۰۷/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۲۸ سه شنبه

صبح قزوین تدریس مخفیانه "هاشم آقاجری" در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی لو رفت+ سند
کد خبر: ۲۰۶۷۹۴ نویسنده: عباس مهدوی تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۴/۲۷ ساعت: ۱۱:۴۳ ↗ لینک کوتاه

شاهکاری جدید در مهم‌ترین دانشگاه قزوین؛

تدریس مخفیانه "هاشم آقاجری" در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی لو رفت+ سند

سقوط مهم‌ترین دانشگاه استان به ردیف دانشگاه‌های درجه ۳ کشور در آخرین سطح‌بندی دانشگاه‌های کشور و قرار گرفتن دانشگاهی که قرار بود روزی در میان ۸ دانشگاه برتر کشور باشد در رتبه مفتضحانه ۳۱ دانشگاه‌های ایران، دردی نیست که با ترویج سیاست‌زدگی در این دانشگاه قابل درمان باشد.

تدریس مخفیانه "هاشم آقاجری" در دانشگاه بین‌المللی امام خمینی لو رفت+ سند
صبح قزوین ؛____عباس مهدوی.

تدریس مخفیانه آقاجری در دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره)
خبر کاملا آشکار و واضح است، تدریس مخفیانه هاشم آقاجری در دانشکده علوم و تحقیقات اسلامیِ دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین به همت گروه آموزشی تاریخ فرهنگ و تمدن ملل اسلامی این دانشگاه.
تدریسی که البته به مدت یکسال از سوی مسئولان دانشگاه به صورت محرمانه! بایگانی شد. ضمن اینکه طی این مدت مسئولان دانشگاه امام خمینی(ره) با محمدتقی رهنمائی نیز در قالب درس جغرافیای تاریخی جهان اسلام همکاری کرد تا جمع اساتید اخراجی، سیاسی و ضد نظام در دانشگاه امام خمینی(ره) کامل شود.
اما موضوع تاسف بارتر در این میان این است که مسئولان دانشگاه طی یکسال این همکاری خود را مخفی و بعضاً منکر می‌شده‌اند و همواره مدعی بودند که سیاسی کاری و سیاست زده کردن دانشگاه جایی در برنامه‌های آنها ندارد اما با دعوت مخفیانه و کاملا مشکوک از دو استاد حاشیه ساز، نشان دادند که باید در سخنان خود تجدید نظر کنند و قطعا پیامدهای این اقدام غیرقانونی را متوجه مدیریت خود بدانند.

تدریس آقاجری در دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) در سال تحصیلی 94- 93 و تدریس رهنمائی نیز در همان سال تحصیلی انجام شده است و در این بین مسئولان دانشگاه یکسال این خبر را مخفی نگاه داشتند چنانکه مشخص نیست که در حد فاصل این یکسال نوع همکاری‌های دانشگاه با این دو شخصیت به چه ترتیب ادامه داشته و یا همکاری های جدیدی با اساتید اخراجی  آغاز شده است.

حرکت مسئولان دانشگاه امام خمینی(ره) چه پیامی دارد؟

سید هاشم آقاجری یک شخصیت صددرصد سیاسی است. فعالیت‌های سیاسی را از 15 سالگی و همکاری با انجمن حجتیه در سال 1350 آغاز و سال 54 ادامه داد. در سال‌های 55 و 56 به خاطر دفاع ایدئولوژیک از اسلام در برابر ایدئولوژی‌های گروه غیر اسلامی و مارکسیست به زندان افتاد و با پیروزی انقلاب اسلامی و تاسیس سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عضویت آن درآمد.
با روی کار آمدن جریان اصلاحات در دوم خرداد 76 و طرح شعارهای تساهل و تسامح و دوری از افراطی‌گری، فضای مناسبی برای اهانت به حریم دین و روحانیت فراهم شد. از سوی دیگر افرادی وظیفه داشتند تا با سخنرانی‌ها و حرف‌های خود اسلام و تشیع را زیر سوال ببرند یا با بسترسازی، در زمینه هتاکی و توهین به اعتقادات مردم اقدام کنند. نماینده این جریان در سطوح بالا افرادی مثل عبدالکریم سروش، مجتهد شبستری و در سطوح پایین‌تر امثال آغاجری بودند، یکی از مسائلی که درباره او مطرح می‌شود غالباً به دو سخنرانی توهین آمیزش برمی‌گردد، به طوری که سخنرانی دوم او منجر به صدور حکم اعدامش شد.
در مراسمی که جهت تجلیل از کدیور در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شده بود، آغاجری در سخنرانی خود با تاسی از مارکس، دین را افیون توده‌ها و حکومت خواند و با روی کار آمدن جریان اصلاحات در دوم خرداد 76 و طرح شعارهای تساهل و تسامح و دوری از افراطی‌گری، فضای مناسبی برای اهانت به حریم دین و روحانیت فراهم شد. گفت: «به یاد آوردم که این جمله معروف مارکس را که گفته است دین افیون توده‌هاست. سخنی که مارکس در باب دین گفته است هر چند تمامی حقیقت نیست، اما بخشی از حقیقت را در خود دارد. دین در حکومت دینی نه تنها افیون توده‌هاست - آن چنان که مارکس گفته - بلکه من به آن می‌افزایم دین علاوه بر آن، افیون حکومت‌ها هم هست.»
همچنین هاشم آغاجری در 29 خرداد 1381 به دعوت شورای هماهنگی جبهه دوم خرداد همدان و به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد درگذشت دکتر شریعتی درباره پروتستانیسم اسلامی در خانه معلم همدان برای دومین بار سخنرانی کرد.
آغاجری در بخشی از سخنان خود با اهانت به مراجع و مقلدان آن‌ها می‌گوید: «شریعتی می‌گفت: رابطه مردم، معلم و متعلم است نه رابطه مرید و مراد» سپس اضافه می‌کند: «نه رابطه مقلًد و مقلّدکه تقلید بکنند؛ مگر مردم میمون هستند که تقلید بکنند؟!...رابطه نهاد سنتی با عوام، رابطه مرید و مراد است، یعنی اینکه مراد همیشه مراد باشد و مرید همیشه مرید و این حلقه بر گردنش.» او در بخشی از سخنانش سعی دارد قداست امام معصوم علیه السلام را با لحنی بی‌ادبانه زیر سوال ببرد و می‌گوید: «این طبقه ابتدا امامان معصوم را لاهوت می‌کرد تا خودش هم به عنوان نابینایان آن معصوم لاهوتی بشود....»

چاره‌ای جز این نیست که وی را به جای شخصیتی علمی، باید به عنوان شخصیتی صددرصد سیاسی قلمداد کرد. از سویی نیز زندگی علمی و سیاسی او نشان می‌دهد که آقاجری مانند اکثریت چهره‌های اصلاح طلب، شخصیت و دیدگاه‌هایی کاملاً نامتعادل و کارنامه ای سیاه در تندروی‌های ابتدای انقلاب داشته است. 

چنانکه وی زمانی در دهه شصت به حدی تندرو و افراطی بود که آشکارا مخالفت خود را با ورود تکنولوژی به ایران از بیم به خطر افتادن انقلاب اسلامی! اعلام می‌کرد حال آنکه همین شخصیت متحجر و تندرو، در دوره اصلاحات به حدی روشن فکر و باز هم افراطی شد که باورهای دینی ایرانیان را مورد بدترین توهین‌های خود قرار داد.
اما در آن سوی شاهکار دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) همکاری با محمدتقی رهنمائی قرار دارد که با سوءاستفاده‌های تاریخی سعی در احیای نظریات صددرصد فاشیستی سید احمد کسروی در دانشگاه‌های کشور داشت، آثار و کلاس‌های او چیزی جز بازخوانی عقاید کسروی متقدم نیست.

سید احمد کسروی معتقد به باستانگرایی، مذهب پاک دینی و پاکسازی نژادی از سراسر ایران و البته اصالت نژاد پارس بر همه بشریت بود از این رو در آثار اولیه او بدترین توهین‌ها به اسلام و راهکارهای تصفیه نژادی ایرانیان ترک و عرب مطرح می‌شود. هر چند بعدها وی در قامت کسروی متاخر از بخش اعظمی از عقاید نژادپرستانه خود دست می‌کشد با این حال شکل گیری فرقه‌ای به نام «کسروی گرایی» در گروه‌های تاریخ کشور، چیزی نبود که با ظهور کسروی متأخر و متنبه شده، کنترل شود.
اکنون این دو شخصیت سیاسی و حاشیه ساز با فرش قرمزی که مسئولان دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) برای آنها پهن کرده‌اند، وارد این دانشگاه شده‌اند.
موضوعی که البته نمی‌توان مقصر آن را آقاجری و رهنمایی قلمداد کرد چه اینکه این دو با دعوت مسئولان دانشگاه به این مرکز آموزش عالی گام نهاده‌اند و خود قهراً به صورت شخصی پای به این دانشگاه ننهاده‌اند.

این ترویج سیاست زدگی در شرایطی در دانشگاه امام خمینی(ره) روی می‌دهد که پیش تر مسئولان دانشگاه مدام بر طبل دور بودن دانشگاه از سیاست زدگی کوبیده‌اند حال آنکه اکنون با لو رفتن این خبر جای سئوال است: چرا یکسال با مخفی نگاه داشتن همکاری با این دو شخصیت، مردم را فریب داده‌اند؟
حتی به گفته می شود مسئولان دانشگاه برای مخفی بودن تدریس این دو در دانشگاه و نیز رفاه حال آنها کلاس‌های دانشگاه امام خمینی(ره) را در تهران و در دفتر این دو برگزار کرده‌اند.

غلبه حاشیه سازی بر پرونده علمی آقاجری

هرچند در مکاره بازار رشته‌های علوم انسانی در کشور، آغاجری کارنامه علمی مناسبی دارد با این حال بار علمی آقاجری در 59 سالگی بیشتر از ده‌ها و شاید صدها جوان دکترای گرفته‌ای که در همان سنین آغاز جوانی با استعداد قوت هرچه تمام تر در رشته‌های علوم انسانی ظاهر شده‌اند، نیست.

جوانانی که سال‌هاست در صف استخدام در دانشگاه بین اللمللی هستند اما مسئولان ارشد دانشگاه امام و شبه اساتیدی که نمی‌خواهند با وجود استعدادهای جوان، دست آنها رو شود، حتی حاضر نیستند به عنوان نیروی خدماتی از این استعدادهای جوان استفاده کنند اما در عین سیاسی کاری آشکار و بدون توجه به ضوابط علمی و قانونی کشور در پی همکاری با شخصیتی حاشیه ساز شده‌اند.
سقوط مهم‌ترین دانشگاه استان به ردیف دانشگاه‌های سطح و درجه 3 کشور در آخرین سطح بندی دانشگاه‌های کشور و قرار گرفتن دانشگاهی که قرار بود روزی در میان 8 دانشگاه برتر کشور باشد در رتبه مفتضحانه 31 دانشگاه‌های ایران، دردی نیست که با ترویج سیاست زدگی در این دانشگاه قابل درمان باشد.

اما در مقام عمل، مسئولان دانشگاه استخدام اساتیدی سیاست زده که پیش تر صراحتا در مقابل نظام ایستاده اند آنهم در دانشگاهی که از اساس برای ترویج آموزه‌های امام خمینی(ره) است را سرلوحه اقدامات خود برای رهایی دانشگاه بین المللی از اوضاع وخیم فعلی قرار داده‌اند.

اقداماتی که یقینا توجیه و پاسخگویی آن متوجه رئیس و معاونین دانشگاه است و نه آقاجری و رهنمائی.
انتهای پیام/2002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان