توافق هسته ای به صورتی منعقد شده که زمینه بهانه گیری های مجدد غرب در آن وجود دارد و علی رغم آنکه ایران محدودیت های بی سابقه ای را در زمینه برنامه هسته ای پذیرفته، ولی طمع غرب برای نابودی همین ته مانده هسته ای نیز همچنان باقیست.
به گزارش خبرنگار سیاسی صبح قزوین ، برنامه هستهای ایران به بخشی از تاریخ جمهوری اسلامی تبدیل شده است. این برنامه از زمان شروع تاکنون با چالشها و جنجالهایی همراه بوده؛ از روزهایی که ایران به خاطر دستیابی به توان هستهای بر اساس قوانین بین المللی، هدف شدیدترین تحریمهای بین المللی قرار گرفت تا جهان نشان دهد در موضوعات مشابه به چه میزان بی عدالتی وجود دارد. در حالیکه اسرائیل زرادخانه هستهای خود را با بمبهای جدید هستهای تجهیز میکند، ایران تنها به خاطر تولید برق از انرژی هستهای و بومی کردن این علم، سال ها در محاصره اقتصادی قرار گرفته است.
اینک در پسابرجام و روزهای اجرایی شدن آن، تحریم های آمریکا و غرب، بعلاوه تحریم های بین المللی در رابطه با هسته ای به صورتی برچیده شده اند که هر آن امکان بازگشت آنها وجود دارد. توافق هسته ای به صورتی منعقد شده که زمینه بهانه گیری های مجدد غرب در آن وجود دارد و علی رغم آنکه ایران محدودیت های بی سابقه ای را در زمینه برنامه هسته ای پذیرفته، ولی طمع غرب برای نابودی همین ته مانده هسته ای نیز همچنان باقیست. ایران در سال های تحریم نشان داد که می تواند در بخش های به خودکفایی برسد و زیر فشار اقتصادی کمر خم نکند، اما در فرصت پیش آمده گشایش اقتصادی، می بایست تمامی خلاء های موجود به نحوی برطرف شود تا آسیب پذیری ایران در چالش های چون هسته ای به حداقل برسد.
فعالیتهای هستهای قبل از انقلاب اسلامی
همكاريهاي هستهاي ايران و آمريكا
اولين تلاشهاي ايران براي دستيابي به فناوري هستهاي به دهۀ 1950 ميلادي بازميگردد. نخستين کشوري که ايران را به دستيابي به فناوري هستهاي ترغيب و اين فناوری را به ايران منتقل کرد (ايالات متحده آمريکا)، نخستين مخالف جدي امروز ايران در تحقق فعاليتهاي هستهاي آن است.
فعالیتهای هستهای ایران در اواخر دهه 1960 با تاسیس مرکز تحقیقات هستهای دانشگاه تهران و ساخت راکتور تحقیقاتی 5 مگاواتی توسط کمپانی آمریکایی ای. ام. اف شروع شد و موافقت نامۀ همكاري بين دولت ايالات متحدة آمريكا و دولت ايران راجع به استفادههاي غيرنظامي از انرژي اتمي امضاء گرديد.
همكاريهاي هستهاي ايران و آلمان
در زمان پهلوی يعنی در سال 1353 در زمان برگزاری کنفرانس سرمايه گذاری آلمان
و ايران قراردادی در زمينه انرژی اتمی منعقد
گرديد که شامل خريد دو نيروگاه اتمی میشد با قراردادی که حکومت وقت ايران با شرکت
آلمانی «ورک انيون» و شرکت «زيمنس» منعقد نمود، قرار شد که اين دو شرکت دو نيروگاه
اتمی به قدرت توليدی 1200 مگاوات در 20 کيلومتری بوشهر احداث نمايند. به موجب برآورد
سازمان انرژی اتمي بوشهر اين پروژه تا پايان 1357، حدود 75 درصد آن عملی گرديد و حدود
5 ميليارد دلار هزينه در برداشت. اما پس از انقلاب، آلمانی ها پا پس کشیدند و تکمیل
و نوسازی نیروگاه بوشهر تا سال 2014 به درازا کشید.
برنامه هستهای ایران پس از انقلاب اسلامی
همكاريهاي هستهاي ايران و فرانسه
با پیروزی انقلاب، دولت موقت به ریاست مهدی بازرگان و انتصاب دکتر فریدون
از فعالان نهضت آزادی، به ریاست سازمان انرژی اتمی ایران، عملیات ساخت نیروگاه بوشهر،
به عنوان بزرگترین پروژه اجرایی هستهای خاورمیانه در زمان خود را متوقف ساخت و بسیاری
از برنامههای هستهای دیگر نیز به تعطیلی کشانده شد.
اما یکی از اشتباهاتی که سازمان انرژی اتمی در آن زمان انجام داد، ضرر هنگفتی بود که به موجب فسخ قرار داد با شرکت فرانسوی اویدیف انجام داد. مدیریت ضعیف سازمان انرژی اتمی وقت، با فسخ یکجانبه قرارداد یورودیف، ضرر هنگفتی را به ایران متحمل ساخت. در پی فسخ این قرارداد، فرانسوی ها اقامه دعوا و تقاضای خسارت کردند و در نهایت 900 میلیون فرانک از 2 میلیارد دلار سرمایه گذاری ایران به عنوان خسارت تامین شد و بقیه سهم ایران، سالها بعد به صورت کالا توسط فرانسه با ایران تسویه شد!
دولت سازندگی و آغاز فعالیت هستهای
در حالیکه کشور به دنبال ثبات داخلی پس از انقلاب بود به ناگاه، شهرهای غربی ایران آماج حملات رژیم بعث عراق قرار گرفت. این جنگ به مدت 8 سال به درازا کشیده شد و زیرساختهای کشور به ویرانه تبدیل شدند. اما میل به هستهای شدن فراموش نشد و دولت وقت با برخی از دولتها مانند اسپانیا و ژاپن به مذاکره نشست اما در نهایت قرعه به نام روسیه در دوران سازندگی زده شد.
نیروگاه هستهای بوشهر در طول جنگ با بمباران جنگندههای عراقی، دچار خسارات فراوانی شده بود در سال 1368 با انصراف همکاری آلمان و عدم قبول سایر دولتهای غربی با ایران باعث شد، جمهوری اسلامی ایران وارد رایزنی با روسها شود. هاشمی رفسنجانی و میخائیل گورباچف روسای جمهور ایران و شوروی توافقنامهای امضا میکنند که مشارکت و همکاری هستهای هم بخشی از آن است.
در زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی، بیشتر تلاشها با محوریت سازمان انرژی اتمی به ریاست رضا امراللهی، صورت میگرفت. چرا که برنامه هستهای ایران تنها دارای بعد فنی بود و حاشیههای آن نیز محدود به ایجاد موانع آمریکا و برخی از کشورها برای عدم ارسال تجهیزات و فن آوری هستهای به ایران بود. در این زمان روسیه به عنوان شریک اصلی ایران در راه اندازی نیروگاه بوشهر و انتقال تجهیزات هسته ای شناخته شد که این شراکت تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
اتحاد شوروی سابق و ایران پروتکلی را امضاء کردند که بر مبنای آن شوروی در ازای دریافت 3 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی، دو راکتور 440 مگاواتی در ایران احداث کند. همچنین شوروی متعهد شد تا دو راکتور آبی تحت فشار که از سوی آلمانی ها نیمه کاره رها شده بود را تکمیل کند.
در دی ماه 1373 در 20 نوامبر سال 1994 ایران اعلام کرد روسیه با اتمام اولین راکتور هسته ای بوشهر در قبال دریافت800 میلیون دلار موافقت کرده است که نهایتاً این موافقتنامه در بهمن 1374 ه.ش (ژانویه 1995م) به امضاء رسید.
در زمان دولت وقت، جمهوری اسلامی ایران ادامه عضویت در پیمان ان پی تی را پذیرفت. ایران همچنین برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای اش، درخواست بازرسی داوطلبانه از تأسیسات هسته ای را به آژانس بین المللی انرژی اتمی ارائه کرد.
دولت هشتم و شروع سیاسی شدن برنامه هستهای
جمهوری اسلامی در حالی در برنامههای توسعه خود، صنعت هسته ای را به عنوان صنعت استراتژیک در نظر گرفته بود و به دنبال ایجاد زیرساختهای آن در سالهای دهه 70 بود که با جنجال سازی غرب، این برنامه به حاشیه رفت و رفع سوء تفاهمها و بهانهها، بیش از یک دهه زمان برد.
دولت هشتم در حالی آغاز شد که با بحران دادگاه میکونوس و خروج سفرای اروپایی از ایران مواجه شد. مانع تراشی دولت آمریکا بر سر برنامه هسته ای به صورت شدیدتری در همین دوران آغاز شد.
پس از اعلام رسمی دستیابی جمهوری اسلامی ایران به فن آوری هسته ای، موج تبلیغات روانی بر ضد ایران از سوی امریکا و دیگر متحدان اروپایی اش فزونی یافت. این تبلیغات به باز شدن پرونده ایران در شورای حکّام آژانس بین المللی انرژی اتمی انجامید.
شورای حکام در 19 ژوئن 2003 (خرداد 82) در بیانیه ای، از تهران خواست پذیرش بدون قید و شرط پروتکل الحاقی 2+93 را در دستور کار قرار دهد. این بیانیه همچنین از ایران خواست ورود مواد هسته ای به سانتریفیوژها را به حالت «تعلیق» درآورد و با بازرسان آژانس برای نمونه برداری های محیطی همکاری کند.
بیانیه یاد شده، نخستین درخواست رسمی جامعه جهانی برای «تعلیق» بخشی از فعالیتهای هسته ای ایران به شمار می آید.
در این دوران پرونده هسته ای ایران از سازمان انرژی اتمی به دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی سپرده شد. بدین ترتیب دبیر شورایعالی امنیت ملی، حسن روحانی مسئول پرونده شد و با معرفی دیپلماتهای وزارت خارجه توسط علیاکبر ولایتی و کمال خرازی به وی، نخستین تیم مذاکرهکننده هستهای شکل گرفت.
در آبان سال 1382، وزیران خارجه
سه کشور اروپایی انگلستان، آلمان و فرانسه به تهران آمدند و مذاکرات آنها با طرف ایرانی
به «بیانیه سعدآباد» انجامید. بر اساس مفاد این بیانیه، جمهوری اسلامی ایران پذیرفت
تا 29 آبان، پروتکل 2+93 را امضا کند.
اما کشمکشها میان اروپا و ایران همچنان باقی بود و ادامه آن به بروکسل و امضای توافق جدید انجامید.
براساس این توافق نامه، ایران پذیرفت که ساخت قطعات و مونتاژ سانتریفیوژها را به حالت تعلیق درآورد. در مقابل، تروئیکای اروپا متعهد شد برای بازگشت روابط ایران و آژانس به شرایط عادی و بسته شدن پرونده، در اجلاس ژوئن تمام تلاش خود را به کار گیرد.
پس از توافقنامه پاریس و در آخرین ماه دولت هشتم، محمد خاتمی اعلام کرد
غنی سازی اورانیوم را از سر میگیریم وی تأکید کرد: توقف فعالیتهای هستهای اصفهان
برای ما خسارات مالی و معنوی فراوانی به دنبال داشته است و باعث گردیده دانشمندان هستهای
ما فعالیت خود را متوقف کنند.
در ژانویه ۲۰۰۶ نیز مقامات ایران در حضور بازرسان آژانس بینالمللی انرژی هستهای، تأسیسات هستهای نطنز را فک پلمب کردند، اما شورای امنیت بلافاصله در مارس ۲۰۰۶ به ایران یک ماه فرصت داد تا فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند.
دولت احمدی نژاد، پیشرفت هستهای در سایه قطعنامههای شورای امنیت
دوره 8 ساله احمدی نژاد شروع بحرانی بود که از دولت گذشته باقی مانده بود
و دشمنان ایران در پی تشدید آن بودند. حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت پس از یک دوره
کوتاه از کار خود کنار رفت و سکان به دستان علی لاریجانی افتاد.
زمانی که لاریجانی با طرفهای غربی مذاکره می کرد، آمریکا نقش مستقیمی در
گفتگوها نداشت و بیشتر از پشت پرده فشارها را وارد میکرد. این سه کشور انگلیس، فرانسه،
آلمان بودند که طرف معامله با ایران بودند.
علی لاریجانی در 24 مرداد 1384، دبیر شورای عالی امنیت شد و جای حسن روحانی را گرفت و تا 26 ماه بر این پست ماند. در 28 مهر 86 نیز وی سکان دبیری را با استعفای خود به سعید جلیلی سپرد تا فصل جدیدی در پرونده هسته ای ایران رقم بخورد.
در زمان دبیری لاریجانی بر شورای عالی امنیت و مذاکرات وی با طرفهای خارجی، سه قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب و اجرایی شد. نظر لاریجانی این بود که ما دُرّ غلطان نمیدهیم تا آبنبات بگیریم!
قطعنامههای 1696، 1737 و 1747، در زمان مذاکرات لاریجانی رقم خوردند. هر چند در اواخر دولت هشتم، فک پلمپ نیروگاه نطنز صورت گرفت و شورای امنیت بلافاصله در مارس ۲۰۰۶ به ایران یک ماه فرصت داد تا فعالیتهای هستهای خود را متوقف کند.
آوریل ۲۰۰۶ بیستم فروردین سال 1385 دانشمندان ایرانی موفق به تولید چرخه کامل سوخت هستهای در مقیاس آزمایشگاهی شدند و ایران به کشورهای عضو باشگاه اتمی پیوست.
شورای امنیت در ژوئیه ۲۰۰۶ قطعنامه ۱۶۹۶ را تصویب کرد که خواستار تعلیق غنیسازی اورانیوم در ایران بود. تهران با تأکید بر بند ۴ معاهده انپیتی این اتهامات را غیر مستند میخواند و خواستار رفتار غیر تبعیضآمیز با فعالیتهای اتمی این کشور بود.
در دوره ای که فشارهای همه جانبه از سوی 1+5 علیه ایران اعمال می شد و شورای امنیت به محلی برای قانونی کردن این فشارها تبدیل شده بود.
محمود احمدی نژاد سعی داشت با بالا بردن توان هسته ای ایران، قدرت چانه زنی را در مذاکرات هسته ای بالا ببرد. گروه ۱+۵ در راستای ادامه فشار بر توقف برنامه اتمی ایران، قطعنامههای ۱۷۴۷ (در ۴ فروردین ۱۳۸۶ - مارس ۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (در ۳ اسفند ۱۳۸۶ - مارس ۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (در ۶ مهر ۱۳۸۷ - سپتامبر ۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (در ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ - ژوئن ۲۰۱۰) را نیز تصویب کرد؛ بر اساس این قطعنامهها محدودیتهای مالی بر شرکتها و افراد وابسته به سپاه پاسداران و سازمان انرژی اتمی افزایش یافته بود.
رویکردی را که باراک اوباما ریئس جمهور آمریکا در تقابل با ایران انتخاب کرده بود، ایجاد اجماع جهانی علیه ایران و هماهنگ کردن اقدامات خصمانه علیه کشور بود. وی موفق شد شدیدترین و ظالمانه ترین تحریم ها را علیه ایران به اجرا بگذارد. روندی را که وی در پیش گرفته بود منجر به بسته شدن شریانهای مالی ایران شد. بانک مرکزی و سیستم های اتصال به شبکه بین المللی بانکی مسدود شدند و ایران نمی توانست به راحتی به پول حاصل از فروش نفت خود دست یابد.
ايران در اين دوران مقاومت خوبی از خود نشان داد. والبته نکته مشخص در این دوران این بود که ایران دیگر منتظر عمل غربیها نمیماند تا از خود عکس العمل نشان دهد و غالبا این اقدامات ایران بود که با عکس العملهای غربیها مواجه میشد.
نخستیندور مذاکرات به ریاست سعید جلیلی، هشتماه پس از آخرین دور مذاکرات ایران و 1+5 در رم، در تیر1387 مصادف با 19جولای2008 در شهر ژنو انجام گرفت. مذاکرهای که در آن جلیلی و سولانا درباره بسته پیشنهادی کشورهای 1+5 برای ترغیب ایران به متوقفکردن غنیسازی اورانیوم گفتوگو کردند و در نهایت دوطرف دست خالی مکان مذاکرات را ترک کردند.
دومیندور مذاکرات هستهای تحت هدایت سعید جلیلی 14ماه بعد برگزار شد؛ این درحالیبود که ایران همچنان زیر تیغ ظالمانهترین تحریمهای شورایامنیت قرار داشت و در مرداد1388 هم استارت اعمال تحریمهای یکجانبه و اضافهتر از تحریمهای همهجانبه شورای امنیت توسط کنگره آمریکا با تحریم فروش بنزین به ایران زده شد.
در مهر1388 برای دومینبار سعید جلیلی به شهر ژنو سفر کرد تا پساز گذشت
بیش از یکسال با سولانا وارد مذاکره شود. در 9مهر1388در ویلای لوگرانسوژی در اطراف
ژنو، برای نخستینبار مذاکرات هستهای از حالت دوجانبه خارج شد و این مذاکره نهفقط
میان نماینده ایران و گروه 1+5 (جلیلی و سولانا) بلکه با حضور تیم مذاکرهکننده ایران
و نمایندگان کشورهای عضو گروه 1+5 از جمله آمریکا به ریاست ویلیام برنز، معاون وزیر
خارجه این کشور برگزار شد؛ در این مذاکرات هم برای نخستینبار مذاکرهکنندگان ایرانی
و آمریکایی بهطور دوجانبه با یکدیگر گفتوگو کردند.
با کمرنگشدن امیدها برای رسیدن به یکسازش از راه مذاکره، تهدید آمریکا و اسراییل به حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران و عملیات خرابکارانه دوباره شدت گرفت. در همینحال در بهمن 1388، ایران غنیسازی اورانیوم با خلوص 20درصد را آغاز کرد.
همزمان با بروز چالش در مناسبات ایران و غرب و به بنبست رسیدن مذاکرات در بعد سیاسی میان ایران و گروه 1+5، مذاکرات در بعد فنی میان ایران و آژانس هم به بنبست کشیده شد که بر همین اساس در بهمن سال 1390 آژانس منفیترین گزارشش را درخصوص جزییات ابعاد نظامی احتمالی برنامه هستهای ایران منتشر کرد. این گزارش راه را برای تحریمهای سختتر هموار کرد، کانادا و انگلستان مراودات خود را با بانک مرکزی ایران قطع کردند؛ حرکتی که با محدودیتهای واشنگتن بر صادرات نفت ایران دنبال شد.
با بحرانی شدن بیش از حد شرایط، دوطرف در 26فروردین1391 با میانجیگری ترکیه دوباره به میز مذاکرات در استانبول بازگشتند تا روند «مذاکره برای مذاکره» را آغاز کنند. از این دوره به بعد فشارهای اقتصادی بر کشورمان روزبهروز بیشتر میشد و تهدیدها نگرانیهای زیادی را در جامعه جهانی به وجود آورده بود، پاره نشدن نوار مذاکرات به خط قرمز ایران و 1+5 تبدیل شد.
در بهمن1391 پس از انتخاب مجدد اوباما ایران و 1+5 مذاکرات خود را در آلماتی قزاقستان از سرگرفتند. اینبار غرب با بستهای که از جهاتی شباهتهای زیادی با توافق ایران و گروه 1+5 در «ژنو3» موسوم به «برنامه اقدام مشترک» داشت و شامل تعلیق هدفمند برخی از تحریمها، مانند محدودیت فروش محصولات پتروشیمی و خرید طلا در ازای تعلیق غنیسازی 20درصد و برخی محدودیتهای دیگر میشد، پشت میز مذاکره با ایران نشست.
با وجود فشارها و تحریم های بی سابقه غرب علیه ایران، کشور توانست در سال های دولت نهم و دهم، پیشرفت های خیره کننده ای در تمامی ابعاد صنعت هسته ای به دست آورد و علاوه بر افزایش سانتریفیوژها در نظنز، سایت فردو به بهره برداری رسید و اراک نیز تکمیل شد. میزان اورانیوم غنی شده ایران به بیش از 11 تن رسید و قابلیت غنی سازی 20 درصد اورانیوم به نقطه اتکایی در چانه زنی های ایران در دور بعدی مذاکرات و تیم جدید هسته ای بدل شد.
دولت روحانی و پایان باز هسته ای
دولت یازدهم، فعالیت خود را با شعار چرخش همزمان سانتریفیوژها و چرخ اقتصادی آغاز کرد.
شروع دوره ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی مصادف با دهمین سال مذاکرات هستهای ایران با کشورهای غربی شد. روحانی برای دور جدید مذاکرات، محمد جواد ظریف را به عنوان وزیرخارجه منصوب. دیپلمات کارکشته ایران که از سال 1386 به حاشیه رفته بود، تعامل با آمریکا را بهترین مسیر برای بازکردن گره هسته ای میدانست.
مذاکرات ژنو 4 در مهرماه 92 آغاز گردید و پس از آن سرانجام در مذاکرات ژنو 6 که در تاریخ 29 آبان تا 3 آذر 1392 در هتل اینترکنتیننتال ژنو برگزار میگردید در نهایت ایران با 5 کشور دیگر گروه 5+1 به توافق نهایی رسیدند.
اولین سفر روحانی به سازمان ملل برای شرکت در اجلاس سران، بسیار خبرساز شد. برای اولین بار پس از انقلاب وزرای خارجه ایران و آمریکا در فروردین 93 با یکدیگر ملاقات کردند. همچنین حسن روحانی و باراک اوباما نیز به صورت تلفنی مکالمه ای 15 دقیقه ای داشتند.
مذاکرات ژنو 5 که قرار بود در روزهای ۱۶ و ۱۷ ابان در سطح معاونین وزیران خارجه گروه ۱+۵ در ژنو سوئیس برگزار شود به دلیل زمان بیشتر برای توافق احتمالی به روز سوم یعنی ۱۸ آبان نیز کشیده شد. این دور از مذاکرات را می توان نقطه عطفی در مذاکرات ایران با قدرت های جهان طی ده سال اخیر دانست اول به این دلیل که این مذاکرات در سطح کم سابقه وزیران خارجه انجام شد و دوم اینکه احتمال یک توافق اولیه در این دور از مذاکرات حداقل در دو روز اول بسیار محتمل بود.
در شب اول حضور جان کری در ژنو مذاکرات سه جانبه ای بین محمد جواد ظریف
و جان کری و کاترین اشتون برگزار شد که ۵ ساعت
به طول انجامید. این مذاکره اولین جلسه بعد از انقلاب ایران بود که بین وزیران خارجه
دو کشور ایالات متحده و ایران برگزار شد و پس از سه روز مذاکره فشرده بدون هیچ نتیجه
ملموسی پایان یافت و مذاکرات به ۱۰ روز بعد
موکول شد.
15 ماه پس از توافق برنامه اقدام مشترک در ژنو، ایران و 1+5 در 13 فروردین 1394 توانستند به بیانیه سیاسی با عنوان "مولفههای برنامه جامع اقدام مشترک" که در واقع مبانی مورد توافق برای پایهریزی متن توافق نهایی بود دست یابند. مذاکرات هسته ای در حالی تا 11 تیرماه 1394 برای نگارش و تدوین تفاهمات صورت گرفته در لوزان ادامه خواهد یافت.
پس از چندین دور مذاکره در وین، لوزان و ژنو، آخرین دور از مذاکرات برنامه هستهای ایران و گروه ۵+۱ از ظهر روز شنبه ۲۷ ژوئن ۲۰۱۵، در هتل کوبورگ در شهر وین اتریش با حضور جان کری، وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریکا و محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران و هیئتهای کارشناسی دو طرف آغاز شد. ضرب الاجل تعیینشده برای این مذاکرات، روز سیام ژوئن تعیین شده بود که سهبار به ترتیب تا سوم، دهم و سیزدهم ژوئیه تمدید گردید.
در نهایت پس از چندین دور تمدید مذاکرات در سهشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ (۱۴ ژوئیه ۲۰۱۵)، توافق جامع هسته ای وین که در اصطلاح برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام نامیده می شد، در وین اتریش بین ایران، اتحادیه اروپا و گروه ۱+۵ (شامل چین، فرانسه، روسیه، پادشاهی متحد بریتانیا، ایالات متحده امریکا و آلمان) منعقد شد.
تحت این توافق، ایران
ذخایر اورانیم غنی شده متوسط خودش را پاکسازی خواهد کرد و ذخیرهسازی اورانیوم با غنای
کم را تا ۹۸ درصد
قطع میکند، و تعداد سانتریفیوژها را حدود دوسوم و حداقل برای ۱۵ سال کاهش میدهد.
برای ۱۵ سال بعد، ایران موافقت
کرده است که اورانیوم را بیش از ۳٫۶۷درصد غنیسازی نکند یا هیچ تأسیسات غنی سازی
اورانیوم جدید یا رآکتور آبسنگین جدیدی را نسازد. فعالیتهای غنی سازی اورانیوم به
مدت ۱۰ سال به یک تک ساختمان
که از سانتریفیوژهای نسل اول استفاده میکند محدود خواهد بود. دیگر تأسیسات نیز طبق
پروتکل الحاقی آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای اجتناب از خطرهای تکثیر سلاحهای اتمی
تبدیل خواهند شد.
برای نظارت و تأیید اجرای توافق نامه توسط ایران، آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) به تمام تأسیسات اتمی ایران دسترسی منظم خواهد داشت. در نتیجه این توافقنامه که تاییدیه پایدار متعهدین آن را به همراه دارد، ایران از تحریمهای شورای امنیت ملل متحد، اتحادیه اروپا و ایالات متحده بیرون خواهد آمد. سایت نظنز، فردو، مجتمع اراک از جمله مکان های بودند که ایران با محدودیت شدیدی در ادامه فعالیت آنها روبه رو شد و تعداد سانتریفیوژها در حدود 6 هزار و تنها نسل اول محدود ماند. فردو بیشتر به مکانی برای تحقیقات هسته ای تبدیل می شود و قلب راکتور اراک با سیمان پر و باز طراحی می شود.
یکی از موارد مورد بحث این چارچوب، موضوع بازرسی و پروتکل الحاقی بود. کشورهای
طرف مذاکره ایران، رژیم بازرسی شدیدی را بر برنامه هسته ای ایران تحمیل کردند که به
گفته آنان بی سابقه ترین و سخت گیرانه ترین رژیم بازرسی تا به امروز است.
از زمان انعقاد قرارداد نهایی هسته ای یا برجام در اواخر تیرماه، ایران به سرعت دست به انجام تعهدات خود زد در شورای عالی امنیت ملی نیز، اجرای برجام قانونی شد.
آژانس بین المللی انرژی اتمی، پرونده موسوم به ابعاد نظامی احتمالی برنامه اتمی ایران (پی ام دی) را خاتمه یافته اعلام کرد و ایران به جمع آوری سانترفیوژها مطابق توافق برجام سرعت بخشید و مبادله اورانیوم غنی شده با سنگ اورانیوم را با روسیه آغاز کرد.
اما بالاخره روز موعد فرا رسید و با وجود فراز و نشیبهای بسیار در مسیر توافق هسته ای، روز اجرای برجام نیز خالی از این چالش ها نبود. روز 26 دیماه 1394، بر اساس اظهارات مقامات ایرانی و طرف مذاکره ایران، روز اجرایی شدن تعهدات طرف مقابل و تایید آژانس بر انجام تعهدات ایران در نظر گرفته شده بود.
ساعات پایانی شب 26دیماه، همه منتظر قرائت بیانیه پایانی بودند و حسن روحانی نیز خود را برای سخنرانی آماده می کرد. اما به ناگهان این قرارها به تعویق افتاد و بازار شایعه ها درباره بروز اختلافات جدید داغ شد اما وقت به نیمه شب وین نرسیده بود که ظریف، موگرینی و یوکیا آمانو از پشت درها خارج شدند و ظریف و موگرینی متن بیانیه پایانی را خواندند.
فرجام برجام به این بیانیه ختم شد و دولت نیز صبح روز بعد لایحه بودجه سال 95 را در فضای پسابرجام تقدم مجلس کرد. روزهای تلخ و شیرین تقابل با طرف های مذاکره کننده تا حدودی به پایان رسید.
دولت حسن روحانی،
بیش از دو سال و نیم از زمان دولت خود را به اولویت مذاکرات هسته ای اختصاص داد و وعده
رونق هسته ای را در پسابرجام هیچگاه فراموش نکرد. مردم ایران با صبوری منتظر چنین رونقی
هستند تا اقتصاد از رکود خارج شود و بتوانند بالاخره طمع شیرین وعده ها را در زندگی
واقعی بچشند.
انتهای پیام/1404
دیدگاه ها