نگاهی به جنجال کنسرت های قزوین از منظر اعتدال

صبح قزوین؛ کنسرت های فرزاد فرزین و گروه همنوازان حصار در قزوین جنجالی را برپا کرد که لغو شدن کنسرت شهرام شکوهی ثمره آن بود.

کشمکشی رسانه ای که یک طرف آن طرفداران موسیقی و طرف دیگر ناراضیان از عدم رعایت موازین شرعی در کنسرت های مزبور بودند.

اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی، نهادی بود که پیکان های هر دو گروه برای تعیین تکلیف؛ سوی آن نشانه می رفت.

نگاه از بعد چهارم به پرونده جنجالی کنسرت های قزوین

اینک با فروکش کردن احساسات هر سه ضلع این مثلث، زمانی است که می توان از بعد چهارم به این ماجرا نگاه کرد و به تحلیل آن پرداخت.

موسیقی هنر است و هنر یک ابزار قوی که مانند هر وسیله دیگری در این جهان می توان از آن استفاده مثبت و یا منفی داشت.

همان گونه که از علم می توان استفاده مخرب داشت و بمب اتم ساخت و یا از آن جهت پزشکی و درمان سود برد.

موسیقی از دیرباز شمشیر دو لبه ای بوده که یک لبه آن مطربی و لبه دیگرش نغمه های دل انگیز و تاثیر گذار بوده است.

شمشیر دولبه موسیقی

جالب است که نظر هر دو گروه به گفتاری از رهبری ایران پیرامون تاثیر موسیقی معطوف شود که موید همین مطلب است:

"من شنیده ام که در قضایای جنگ جهانی در روسیه،  "شور علی اف" آهنگ معروفی است که البته من نه آهنگش را شنیده ام .
.
.
در تهییج مردم برای وارد شدن به میدان جنگ، بیشترین تاثیر را داشت؛ یعنی در خدمت اهداف مردمی قرار گرفت.
به طور طبیعی این توقع از هنرمند هر کشوری وجود دارد.
"

هنرمند ایرانی، شیعه است و باورهای دینی با او خو گرفته است، به جرات می توان گفت در میان هنرمندان و نوازندگان موسیقی قزوین کمتر کسی را یافت که بخواهد برای مطربی بنوازد، هنرمند برای ساز و هنر خود ارزشی قائل است که هرگز چنین چیزی را برنمی تابد.

دعوای طرفداران موسیقی و مدافعان ارزش ها

هنرمند قزوینی تمایل ندارد که بنوازد و مخاطب او، به رقص و پایکوپی با نوای سازش بپردازد.

لذا بیانیه هایی که از جانب گروه نخست یعنی طرفداران موسیقی عنوان شد و گلایه هایی که مطرح کردند به جهت تداوم اجرای موسیقی پاپ و سنتی به عنوان حمایت از هنر و هنرمندان صورت گرفت و هرگز به معنای حمایت از رقصیدن و اعمال مخالف موازین شرعی نبود.

اما گروه دوم که گلایه مند از برگزاری کنسرت های اخیر بودند و جهت دفاع از ارزش ها سکوت را شکستند،ناراضی  از آن بودند که چرا در  کنسرت آقای فرزین رقص مرد و زن در برابر یکدیگر صورت گرفته است و در گروه هم نوازان حصار، آواز توسط بانوان انجام شده لذا گروه دوم نیز با موسیقی به عنوان یک هنر مشکلی ندارند و گلایه آنان از شیوه استفاده این هنر ارزشمند است که ثمره آن اعمال خلاف شرع بوده است.

نقطه اشتراک دو گروه: موسیق پایدار، مطربی تعطیل!

بنابراین هر دو گروه در یک نقطه مشترک اند.
هیچ یک موافق رقصیدن مرد و زن مخاطب موسیقی نیستند و هر دو از این که موسیقی، ابزاری برای مطربی باشد بیزارند.

اما نقطه اختلاف:

گروه طرفدار موسیقی نمی خواهند که به جهت رفتار نادرست یک عده مخاطب کج رفتار، کنسرت و اجراهای موسیقی تعطیل شود و گروه دوم یعنی مدافعان ارزش ها، نمی خواهند که اجرای کنسرت بهانه ای برای سوء استفاده و فساد شود.

و هر دو گروه در نقطه اختلاف خود از اداره کل ارشاد انتظار پیگیری داشتند، که نه به خاطر رقص مخاطبان، کنسرت ها تعطیل شود و نه کنسرت ها بهانه ای برای رقصیدن.

اداره کل ارشاد قاضی این دعوای دو طرفه

لذا اداره کل فرهنگ و ارشاد می بایست، در انتخاب گروه های موسیقی جهت اجرای کنسرت دقت می نمود تا بتواند خواسته به حق و به جای هر دو گروه را برآورده سازد.

وقتی کنسرتی با ترانه هایی اجرا می شود که بر بدن یک پیرمرد هفتاد و اندی ساله نیز لرزه می آورد، نباید انتظار داشت که جوانانی که در اوج هیجان و نشاط هستند و اذهانشان از طریق رسانه های غربی مسموم است، به رقص و پایکوپی نپردازند.

و همین طور به خاطر یک خواننده ی پاپ و یک گروه موسیقی سنتی که ثمره اجرایش خروج از موازین شرعی بوده که نباید بساط کنسرت و اجراهای سالم برچیده شود.

عملکرد مدیر کل ارشاد در قزوین محل نقد بود

اما در این میان عملکرد جناب آقای شفیعی ها، انصافا محل نقد بود.
نقدی که هدف آن تخریب ایشان به عنوان یکی از مسئولین نظام نیست، بلکه سنتی است که فرموده امام علی علیه السلام است و مردم هموراه باید ناصح پیشوایان خود باشند.

لذا این نقد نه به معنای نادیده گرفتن خدمات و زحمات شایان ایشان است و نه به منظور زیر سوال بردن تمام عملکرد ایشان، بلکه نصیحتی است که طبق فرموده ی ائمه به این بزرگوار می گردد تا کمک و یاورشان در ادامه مسیر باشد.

مواضع باید شفاف مطرح می شد

از آقای شفیعی ها انتظار داشتیم که اولا در موضعی شفاف، ناراحتی خود را از رقصیدن دختران و پسران شرکت کننده در کنسرت فرزاد فرزین و خوانندگی بانوان در گروه حصار، اعلام نماید.
نه آن که با زیر سوال بردن خبرگزاری هایی همچون فارس و صبح قزوین و .
.
.
که تنها روایتگری بی طرف بودند صورت مسئله را پاک نماید.

دوما در راستای حمایت از هنر و هنرمند، تعطیلی کنسرت به عنوان پاک کن دومی برای پاک کردن صورت قضیه، شیوه نادرستی بود و می شد با مدیریت و نظارت در اجرا، کنسرت به شیوه ای مطلوب هر دو گروه برگزار گردد.

طرح چند پیشنهاد

و اما پیشنهاد ما آن است که از هنرمندان بومی استان جهت اجرای موسیقی فاخر حمایت گردد، نه آن که بودجه قابل توجهی از مردم صرف تماشای کنسرت هایی شود که چهره هایی شاخص هستند و نیازی به حمایت ندارند.