به گزارش سرویس سیاسی
صبح قزوین ،
نظام جمهوری اسلامی که بر پایه قیام و انقلاب مردم در سال ۱۳۵۷ به بار نشست ثمره خون هزاران شهید و مجاهدتهای مردمی است که مهمترین خواسته آنان تحقق آموزههای اجتماعی اسلام و قرآن و سیره معصومین علیهم صلوات الله بوده است. علیرغم تمامی تلاشهای صورت گرفته در طول سالیان گذشته از انقلاب اسلامی و پیشرفتهای بعضا چشمگیر، متاسفانه هنوز مشکلات و نارساییهای فراوانی به چشم میخورد که بایستی ضمن قبول و درک این مشکلات، برای درمان و بهبود وضع موجود تلاشی بیش از پیش نمود. این مشکلات نشانگر این است که هنوز تا مقصد که ایجاد جامعه نمونه اسلامی بر پایه عدالت اجتماعی و توزیع عادلانه فرصتها است فاصله معناداری داریم.
بدون شک آموزههای امیرالمومنین علی علیه السلام به اعتبار تجربه حکومت و مدیریت جامعه؛ ضمن داشتن تناسب جدی با شرایط کنونی جامعه ما الگوی مناسبی برای یافتن راهکارها و اصول اساسی حکومت و مدیریت خواهد بود. عهدنامه مالک اشتر بیانگر مطالب و رهنمودهای جدی در این زمینه است. در این مجموعه مقالات به فراخور حال، برخی از این موضوعات و اصول برای تدبر بیشتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
انصاف در عهدنامه مالک اشتر
"نسبت به خداوند و نسبت به مردم از جانب خود، و از جانب افراد خاص خاندانت، و از جانب رعایائى که به آنها علاقه مندى، انصاف به خرج ده! که اگر چنین نکنى ستم نمودهاى! و کسى که به بندگان خدا ستم کند، خداوند پیش از بندگانش دشمن او خواهد بود. و کسى که خداوند دشمن او باشد دلیلش را باطل مىسازد و با او بجنگ مىپردازد تا دست از ظلم بردارد یا توبه کند. (و بدان!) هیچ چیزى در تغییر نعمتهاى خدا و تعجیل انتقام و کیفرش، از اصرار بر ستم سریعتر و زودرستر نیست. چرا که خداوند دعا و خواسته مظلومان را مىشنود و درکمین ستمگران است."
حضرت در این بخش به رعایت انصاف نسبت به خدا و مردم از جانب مسئول و کارگزار جامعه اسلامی در سه فصل مهم اشاره مینمایند:
۱. انصاف از جانب خود
۲. انصاف از جانب افراد خاص خاندان و اقوام
۳. انصاف از جانب آنها که مسئول و حاکم به آنها علاقهمند است
معنای لغوی انصاف
« انصاف» در روابط و مناسبات اجتماعي و امور سياسي و اداري به مفهوم نصف کردن سود و زيان ميان خود و ديگران و پاس داشتن « داد» و حفظ حقوق ديگران همانند حفظ حقوق خود، و در مقام داوري حقوق طرفين را يکسان و برابر رعايت کردن است.
انصاف در اين وادي، بدين معناست که هرکس حقوق ديگران را رعايت کند و آن را چون حقوق خود بداند و براي ديگران حقوقي برابر خود قائل باشد و آن چه براي خود ميخواهد، براي ديگران نيز بخواهد و مزايا و بهرههاي زندگي را ميان خود و مردمان برابر تقسيم نمايد (۱) همچنين به معناي دادخواهي و گرفتن حق و دادن آن است.
جایگاه انصاف در جامعه
امام علی علیه السلام در جای دیگری در نهج البلاغه میفرمایند: «عدالت يعني انصاف».(۲) و عدالت را که مهمترین فضیلت در برپایی جامعه است همان داشتن انصاف معرفی مینمایند. همچنین میفرمایند «الإنصافُ أفضَلُ الفَضائلِ»(۳) (انصاف با ارزشترین فضائل است) اهمیت و جایگاه انصاف به قدری در نگاه امیرمومنان رفیع و مستحکم است که آن را با ارزشترین فضیلتها و همسنگ عدالت در جامعه میدانند در جای دیگری به تعبیری دلیل این ارزشمند بودن را مطرح می کنند: «الإنصافُ یَرفَعُ الخِلافَ، و یُوجِبُ الایتِلافَ»(۴)(انصاف اختلافات را در جامعه از بین میبرد و موجب الفت و یکپارچگی در جامعه میشود). به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام ریشه اختلافات و چند دستگی در جامعه عدم رعایت انصاف است. انصاف نسبت به خدا و نسبت به مردم. به عبارت دیگر اگر چند دستگی و اختلاف در جامعه دیده میشود یا بر اثر عدم رعایت انصاف نسبت به خدا یا عدم رعایت آن نسبت به مردم است.
به کجا میرویم؟
در جامعهای که مسئولین آن برای خود و اقوام و نزدیکان و دوستان خود سهم ویژه طلب نکنند، جایگاه ویژه نخواهند، از رانت و سوء استفاده برحذر باشند؛ بدون شک یکپارچگی مردم ایجاد خواهد شد و اختلافات برطرف خواهد شد. اما آیا واقعا در جامعه کنونی ما وضع اینگونه است؟ آیا مسئولین ما برای خود، اقوام و خویشاوندان خود و دوستان و نزدیکان منافع ویژه ایجاد نمیکنند؟ آیا خودخواهی و خودرایی و بیانصافی در رفتار و کردار مسئولین ما وجود ندارد؟ هر از گاهی در اخبار رسمی و غیر رسمی میشنویم که نزدیکان فلان مسئول و نماینده و وزیر و ..از رانت بهره میبرند، در مناطق آزاد نفوذ دارند و ....
آیا پس از گذشت چهار دهه از انقلاب شرم آور نیست که اطرافیان و نوچههای یک مسئول بدون داشتن کمترین شایستگی بر مقدرات مردم حاکم باشند و بر این استیلا فخر بفروشند؟ آیا اگر افرادی صرفا به خاطر نسبت خویشاوندی با وکیل و فرماندار و وزیر و ...بر منصبی تکیه بزنند میتوانیم دم از حکومت عدل بزنیم؟ آیا جز این است که به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام ریشه همه این اختلافات و چند دستگیها در جامعه، عدم رعایت انصاف علی الخصوص از سوی مسئولین و زمامداران نسبت به مردم و خدا در مورد خود و اقوام و نزدیکان است؟ آیا پس از گذشت ۳۷ سال از آغاز انقلاب هنوز زمان آن نشده تا دست مسئولین و زمامدارانی که عامل اختلاف و چند دستگی در جامعه هستند از مناصب و موقعیتها کوتاه شود؟
انتهای پیام/6001
منبع: سایت الف
دیدگاه ها