۱۸/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۰۹ پنجشنبه

صبح قزوین درباره کی‌روش به حرف وزیر هم گوش نمی‌دهند/ افشارزاده می‌خواهد برود اما نمی‌گذارند/ رفتار عادل با کفاشیان خوب نبود
کد خبر: ۱۴۸۸۷۹ تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۲/۱۹ ساعت: ۱۳:۳۹ ↗ لینک کوتاه

پروین:

درباره کی‌روش به حرف وزیر هم گوش نمی‌دهند/ افشارزاده می‌خواهد برود اما نمی‌گذارند/ رفتار عادل با کفاشیان خوب نبود

اسطوره باشگاه پرسپولیس از همه چیز اتفاقات فوتبال و زندگی شخصی‌اش گفت.

درباره کی‌روش به حرف وزیر هم گوش نمی‌دهند/ افشارزاده می‌خواهد برود اما نمی‌گذارند/ رفتار عادل با کفاشیان خوب نبود
به گزارش سرویس ورزشی  صبح قزوین ، همیشه عادت داشتم مصاحبه های علی پروین را بخوانم و ارسال کنم. این عادتی بود که مرحوم مهدی نفر به من داده بود. شاید آشناترین و برای من نوستالوژی ترین جمله ای که از آن مرحوم مدام برایم تداعی می شود همین جمله است( یه مصاحبه از علی پروین دارم فقط خودتون یه تیتر بزنید بزارید تاپ بشه) مهدی نفر عزیز دومین عیدی است که کنار ما نخواهد بود و چقدر نبودن چنین همکار نازنینی برای ما سخت گران است، اما چه می شود کرد که باید تسلیم بود و مطیع.

به دلیل پیگیری های زیادی که مرحوم نفر از اخبار علی پروین داشت شاید بارها به دلیل تعدد اخباری که در طول روز از حوزه پرسپولیس روی خروجی خبرگزاری قرار می گرفت باعث می شد تا با او دچار چالش های مختلفی باشم و البته که همواره صداقت و تلاش زنده یاد مهدی نفر بر هر چیزی غلبه داشت. از مدت ها قبل دوست داشتم رودرروی این بزرگمرد فوتبال قرار بگیرم و به چشمان تیله ای او خیره بشوم و به نوعی با گفتن همین موارد به علی پروین در حق همکار فقیدم- که سخت جایش خالی است- ادای دینی کرده باشم.

مقابل علی پروین قرار گرفتن و مصاحبه با این مرد به شدت کاریزماتیک کار راحتی نیست. او علی پروین است که مانند او شاید سالها و سالها و شاید هرگز نیاید. مصاحبت با پروین همان قدر که سخت است شیرین هم هست. با علی پروین از هر دری حرف زدم و ماحصل این گپ و گفت مصاحبه ای است که پیش رویتان است و البته پیش از آغاز مصاحبه جملات کلیدی او را می توانید در زیر بخوانید:

*خدا مهدی نفر را رحمت کند، به او توصیه کردم مرا مقابل دیگران نگذارد

*زیر عکسم با نماینده‌های مجلس نوشتند که پول گرفته‌ام

*افشارزاده می‌خواهد از فوتبال برود، اما وزیر نمی‌گذارد

*فردوسی‌پور باید جور دیگری با کفاشیان رفتار می‌کرد

*از رفاقت با نماینده‌های مجلس پشیمان نیستم

*بعداز باخت به استقلال فقط یک بشقاب و قاشق اطرافم می گذاشتند

*اصلا وارد سیاست نمی‌شوم

*استقلال شانس زیادی برای قهرمانی در لیگ را دارد

*عذرخواهی طارمی از خبرنگاران خوب بود

*روحیه دایی برای نباختن عالی است

*تا دلت‌تان بخواهد مشتری دارم

*بر عکس همه جا اینجا فدراسیون در اختیار کی روش است

*حرف وزیر ورزش را گوش نمی‌دهند، چه برسد به من

*نظر سنجی برنامه 90 برای کی‌روش کار خوبی نبود

*از التماس به مامور بدم می‌آید

قبل از هر چیز دوست دارم مصاحبه را با خاطره‌ای از همکار فقیدمان مهدی نفر شروع کنم. آقای پروین اولین خاطره‌ای که از نفر دارید بگویید.

خیلی پسر فعالی بود. واقعا نمی‌دانم چه بگویم. بار اولی که او را دیدم گفتم باید اطمینان من را جلب کنی. به او توصیه کردم اگر بخواهی من را مقابل دیگران بگذاری هیچ وقت با تو مصاحبه نمی‌کنم. خدا رحمتش کند خیلی پسر فعالی بود و البته هیچ وقت من را خسته نمی‌کرد. روزی که خبر فوت او را شنیدم شوکه شده بودم. صبح روز جمعه از خواب بیدار شدم و به من اطلاع دادند که مهدی نفر فوت شده. باورم نمی‌شد. روز قبل از این اتفاق با او صحبت کرده بودم. واقعا حیف شد. سریع به وحید رضایی زنگ زدم و به او گفتم قضیه چیست و ماجرا را برایم تعریف کرد. این تنها اتفاقی است که از دست هیچ کس کاری برنمی‌آید.

ظاهرا چند وقتی است که خبرنگاران شما را محاصره رسانه‌ای کردند و می‌خواهند با شما صحبت کنند. به نظر می‌آید از دست خبرنگاران فراری هستید و شاکی!

نه اصلا اینطور نیست، من هرچه دارم از خبرنگاران است. همیشه این را گفته‌ام. البته گاهی برخی می‌خواهند من را مقابل دیگران قرار دهند که من هرگز وارد این جریانات نمی‌شوم. من اصلا در روحیاتم نیست مقابل کسی قرار بگیرم یا کاری کنم که کسی بخواهد جواب من را بدهد.

به نظر هم از اول شیوه شما همین بوده است.

بله دقیقا. من این همه شاگرد داشتم، مصاحبه‌ای پیدا نمی‌کنید که خواسته باشم علیه کسی صحبت کنم.

یک انتقاد از رسانه‌ها کنید. همیشه ما خبرنگاران از همه انتقاد می‌کنیم یکبار هم شما از ما انتقاد کنید.

بحث انتقاد نیست. اگر شما رسانه از من انتقاد درست کنید می‌پذیرم ولی اگر بخواهی بروی در زندگی شخصی، من اصلا نمی‌پذیرم.

شاید دلیل ورود به زندگی شخصی ستاره‌ها این است که امثال شما فقط برای خودتان نیستید.

بالاخره ما هم زندگی داریم و باید زندگی خود را کنیم. وقتی خبرنگاری وارد زندگی شخصی من شود دیگر جوابش را نمی‌دهم. راجع به فوتبال هر کس با من صحبت کند مشکلی ندارم. مثلا بگویید ارنج بلد نیستید می‌پذیرم ولی اگر بخواهی وارد زندگی شخصی من شوی امکان ندارد صحبت کنم.

روحیات شما دقیقا برعکس خیلی از ستاره‌های فعلی است. به طوری که دوست دارند مدام زندگی شخصی خود را به رخ بکشند. مثلا همین اینستاگرام محلی برای خودنمایی سوپراستارها شده است. شما هم البته صفحه شخصی در اینستاگرام دارید و ما هم سرانجام نفهمیدیم این صفحه بازتاب دهنده حرف‌های شماست یا منتسب به شماست.

من صفحه اینستاگرام خود را بستم و تعطیلش کردم.

چرا؟

به این دلیل که فحاشی زیاد می‌شود! مثلا زیر عکسی که با یک نماینده مجلس گرفته بودم چیزهای خوبی نمی‌نوشتند. مثلا نوشته بودند چقدر پول گرفته‌ای تا این عکس را بگیری؟ من هم به وحید رضایی(دوستم) گفتم فعلا اینستاگرام را تعطیل کن.

اصلا خود شما صفحه‌تان را نگاه می‌کردید؟

بله می‌دیدم ولی اختیارش را به دوستم داده بودم. البته همه چیز را تلفنی از من می‌پرسید و با من چک می‌کرد. مثلا می‌پرسید فلان عکس را بگذارد یا نه یا فلان مطلب را بنویسد یا نه ولی من دیدم بابت عکس‌هایم با نماینده‌های مجلس مطالب خوبی نمی‌نویسند. این نماینده‌ها رفقای من هستند.

شما از قدیم الایام به هنگام انتخابات با کاندیداهای انتخاباتی مجلس عکس می‌گرفتید و البته همیشه بابت این مسئله به شما هجمه‌های زیادی وارد شده و این بار هم این اتفاق افتاد.

چون این افراد رفیق‌های من هستند مثلا الیاس حضرتی رفیق چند ساله من است. وقتی به من گفت رویم نمی‌شد به او بگویم عکس نمی‌گیرم. نمی‌توانم به رفیقم بگویم حالا که می‌خواهی نماینده شوی بکشم کنار اما زیر این عکس‌ها نوشتند پول می‌گیرم و پاچه‌خواری می‌کنم! کاری که من اصلا در عمرم نکردم و احتیاجی به این مسائل ندارم.

ولی همین رودربایستی‌های شما باعث شده مورد نقد قرار بگیرید و بابت همین مسائل پشیمان نشده‌اید که این کار را نکنید؟

نه چرا باید پشیمان شوم؟ من خودم را می‌شناسم و می‌دانم که پاکم. من چون آدم سالمی هستم اگر باز هم دوستانم از من بخواهند که عکس بگیرم این کار را می‌کنم. شما فقط باید از خدا بترسید و کاری که می‌کنید پیش او مهم است مثلا آقای کازرونی از من خواست که پیش او بروم و من هم رفتم. البته ایشان برای مجلس خبرگان بود. برای رفقایمان نمی‌شود کاری نکرد.

تا حالا شده به همین دوستان سیاسی‌تان انتقاد کنید.

نه من از این کارها نمی‌کنم. اصلا وارد سیاست نمی‌شوم. فقط به این نماینده‌ها می‌گفتم اگر رفتید مجلس شما را به خدا ارزونی را به این مملکت بیاورید. فکر می‌کنم حدود 14-15 نفر از رفقایم به مجلس رفتند.

یکی از دوستان قدیمی شما در ورزش بهرام افشارزاده است. او شاید به اجبار وارد فوتبال شده و در باشگاه استقلال با فراز و نشیب‌های زیادی روبروست. در مورد او صحبت می‌کنید؟

بهرام افشارزاده یکی از آن افراد قدیمی است که سابقه رفاقت طولانی با او دارم. می‌دانم که خودش خیلی دلش می‌خواهد از فوتبال برود ولی مثل اینکه وزیر نمی‌گذارد. بهرام افشارزاده یک آدم سالم و کاربلد است. او 5 و نیم صبح در دفترش را باز می‌کند. 8 شب هم می‌خوابد (باخنده). او همیشه می‌گوید صدمه‌ای که در این یک سال و نیم در استقلال خورده در ورزش نخورده است. به من می‌گوید چطوری با این فوتبالی‌ها زندگی کردی؟

فکر می‌کنید امسال استقلال قهرمان شود.

خیلی شانس دارد. البته پرسپولیس هم تیم خوبی است. استقلال خدایی خوب بازی می‌کند. به هر حال صدر جدول هستند. اگر بد باشند که در صدر نبودند.

با برانکو چطورید؟ دوست دارید او جام قهرمانی را در دست بگیرد؟

چراکه نه. پرسپولیس هم تیم خوبی است.

این سوال را پرسیدم چون این روزها بحث مربی خارجی خیلی داغ است.

من همیشه گفته‌ام باید مربی درجه یک خارجی به ایران بیاید.

برانکو درجه یک است؟

به نظر من که خیلی خوب کار می‌کند. تیمی که دوازدهم بوده الان آمده جزو سه تیم یعنی اینکه خوب کار می‌کند.

شما هیچ کمک فنی به پرسپولیس نمی‌کنید؟

اصلا. نه می‌خواهم، نه خواسته‌اند. بخواهند هم نمی‌کنم. شاگردان من مثل خاکپور، حمید استیلی، گل‌محمدی یک کلمه به اینها چیزی نمی‌گویم. در ذاتم نیست که دخالت کنم.

کمک چه اشکالی دارد؟

به نظر من دخالت می‌شود.

حتی اگر بدانید که نظر شما می‌تواند باعث قهرمانی پرسپولیس شود چطور؟

باز هم دخالت نمی‌کنم.

شما چند سال پیش گفته بودید تاریخ مصرف ندارید. شما که تاریخ مصرف ندارید چرا اکنون در پرسپولیس جایگاهی ندارید؟

چرایی‌اش را که باید از آنها بپرسید. من در هیات مدیره هم که بودم دوست نداشتم. آن هم دست خودم نبود.

چرا نباید مثل باشگاه‌های بزرگ دنیا از شخصیت‌های تاثیرگذار یک تیم استفاده شود.

در اروپا ارزش قائل می‌شوند برای ستاره‌های خود. شما همین بازی دوستانه‌ای که بین رسانه ورزش و پیشکسوتان برگزار شد را ببینید هیچ ارزشی قائل نشدند. برای همایون بهزادی که سرطلایی فوتبال این مملکت بوده نیامدند.

از این چیزها دلگیر نمی‌شوید؟

ناراحت می‌شوم. ما فقط منتظر هستیم طرف بمیرد و دور هم جمع شویم و یک بازی برگزار کنیم و تمام شود. اصلا برای چه باید بازی برگزار شود. جایی که کسی نمی‌رود بازی گذاشتن ندارد. من خودم چون همایون بهزادی را خیلی دوست داشتم برای این بازی رفتم و به جای ساعت 10 و 30، ساعت 9 و 30 در رختکن بودم.

انصافا نسل گذشته در نظم و انضباط خیلی دقیق بودند و هرچیزی را در جای خودش به کار می‌بردند نه مثل نسل جدید که هیچ چیز سر جایش نیست و در نهایت همان می‌شود که در تمرین پرسپولیس مهدی طارمی خودش را بزرگ تیم می‌بیند و آن ماجراها با خبرنگاران برایش پیش می‌آید.

اما خوشم آمد که طارمی از خبرنگاران عذرخواهی کرد. من هم مصاحبه کردم و گفتم بچه‌ جان به حاشیه نرو! که چی از حالا می‌گویی من بزرگ‌تر پرسپولیس هستم؟ حالا همین که عذرخواهی کرد خودش خوب است.

از همایون خان بهزادی بیشتر برایمان بگویید.

او خیلی سختی کشید. سال 68 گفته بودند همایون بهزادی حق آمدن در استادیوم را ندارد. من با یکی از دوستانم از ساعت 8 صبح تا یک ربع مانده به اینکه تیم به زمین برود دنبال کار او بودیم و بالاخره بهزادی را به امجدیه بردیم. فقط برای اینکه 10 دقیقه بازی کند. مطمئن باشید اگر برای هر کس دیگری غیر از همایون بهزادی بازی می‌گذاشتند نمی‌رفتم. فقط به خاطر او رفتم.

علی آقا چرا دنیای پیشکسوتان از هم اینقدر دور است و اختلافات بین پیشکسوتان زیاد؟

متاسفانه چنین چیزی هست. من صد بار در جلساتی که دور هم داشته‌ایم گفته‌ام همدل باشید و اختلافات را کنار بگذارید. اگر می‌خواهید حرفی بزنید روی هم این صحبت‌ها را بکنید.

در بازی گرامیداشت بهزادی و احدی یک اتفاق جالبی افتاد. شما که تحت هیچ شرایطی مصاحبه زنده انجام نمی‌دهید برای اولین بار این کار را انجام دادید.

من؟ (با تعجب) با کدام خبرنگار؟ اصلا نمی‌دانستم زنده است! اینقدر از من مصاحبه گرفتند که متوجه نشدم با کجا حرف زدم!

شما همیشه گفته‌اید فردوسی‌پور را دوست دارید ولی ظاهرا بابت مصاحبه‌ای که با علی کفاشیان انجام داد به او انتقاد کردید.

من همیشه گفته‌ام صدای عادل فردوسی‌پور را دوست دارم ولی برنامه او به فوتبال لطمه می‌زند چون آدم‌ها را مقابل هم قرار می‌دهد. قبلا این انتقاد را به خودش کردم و الان در برنامه‌اش کمتر این اتفاق‌ها می‌افتد. به نظر من بهتر بود جور دیگری با کفاشیان رفتار می‌کرد. البته من حرف‌هایی که باید می‌زدم را به خود عادل زدم.

ظاهرا با فردوسی‌پور زیاد کُری دارید.

(باخنده) برای اولین بار که رفته بودم بازی‌اش را ببینم به او گفتم آمده‌ام ببینم تو که همه را زیر سوال می‌بری خودت چطور بازیکنی هستی. او هم گفت من هم گل بزنم می‌آیم جلوی نیمکت و خوشحالی می‌کنم.

شما خیلی به برد و باخت حساسید چرا؟

اصلا دست خودم نیست. از همین پسرم محمد بپرسید. والیبال هم بازی می‌کنم باید ببرم.

به نظرم علی دایی این خصلت را از شما یاد گرفته که تحت هر شرایطی برنده باشد.

خیلی هم عالی است. مگر بد است؟ آدم که نباید بی‌تعصب باشد. مثلا ما ببازیم و برویم به مربی برنده دست بدهیم. طرف تیم ما را برده است و من بروم به او دست بدهم؟

یعنی اصلا تا به حال به مربی برنده تبریک نگفته‌اید یا دست نداده‌اید؟

اصلا به عمرم چنین کاری نکردم. می‌بردیم مثل برق به رختکن می‌رفتیم.می باختیم هم همین طور.

شما در بین تمامی فوتبالی‌ها شخصیت منحصر به فردی دارید. کسی این موضوع را به شما می گوید؟

من از بچگی سلسله مراتب را طی کردم. یادم می‌آید از بچگی که در زمین خاکی بازی می‌کردم لباس‌هایمان را به مادرم می‌دادم و می‌شست. مادرم می‌گفت چرا من باید این لباس‌ها را بشویم خب به یکی دیگر بدهید و من می‌گفتم کسی نمی‌برد پس من مسئولم.

تا جایی که می‌دانم در زندگی‌تان مدیون یک نفر هستید. خودتان از او بگویید.

محمود پروین که همیشه او پشت من بود. او همیشه به من می‌گفت این کارها را ول نکن. مدام می‌گفت و همینطوری سلسله مراتب را طی کردم. وقتی من به تیم ملی دعوت شدم نمی‌دانستم تیم ملی چیست و نرفتم و بعد سر زمین خاکی سراغم آمدند و گفتند چرا نیامدی من پرسیدم تیم ملی چیه؟ به قرآن وقتی رفتم اردو به من گفتند باید شورت ورزشی بپوشم گفتم خداحافظ من باید گرمکن بپوشم و خدا خواست و به اینجا رسیدم.

و شاید دیگر هیچ کس مثل شما نیاید؟

من هم یک ورزشکار کوچک در این مملکت هستم. من مدت طولانی در ورزش بودم. مثلا وقتی بچه 10 ساله می‌خواهد با من عکس بگیرد پیش خودم می‌گویم او از من چه می‌داند. معلوم است که از پدر و مادر یا پدربزرگش چیزی از من شنیده است. دو دقیقه نمی‌توانم در خیابان راه بروم یا با من سلام و علیک می‌کنند یا می‌خواهند عکس بگیرند. من هم به هیچ کس نه نمی‌گویم. من با مردم حال می‌کنم.

علی آقا این مردمی که شما می‌گویید فقط خواسته‌شان عکس گرفتن از شماست. خواسته دیگری ندارند؟

خواسته که زیاد دارند. تا دلتان بخواهد مشتری دارم!

از این همه مراجعه‌کننده خسته نمی‌شوید؟

نمی‌توانم به کسی نه بگویم.

زمانی گفته بودید از خدا می‌خواهید شما را پشت و رو کند.

من همیشه خدا را شاکرم. من همه زندگی‌ام از این مردم است. گفتم خدا من را پشت و رو کند که دوباره جوان شوم و همین شرایط را داشته باشم. من حتی خانمم درگیر همین درخواست‌های مردم می‌شود.

مثل اینکه به 70-80 درصد این درخواست‌ها جواب می‌دهید و کسی را دست خالی نمی‌فرستید.

من اول تحقیق می‌کنم. مثلا چند وقت پیش از زندان زنگ زده بودند و گفتند فردی 15 میلیون کم دارد. گفتم در صورتی این کمک را می‌کنم که تحقیق کنم و بدانم که راست باشد. البته من همه را از خودم نمی‌دهم. رفقایی دارم که دست به خیر هستند.

به خاطر همین منش شما افراد زیادی اطرافتان هستند و خیلی‌ها در فوتبال شما را الگوی خود قرار دادند. الگویی که البته شاید برخی به اشتباه رفته‌اند و نوچه پروری در فوتبال ما زیاد شده است.

من با مردم زندگی کردم. تا جایی که بتوانم کنار مردم هستم و عاشق این کار هستم. خانمم‌ هم همینطور. نمی‌توانم جور دیگری باشم. ولی تا جایی که توانم باشد این کار را می‌کنم.

امیر قلعه‌نویی یکی از کسانی است که می‌خواهد راه شما را برود، حداقل اینطور نشان می‌دهد...

امیر کاربلد است و می‌داند در این فوتبال چطور گلیم خود را از آب بکشد بیرون. امیر رفیق من است. کار مربیگری سخت است و هر کسی نمی تواند این کاره باشد. اگر بین بچه هایی که مربی شده اند هم ببینید همه موفق نشدند.

شما آدم پر مشغله ای هستید من فکر میکنم همسر شما سختی زیاد کشیده است؟

خدا به من یک همراه خوب داده است. تا به حال ندیده ام کسی مثل او این قدر پرتوان و دست به خیر. مدام دنبال جهیزیه برای مردم است.

خانم شما چقدر فوتبالی هستند؟

اصلا فوتبالی نیست. باور کنید فوتبال ها من را دنبال نمی کرد. بازی با استقلال وقتی می باختیم می رفتم خانه یک بشقاب بود و یک قاشق و چنگال و دیگر کسی دورم نمی آمد. کسی جرات نمی‌کرد و همه قایم می‌شدند!

الان که به آن روزها فکر می‌‌کنید خوب بود که این همه استرس داشتید؟

این اخلاق من بود. همین حالا هم همینطوری هستم و استرس دارم.

آقای پروین! تا به حال به وصیت کردن فکر کرده‌اید؟

من هنوز وصیت نکردم.

توصیه شما به جوانان چیست؟

جامعه ما امکانات ورزشی می‌خواهد. مسئولان باید به فکر باشند. جامعه عوض شده و این دست ما نیست. جامعه از لحاظ فرهنگی تغییر کرده و ما باید درست آموزش دهیم ولی مگر این موبایل‌ها می‌گذارد. هر کسی را می‌بینید موبایل دستش است. در تمامی میهمانی‌های خانوادگی من اصلا دوست ندارم این مدلی باشم. فضای موبایل خیلی بد است اصلا نمی‌دانم چرا اینقدر فحاشی می‌شود. سر همان قضیه عکسم با نماینده‌ها خیلی حرف‌های بی‌ربطی نوشته شد. من هر جا هر کاری کردم رفاقت بوده است چه نیازی به این کارها دارم. آنهایی که باید من را بشناسند می‌شناسند.

اتفاقا من فکر می‌کنم هرچقدر هم در این باره به شما انتقاد شود برایتان تفاوتی نمی‌کند.

اصلا. من اصلا رسانه‌ها را نمی‌خوانم. شاید به گوشم برسد.

یعنی پسرتان هم به شما اطلاع نمی‌دهد؟

او اینقدر سرگرم کار خودش شده است که به این چیزها نمی‌رسد.

چرا محمد فوتبال را کنار گذاشت؟

او رفت دنبال کار خودش و کارخانه‌داری. یک دفعه به سرش زد کارخانه نان راه بیندازد.

فکر می‌کنم محمد فوتبال را کنار گذاشت شما راحت شدید.

خیلی راحت شدم. خدا خواست و حالا در کارش موفق است.

شاید از اول نباید می‌‌گذاشتید وارد فوتبال شود.

نمی‌شد این کار را کرد. او استعداد خوبی در فوتبال داشت. اگر من بالا سر او نبودم یکی از بهترین بازیکنان تیم ملی می‌شد. یعنی درواقع اگر من پدرش نبودم.

پسرتان را اذیت کردند یا خودش اشتباه کرد؟

هرکه آمد بالای سر او خواست عقده علی پروین را خالی کند.

مگر علی پروین کم خدمت کرده بود؟

چه بگویم. کسانی این رفتار را می‌کردند که الحمدالله علی پروین در حق‌شان بد نکرده بود.

پس نتیجه می‌گیریم آدم‌های معروف نباید بگذارند پسرشان وارد فوتبال شود.

در ایران که تا به حال نشده کسی بچه‌اش بتواند جای او را بگیرد. فقط محمد خوب بود که نشد.

به بحث کی‌روش برسیم. شما فرد تاثیرگذاری هستید شاید صحبت‌های شما باعث شود آنهایی که حمایت یک طرفه و یک جانبه از این مربی دارند کمی فکر کنند.

کسی به حرف‌های ما گوش نمی‌دهد. من همیشه گفته‌ام الان فدراسیون ما زیر نظر کی‌روش است. همه جای دنیا مربی زیر نظر فدراسیون است ولی اینجا برعکس است. به حرف خود وزیر ورزش هم گوش نمی‌دهند چه برسد به من. مثلا اس ام اس (نظر سنجی) که برای کی‌روش گذاشتند کار خوبی نبود. از لحاظ فنی او برای ما چه کرده است؟

قبول دارید تاثیرگذاری شخصی مثل برانکو در پرسپولیسی که کوهی از مشکلات است نسبت به کی‌روش در فوتبال ما بیشتر بوده است.

برانکو خوب کار کرده است و یک چیزی را هم بدانید پرسپولیس هر موقع پول داشته است خوب کار کرده است و خدا را شکر الان خوب به این تیم پول تزریق می‌شود. البته با وجودی که این همه هم خوب پول می‌دهند 10 روز پولشان این ورتر شد اعتصاب کردند. غیر از این همه پولی که از اسپانسر گرفته‌ام ظاهرا 7 میلیارد تومان هم وزارت داده است. در این چند سال اخیر هیچ وقت وضع مالی پرسپولیس به خوبی الان نبوده است.

عید امسال باز هم به رامسر می‌روید؟

بله صددرصد. 15 روز آنجا هستیم.

چطور شما خارج نمی‌روید؟

همین که از هواپیما می‌ترسم و هم دوست ندارم. هر چند شاید بعد از عید به امارات بروم.

شما می‌توانستید هر جای دنیا که اراده کنید بروید زندگی کنید.

اصلا دوست ندارم. سال 66 من مربی تیم ملی بودم و آن زمان حسن غفوری‌فرد رئیس وقت سازمان تربیت بدنی بود. آن زمان عربستان به من پیشنهاد 50 میلیون تومانی داده بود که به آنجا بروم اما قبول نکردم. قرار بود تیم برای بازی‌های آسیایی اعزام شود و گفته بودم سه میلیون تومان پول بدهید تا تیم بتواند برود. آقای غفوری‌فرد به من گفت سه میلیون چک بنویس اگر بردی که این پول را پس نمی‌دهی اما اگر باختی باید این سه میلیون را بدهی که البته بازی مساوی شد و چون برای مساوی شرطی نگذاشته بودیم این چک همینطور ماند. اگر به خارج رفتن بود آن زمان که کسی نمی‌دانست خارج کجاست من پیشنهاد داشتم و نرفتم. تازه آن موقع جنگ هم بود. دختران من به من می‌گویند اگر به خاطر شما نبود تا به حال از ایران رفته بودیم اما آنها هم به خاطر من در ایران مانده‌اند. من هیچ جایی را با ایران عوض نمی‌کنم. مگر می‌توانم از بهشت زهرا دل بکنم.

خواب مامان نصرت را هم می‌بینید؟

خیلی کم. اصولا من کم خواب می‌بینم.

یک دعای سال تحویلی بگویید.

من عید نوروز را خیلی دوست دارم یعنی از همان موقع‌هایی که محمود پروین برایم کت و شلوار می‌خرید و آستینش تا سر انگشتانم بود از عید خاطره دارم. به او می‌گفتم چرا اینقدر بزرگ می‌خری می‌گفت برای اینکه برای سال بعدت هم باشد. بعد من را حمام می‌برد و اینقدر سنگ پا می‌کشید که سرخ می‌شدم. عاشق عید نوروز هستم. امیدوارم همه ایرانی‌ها کنار خانواده‌شان خوش بگذرانند و اگر مسافرت می‌روند مواظب این جاده‌ها باشند. خدایی نکرده شادی‌شان عزا نشود. اگر خود مردم ملاحظه کنند اینقدر تصادف نمی‌شود. من تا به حال 5 متر ورود ممنوع نرفتم.

البته اگر شما خلاف هم کنید بعید می‌دانم ماموری حاضر شود شما را جریمه کند.

همین هست ولی خیلی بدم می‌آید کسی به من گیر بدهد. تا به حال هم جریمه نشدم. اصلا از خلاف رانندگی بدم می‌آید. از التماس به مامور بدم می‌آید.

تا به حال شده شما خودت خرید کنید؟

اصلا از اول این کار را نکردم. کت و شلوارهای تنم را محمد می‌خرد.

پس چقدر همسرتان باید حسرت این را داشته باشد که با شما بیرون برود.

اصلا نمی‌توانیم با هم بیرون برویم. حتی یک رستوران. 25 سال است یک رستوران نرفتیم. البته خود خانمم هم دوست ندارد توی چشم باشد. برعکس دخترم لادن.

شما چقدر موافق بودید که به کار بازیگری رو بیاورد.

تا زمانی که ازدواج نکرده بود اجازه نمی‌دادم. به دخترانم گفته بودم ازدواج کردند خیال من راحت می‌شود.

دامادداری سخت است؟

نه من یک خانواده خوب دارم. جمعه‌ها دور هم جمع می‌شویم.

حتما هنوز هم آبگوشت می‌خورید؟

نه محمد اجازه نمی‌دهد دیگر آبگوشت بخورم. از وقتی که دکتر می‌روم وضعیت خودم را کنترل می‌کنم. 50 سالگی را که رد کردم پیش دکتر رفتم و زیر نظر او بودم. باور کنید تا این سن نمی‌دانستم قلبم کدام طرفم است. از بس که عالی بودم و فقط ورزش می‌کردم. الحمدالله الان وضعیت خوبی دارم. قدیم‌ها که مثل الان نبود که همه چیز را مربی تیم زیر نظر داشته باشد. روز مسابقه دو ساعت قبل در رختکن حاضر می‌شدیم ولی شما ببینید چه کسانی در تیم بودند. مثلا محمد مایلی‌کهن، پنجعلی، عاشوری، عابدزاده و ....

حرف از مایلِ‌کهن شد این روزها خیلی مصاحبه می‌کند و بد با کی‌روش به دعوا رفته است. نصیحتی برای مایلی‌کهن ندارید؟

محمد همه چیزش در زبان است ولی دلش پاک است.

انتهای پیام/7008

منبع: فارس

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان