۱۰/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۳۱ جمعه

صبح قزوین ازدواج سفید؛ به نام عشق به کام هوس
کد خبر: ۱۲۶۳۰۸ نویسنده: اعظم میرزایی تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۰/۱۵ ساعت: ۸:۴۵ ↗ لینک کوتاه

فرهنگ بیمار؛

ازدواج سفید؛ به نام عشق به کام هوس

بچه‌ها شما چیزی راجع به ازدواج سفید شنیدید؟ یکی از بچه‌ها پوزخندی زد و گفت: به نظرم جذابیت این موضوع برای هم سن و سالای ما که فانتزی‌هامونو با دیدن فیلم‌های هالیودی ساختیم خیلی زیاده، رسیدن به یه زندگی عاشقانه بدون دردسرهای خاص خودش...

ازدواج سفید؛ به نام عشق به کام هوس
به گزارش خبرنگار اجتماعی صبح قزوین -اعظم میرزایی

مثل همیشه نشسته بودیم دور یکی از میزهای بوفه دانشگاه، 4،3 نفری می‌شدیم، منتظر بودم تعدادمان بیشتر شود تا باب یک بحث داغ را بین بچه‌ها باز کنم.

موضوع دو کلمه به ظاهر زیبا یعنی "ازدواج سفید" بود، اطلاعات چندان گسترده‌ای راجع به آن نداشتم اما در محیط‌های دانشجویی معمولا چنین موضوعاتی که بوی مدرنیته و روشن فکری‌ می‌دهد جذابیت زیادی پیدا می‌کند.

تعدامان که بیشتر شد با خودکار زدم روی میز تا توجه بقیه را جلب کنم، پرسیدم << بچه‌ها شما چیزی راجع به ازدواج سفید شنیدید؟ >> یکی از بچه‌ها پوزخندی زد و گفت: << به نظرم جذابیت این موضوع برای هم سن و سالای ما که فانتزی‌هامونو با دیدن فیلم‌های هالیودی ساختیم خیلی زیاده، رسیدن به یه زندگی عاشقانه بدون دردسرهای خاص خودش>> یکی دیگه از بچه‌ها از گوشه میز صداشو بلند کرد و گفت: << اما به نظر من بیشترین آسیب توی این ازدواج‌ها متوجه دختراست چون تحت تاثیر احساسات کاری می‌کنن که حتما پشیمونی داره، این مدل ازدواج توی فرهنگ ما کاملا غریبه و ناآشناست، اصلا این جور افراد هدف اصلی ازدواج رو نمی‌شناسن که تن به همچنین رابطه‌هایی می‌دن>>


مجبور بود کنار بیاد
پچ پچ بچه‌ها شروع شده بود، یکی مخالف بود، یکی موافق، سعی کردم موضوع به سمتی حرکتی کند که میخواهم، پرسیدم :<< خوب کسی از شما از آشناها، اقوام و اطرافیانش کسی رو میشناسه که این کارو انجام داده باشه؟ چند دقیقه‌ای هیچ کس حرفی نمی‌زد، بالاخره یکی از دخترا گفت: << من یکی رو میشناسم، چند سال پیش توی کلاس کامپیوتر باهاش آشنا شدم، قبل از دانشگاه، یه رفاقت در حد همون هم کلاسی بودن، تا اینکه اون یه شهر دیگه رشته‌ای که دوست داشت قبول شد و با کلی اصرار خانوادشو راضی کرد تا اجازه بدن بره، خبری ازش نداشتم تا همین چند روز پیش توی تلگرام باهاش حرف زدم، وقتی بهم گفت با یکی از پسرای هم کلاسیش داره توی یه خونه زندگی میکنه از تعجب داشتم شاخ در می‌آوردم، مثل اینکه توی دانشگاه با این آقا پسر آشنا میشن و بعد کلی جارو جنجال و مخالفت خانواده‌ها برای ازدواج تصمیم میگیرن همچین کاری کنن، به نظر نمی‌رسید خیلی از وضعیت موجود راضی باشه اما انگار که دیگه مجبور بود کنار بیاد با شرایط !>>

حرفش که به اینجا رسید ساکت شد و خودش را مشغول خوردن چای یخ کرده‌اش کرد، یکی از دخترها که تا آن لحظه مشغول تکمیل جزوه‌های نصفه و نیمه‌اش بود، سرش را بلند کرد و با صدایی نه چندان مهربانانه گفت: << از نظر من همه این مشکلات به خانواده بر میگرده، وقتی پدر و مادر نیازای بچه‌اش رو درک نمیکنه و به جای رفاقت از در نصیحت وارد میشه، آخرش میشه همین دیگه، یکی با زبون چرب و نرمش که به ظاهرم همه خواسته‌ها و احساسات طرف رو درک میکنه سر راهش سبز میشه و ... >>

حرف‌های پابرهنه جمع
بحث آنقدر داغ شده بود که گویا میز کناری را هم درگیر کرده بود، یکی از پسرهای میز بغلی با عذرخواهی از دخالت بی موقعه‌اش شروع به حرف زدن کرد: << از نظر من همه حرفای شما درسته اما موضوع مهم ضعف مسائل اعتقادی و دینیه، اصلا دین رو بذاریم کنار همه ما به عنوان یک انسان باید یه چارچوب‌هایی برای زندگی داشته باشیم، چارچوب‌هایی که شخصیت و عزتمون رو حفظ کنه، ازدواجی که به اسم ازدواج سفید داره بین جوونا باب میشه در واقع زیرسوال بردن خیلی از ارزش‌های انسانیه، لااقل برای فرهنگ ما؛ دختر خانوم بدون داشتن کمترین حقوقی تن به زندگی با پسری میده که تقریبا مسئولیتی رو برای اون زندگی مشترک به عهده نمیگیره؛ البته این شرایط برای پسرها هم وجود داره ولی خوب خیلی کمتر>>

یکی از دخترها که منتظر تمام شدن صحبت‌های تازه وارد گروه بود، گفت: << پس عشق چی میشه؟ مهم اینه که دونفر عاشق همدیگن و قرار نیست وسیله‌ای برای تامین نیازهای مادی هم باشن>>

پسر برای جواب دادن تعللی نکرد و گفت: << مشکل اینجاست که ماها تفسیر درستی از عشق نداریم، چیزی که باعث میشه آدم تن به همچین کاری بده فقط هوی و هوسه نه عشق، شما چندنفر رو میشناسی که به اسم عشق جلو رفتن ولی عمر زندگیشون خیلی کوتاه بوده؟ من خیلیا رو میشناسم چون دایره ارتباطاتم بیشتره اما انگار ماها حتما باید خودمون تجربه کنیم تا بفهمیم داستان از چه قراره؛ در مورد نیازهای مادی هم باید قبول کنیم که بخشی از زندگی ما مادیه، نیازهایی وجود داره که طبق خلقت هر انسانی در نظر گرفته شده، زن توی زندگی نیاز به حامی داره، نیاز به امنیت که معمولا توی این ازدواج های جای این دوتا مقوله مهم خیلی احساس میشه>>

پسری که به قول خودش پابرهنه وارد بحث دخترانه ما شده بود، خوب حرف می‌زد و این جسارت و صداقتش هم کم کم بقیه را قانع کرد تا حرفهایش را بپذیرند.

ساعت تقریبا به چهار نزدیک می‌شد و همه آماده می‌شدیم که قبل از ورود استاد سر کلاس حاضر شویم، مبحث ازدواج سفید با شنیدن صحبت‌های بقیه برایم تبدیل به دغدغه‌ای اساسی شده بود، دغدغه‌ای که ترجیح می‌دادم آن را از دید یک کارشناس هم بررسی کنم.

از دید کارشناسانه
خانم ثریا عزیزجلفا کارشناس مسائل اجتماعی معتقد است پدیده "ازدواج سفید" به شکلی گسترده در حال رواج است، وی می‌گوید: همه ما با عبارت‌های ازدواج دائم و ازدواج موقت آشنا هستیم و کم و بیش از احکام شرعی آنها اطلاع داریم، اما این روزها پدیده ازدواج سفید به طور چشمگیری در حال رواج است؛ این پیوند بر خلاف ازدواج دائم و موقت نه در شرع و نه در عرف ما ایرانیان جایی ندارد چراکه دختر و پسری بدون برگزاری مراسم عقد و یا صیغه و کاملا غیرشرعی زیر یک سقف می روند.

در این ازدواج که فاقد مشروعیت دینی، اجتماعی و حقوقی است پیوندی به مدت زمان نامعلوم بین دو فرد برقرار می‌شود، این پدیده نخستین بار در آمریکا و در پی جنبشی پدیدار شد که جنبش "آزادی زن" نام داشت؛ پدیده‌ای که بعدها انقلاب جنسی نام گرفت و نتیجه آن رواج رفتارهای نابهنجار و بی بندوباری‌هایی بود که به غلط آزادی زنان نام گرفت.


یکی از تبعات این اتفاق برقراری ارتباطاتی بود که خارج از ضوابط قانونی و معیارهای اخلاقی به وجود می‌آمد، بر این اساس "ازدواج سفید" هم یکی از همین روابط خارج از عرف و غیر قانونی بود که امروزه متاسفانه شاهد نمونه‌هایی از آن در میان جوانان کشورمان نیز هستیم.

الگوپذیری‌های نامشروع
در این نوع ازدواج که به تازگی در کشور رواج یافته است شرط قانونی و ثبت اداری وجود ندارد و زن و مرد در هر لحظه که بخواهند با هم همخانه و هر لحظه که مایل نباشند از رابطه خارج می‌شوند؛ چنین شیوه‌ای با ارتباط با جنس مخالف نه تنها بر اساس معیارهای اخلاقی جامعه ما نیست بلکه مخالف با نص صریح قرآن و احادیث مذهبی ماست.

خانم عزیزجلفا می‌گوید: جوانان جامعه و بیشتر قشر دانشجو بخصوص دانشجویان غیر بومی که نظارت خانواده بر آنها کمتر است در معرض این آسیب قرار دارند و در زمره این نوع ازدواج‌ها قرار می‌گیرند و متاسفانه با الگوپذیری از فرهنگ‌های غربی این نوع روابط نامشروع را برقرار می کنند.
پدیده "ازدواج سفید" که در جامعه ما به وجود آمده به عنوان یک آسیب اجتماعی مطرح است و یکی از دلایل آن عدم پاسخگویی به نیازهای جنسی جوانان در بستر ازدواج سالم و مشروع و قانونی است.

یکی دیگر از دلایل تمایل جوانان به اینگونه ازدواج‌های خارج از عرف بالا رفتن سن ازدواج است، هنگامی که سن ازدواج بالا می‌رود معیارهای هر فرد برای ازدواج نیزمشکل‌تر می‌شود؛ یکی از توجیهات افرادی که به دنبال این ازدواج‌ها می‌روند این است که با این رابطه معیارهای ازدواج خود را به صورت عملی در زندگی مشترک بدون قید و شرط محک می‌زنند که در واقع با مشکلاتی که این گونه ازدواج‌ها دارند هیچگاه فرصتی برای سنجش این بهانه به وجود نخواهد آمد.

انتقال فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها
این کارشناس با اشاره به نقش رسانه‌های غیر بومی در شیوع این عارضه اجتماعی، صراحتا می‌گوید: ارتباطات جهانی و رسانه‌های جمعی و مجازی را می‌توان از علل مهم رواج این ازدواج در جامعه ما دانست، چراکه از پیامدهای این ارتباطات رسانه‌ای، انتقال فرهنگ‌ها و خرده فرهنگ‌ها است!

عمده این تمایلات از تضعیف اعتقادات مذهبی، ترس از شکست در ازدواج‌های رسمی با پیش‌زمینه‌ای از افزایش آمار طلاق در جامعه، شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت‌های اقتصادی در زندگی نشأت می‌گیرد؛ مورد دیگری که می‌توان در این خصوص گفت ترس از عنوان کردن رابطه پنهان خود و عدم پذیرش خانواده است، به عبارتی اینگونه افراد ترس از دست دادن یکدیگر را نیز به علت مخالفت خانواده‌ها دارند.

اینگونه اتفاقات مخالف با عرف و فرهنگ کشور، نتایج و عواقب جبران ناپذیری را برای فرد و جامعه به دنبال خواهد داشت، وقایعی که به علت این ازدواج‌ها در کشور می‌افتد بسیار فجیع است؛ تنها نمونه‌های جزیی آن مسایلی همچون سقط جنین، تولد فرزندان نامشروع، جدایی غیر عاطفی (که در این مورد بیشترین ضربه مهلک را دختر میخورد) است.

نکته جالب توجه این است که مراجع قضایی به این مساله به عنوان جرم نگاه کرده و هیچگاه مسئولیت پیگیری تبعات آن را بر عهده نمی‌گیرند و با تبعات آن نیز همانند جرم برخورد خواهند کرد، این زوج‌های غیر مشروع فرزندانی نامشروع، بدون شناسنامه و بدون آینده‌ای روشن را تحویل جامعه می‌دهند.

خلاصه کلام
ازدواج سفید پدیده‌ای خطرناک و تهدید کننده به ویژه برای قشر جوان است که عدم اطلاع رسانی و توجه ویژه خانواده‌ها در خصوص تهدیدات و ویرانی‌های اجتماعی این پدیده شوم فرهنگی، تبعات بسیار خطرناک و جبران ناپذیری را برای جامعه خواهد داشت، امید است مسئولین فرهنگی و اجتماعی کشور از یک سو و خانواده‌ها از سویی دیگر با شفاف سازی و روشنگری در خصوص مخاطرات این پدیده شوم فرهنگی _اجتماعی بتوانند عامل مهمی در پیشگیری از این نوع ازدواج‌ها باشند.

انتهای پیام/9003

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان