به گزارش خبرنگار اقتصادی
صبح قزوین ،_____ عباس مرتضوی.
وقتی صدای الله اکبر بر روی گلدستههای مساجد طنین انداز میشود، کدبانوی منزل تنها به این فکر میکند که برای تهیه افطار خانواده چکار کند؟ طولانی بودن روزها مشکل تهیه نان بربری و سنگگ را حل کرده و ساعتها میتوان در صف ایستاد تا نان تازهای برای سفره افطار تهیه کرد.
سفره اقشار محروم و مستضعف جامعه که از آشهای حلیم سفارشی با گوشت بوقلمون و کبابهای رنگارنگ و ژلههای قبل از افطار و بعد از افطار خالی است، باید با نان، پنیر، خرما و اگر خیلی پرتجمل باشد با مقداری زولبیا و بامیه پر شود.
طولانی بودن روزها که از اذان صبح یعنی ساعت 4 تا 9 شب قریب 18 ساعت طول میکشد با مقداری مختصر افطاری و بدون یک وعده برنج امکانپذیر نیست.
اکر هم یک خانواده 5 نفری یا 6 نفری بخواهند 2 کیلوگرم برنج برای یک وعده غذایی خود تهیه کنند اگر به سلامت خانواده خود اهمیت بدهد و از محصولات وطنی استفاده کنند، باید بین 18 هزارتومان تا 24 هزار تومان برای سیرکردن شکم خانواده خود هزینه کند.
اگر خانوادههای ایرانی سلامت خود را در الویت دوم قرار بدهند، میتواند با 11 هزار تومان 2 کیلو برنج هندی تهیه کنند اما این همه ماجرا نیست.
روغن، قند و شکر، خرما، سبزی، نان و لبنیات را هم اگر به این سبدغذایی اضافه کنیم، هزینه تمام شده هر سفره ایرانی برای افطار حداقل ممکن 30 هزار تومان و حداکثر .... آب میخورد.
برنج ایرانی در بازار که از قیمت 6 هزار تومان به 12 تا 13 هزار تومان در هر کیلو رسیده است، خرمای تازه و خوب که بهایش در ماههای گذشته بین 7 هزارتومان بود با 50 درصد افزایش به قیمت 14 هزار تومان افزایش یافته است.
400 تومان هم به قیمت مرغ اضافه شده است که باید برای هر کیلو مرغ با آبهای اضافی درون پلاستیکهای بسته بندی شده 6800 تومان پرداخت کرد.
قیمت زولبیا و بامیه را هم رسانهها بین 11 تا 12 هزار اعلام کردند، قیمت پنیر در بازار بصورت سنتی و کوزهای از 15 تا 25 هزار تومان داد و ستد میشود، اما قاطبه مردم استان قزوین از پنیرهای آتلانتیک و تبریر و بسته بندیها استفاده میکنند که قیمت آنها هم از 11 هزار شروع تا 15 هزارتومان ادامه دارد.
قیمت گردوی خوب بین 28 تا 34 هزار تومان است، اما گردوهای سیاه و نامرغوب در بازار کیلویی 15 تا 20 هزار تومان و مغرگردوی ایرانی و خارجی بین 45 هزار تا 70 هزار تومان متفاوت است.
افزایش قیمت چای ایرانی از 7 هزار به 12 هزار تومان در طی سه ماه گذشته و افزایش قیمت شویندهها و لبنیات همه دست به دست هم داده است تا یک پیام را منتقل کنند و آن هم این است که گرانی بعد از انتخابات.
حالا که دولت نظارتی بر روی قیمتها ندارد و افزایش قیمتها تابع سیاستهای جغرافیایی است این سئوال بر ذهن متبادر میشود که بانک مرکزی بر چه اساس و معیاری تورم را اندازهگیری میکند و آیا به این اندازه گیری و رصد میتوان اطمینان کرد؟
هنوز مردم یادشان نرفته است که همین دولتمردان که امروز متصدی امورند، بیان میکردند معیار سنجش تورم بانک مرکزی نیست بلکه جیب مردم و سفره مردم است.
آیا همین دولتمردان امروز هم متعقدند معیار جیب و سفره مردم است یا با آمارهای دولتی شرایط اقتصادی جامعه را میسنجند؟
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها