد.
700 واحد صنعتی استان قزوین بحرانی است
تکمیل کننده هشدار زیرپوستی و بیسابقه مدیرکل تأمین اجتماعی استان، سخنان استاندار قزوین در مورد واحدهای صنعتی بحرانی استان است. چنانکه فریدون همتی میگوید: «با توجه به بررسیهای صورت گرفته ۷۰۰ واحد صنعتی استان قزوین نیمه فعال و راکد است که عوامل متعددی در این زمینه نقش دارند».
البته همتی قاعده حرف درمانی مخصوص دولتیها را در تشریح این بحران مکمل خوبی میداند و خبر از اتفاقات خوبی در استان قزوین میدهد و بیان میدارد: « یکی از اولویتهای استانداری قزوین و دولت یازدهم ایجاد اشتغال و تقویت معیشت مردم است که باید با تقویت بخش خصوصی محقق شود که امسال در برنامهها ایجاد 20 هزار شغل طرحریزی شده است». البته پیش از این نیز مرتضی روزبه استاندار سابق قزوین نیز سخنان مشابهی بیان داشته بود و از قضا رقم چشم انداز وی بیش از رقم برنامه ریزی شده توسط استاندار فعلی بود با این حال شرایط رکودی حاکم بر بخشهای مختلف استان بگونهای رقم خورد که عملا دست یافتن به یک پنجم این آمار هم غیرممکن مینمود.
ایجاد سالانه 20 هزار شغل برای قزوینیها
اما راه علاج برای کنترل و یا مهار موج بیکاری و رکود در فضای اقتصادی چیست؟ و کدام در اولویت است کنترل یا مهار؟ معاون اقتصادی استانداری قزوین معتقد به کنترل بیکاری از طریق ایجاد تدریجی شغل در جامعه است. چنانکه میگوید: « اگر بتوانیم سالانه شغل جدید ایجاد کنیم، نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت از سویی نیز در سند اشتغال استان تعهد شده است هر سال20 هزار فرصت شغلی در استان ایجاد شود».
عباسعلی درافشانی ادامه میدهد: «با تسهیلات ۵ و ۱۰ میلیون تومانی نمیتوان شغل مهمی ایجاد کرد زیرا شغل پایدار هزینههای بیشتری دارد و باید در این دوره نیز هم شغل جدید ایجاد کنیم و هم برای توسعه مشاغل خانگی حمایت لازم را انجام دهیم از سویی برای ایجاد کارگاههای جدید باید تسهیلات لازم را اختصاص دهیم تا بتوانیم نرخ بیکاری را کاهش دهیم».
فرصت مسئولان استان به سرعت رو به اتمام است
قزوین اسیر بیکاری و رکود بیسابقهای است. چنانکه شدت این رکود و پیامدهای حاصل از آن به حدی واضع و آشکار است که اثبات آن نیازی به استدلال و نمونه ندارد. در این بین منابع استان نیز با وجود همه صدماتی که طی سالیان اخیر متوجه آنها بوده، دستکم برای جبران بخش اعظمی از این رکود و بیکاری پاسخگوست.
تنها آنچه که در این میان فراهم بودن و یا نبودن آن نیازمند گذر زمان است برخورداری مسئولان استان از برنامه ای مشخص، جامع و دغدغه بیکاری است. با این تفاوت که این زمان با رسیدن به بازه ای کمتر از یکسال –حدود 10 ماه- به سرعت رو به اتمام است حال آنکه هنوز قدمی در این مسیر برداشته نشده است.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها