به گزارش سرویس سیاسی
صبح قزوین، این روزها اگر گوش شنوائی باشد و چشمی بینا به سادگی در مییابد که «زنده باد مخالف من»، «به زنده یاد مخالف من» بدل شده است و بد روزگار است که این اتفاق در دانشگاه بیافتد.
اگر طبق تعریف مورد قبول اکثر نخبگان سیاسی و فرهنگی و اجتماعی اعتقاد داشته باشیم که دانشجو موتور محرک اجتماع است چرا باید تلاش شود تا موتور محرک جامعه را از کار انداخت الا به دشمنی با جامعه؟
خوشبختانه هنوز آن مقدار از دیدار اخیر مقام عظمای ولایت با دانشجویان این مرز و بوم نگذشته که فراموش شود اختلاف نظر یک دانشجوی جوان با عالی ترین شخص نظام اسلامی و همگان دیدند رهبر معظم انقلاب با آرامشی همیشگی این جوان را ( و امثال ایشان را) نیز فرزند خود دانستند و نظراتی خلاف نظر خودشان را خلاف ندانستند. اما همگان درک بالای امام امت را ندارند تا بفهمند عرصه زندگی اجتماعی، عرصه شنیدن صدای مخالف است و عرصه بیان نظراتی است که شاید به مذاقشان خوش نیاید.
اما مسئولین باید بدانند عرصههای تصمیم گیری، محل «یک بام و دو هوا» نیست، به ویژه در دانشگاهی که مجدداً به فرموده رهبر معظم انقلاب عده ای از میانشان روزی رئیس جمهور، وزیر و … خواهند بود. با اینگونه تصمیمها، بزرگان آینده مملکت چه چیزی را خواهند آموخت؟
اگر میخواهند به بهانههای واهی صدای تشکلهای انقلابی را بی صدا کنند، حرفی نیست! لااقل قفلی نیز بر دهان اهانت کنندگان به اسلام و انقلاب و نظام مقدس اسلامی بزنند تا بودنشان جگرسوز امت حزب الله نشود.
حرف بسیار است اما مشکل، مشکلی قدیمی است «جاه طلبی» !
اگر آقایان دل به میزهای ریاست و معاونت و صندلی های راحت اتاقهای کنفرانس نسپارند، تهدید به عزل و نصبها از جانب مقامات بالاتر، اراده شان را سست و میزهایشان را لرزان نمیکند.
همچنین آقایان بدانند، رهبر انقلاب فرمود «کسانی که با انقلاب موافقند و در راه انقلاب حاضرند فداکاری کنند، با کسانی که نسبت به انقلاب بی تفاوت است یا احیاناً مخالف انقلاب است یکسان نیستند.» پس اگر التزام عملی به نظام اسلامی ندارند، میزهاشان را به اهل این کار بسپارند.
"امیرعلی دانائی"
انتهای پیام/2002
منبع: کیوسنا
دیدگاه ها