۱۶/شوّال/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۲/۰۶ پنجشنبه

صبح قزوین در کار ما سختی وجود نداشت زیرا وظیفه ی خود را پذیرفته بودیم
کد خبر: ۱۲۲۹۲ تاریخ انتشار: // ساعت: : ↗ لینک کوتاه

بانوی رزمنده ی پرستار:

در کار ما سختی وجود نداشت زیرا وظیفه ی خود را پذیرفته بودیم

هر بالگردی که می آمد داخل محوطه ی بیمارستان، بچه ها شروع می کردند به دعا کردن و می گفتند، خدا به دل مادرشان رحم کند، انشالله مجروحیت ها کم باشد.

در کار ما سختی وجود نداشت زیرا وظیفه ی خود را پذیرفته بودیم

به گزارش صبح قزوین، در دین مبین اسلام جهاد جزو فرایض واجب محسوب می شود اما با توجه به شرایط زنان، عمل به این امر برای زنان واجب نمی باشد.

اگرچه در جنگ های صدر اسلام شاهد حضور زنان در عرصه ی پیکاری جنگ نبودیم اما وظایفی چون پرستاری و تیمار مجروحان جنگی از جمله ی کارهایی بود که زنان در پشت جبهه های جنگ، به عهده داشتند.

در سال های دفاع مقدس نیز ما شاهد نقش تاثیر گذار زنان در پشت جبهه ها به عنوان نیروهای حمایتی بودیم.

یکی ازین نقش های تاثیرگذار، پرستاران و امدادگرانی بودند که با جان و دل و بدون هیچ چشم داشتی برای پیروزی حق علیه باطل، تلاش می کردند.

به بهانه ی هفته ی دفاع مقدس به سراغ یکی از بانوان فعال که به عنوان پرستار در سال های جنگ حضور داشته است، رفتیم.

کبری چگینی

در کار ما سختی نبود

 

کبری چگینی پرستار بازنشسته ی استان قزوین که در حال حاضر در بسیج جامعه ی پزشکی فعالیت دارد، حضور خود در جبهه را اینگونه بیان کرد:

از همان اوایل تشکیل بسیج عضو بسیج بودم و پس از آن، قبل از اعزام به جبهه، به دانش آموزان کمک های اولیه آموزش می دادم، از سال 61 که عملیات فتح المبین آغاز شد در جنوب کشور، در بیمارستان های استان خوزستان به عنوان پرستار در اتاق عمل و گاهی هم در بخش ها انجام وظیفه می کردم.

چگینی در پاسخ به این سوال که سختی کار پرستاری در آن سال ها چه بود؟ اذعان داشت: در کار ما سختی نبود زیرا ما حرف امام را با جان و دل پذیرفته بودیم و به وظایف خود واقف بودیم و می دانستیم که در هر شرایطی باید به وظیفه خود عمل کنیم، حتی اگر تیر باران شویم.

دارایی مادی نداشتیم ولی برای بهبود مجروحین نذرهای معنوی می کردیم

 

این پرستار رزمنده از خاطرات  و دلهره های پرستاران در آن سال ها توضیح داد:

هر بالگردی که می آمد داخل محوطه ی بیمارستان، بچه ها شروع می کردند به دعا کردن و می گفتند، خدا به دل مادرشان رحم کند، انشالله مجروحیت ها کم باشد و چون دارایی مادی نداشتند، نماز، روزه وصلوات نذر بهبودی رزمنده ها می کرند.

چگینی ادامه داد: یکی از رزمنده ها به نام محمدعلی موسوی از قم مجروح شده بود، بلافاصله به داخل اتاق عمل آوردمیش و دستگاه ها و سِرم ها را به او وصل کردیم، با دستگاه الکترو شوک چند باری به او شوک داده شد اما مانیتور هیچ منحنی را نشان نداد، بنابراین ایشان را شهید اعلام کردند ولی به دلیل حجم بالای کاری نتوانستیم دستگاه ها را از او جدا کنیم و به سراغ مجروح دیگری رفتیم، چند دقیقه بعد من برای کاری بالای سر ایشان آمدم و دیدم که به لطف خدا ایشان برگشته است و نبضش می زند.

وی افزود: دوستان من برای بازگشت ایشان روزه نذر کرده بودند و بعد از این اتفاق نذر خود را ادا کردند.

با توسل به شهدا مشکلات زندگیم را حل کرده ام

چگینی درباره ی فعالیت ها ی خود پس از جنگ تشریح کرد: پس از جنگ در بیمارستان های قزوین در اتاق عمل فعالیت داشتم، پس از بازنشستگی بنابر پیشنهاد یکی از دوستان در بسیج پزشکان در حال فعالیت هستم و در کنار پزشکان به مناطق محروم رفته و ویزیت رایگان انجام می دهیم، از جمله در کنار دکتر ایزد فر در استان ایلام در یک اتاق عمل سیار حضور داشته ام.

این رزمنده ی پرستار اظهار داشت: جوانان امروز هم، اگر در شرایطی شبیه جنگ قرار بگیرند، مطمئنا مانند جوانان آن زمان وارد عرصه ی دفاع می شوند، اما برای تقویت روحیه ی جهادی در نسل جدید باید از خاطرات شهدا گفت و به وسیله ی وصیت نامه ها جوانان را از خواسته های شهدا مطلع کرد.

وی افزود: باید ارزش های اسلامی در سطح جامعه و خانواده احیا و حفظ شود تا راه شهدا ادامه پیدا کند.

چگینی در پایان گفت و گو با خبرنگار صبح قزوین عنوان کرد: تمام مشکلات زندگیم را به وسیله ی توسل به شهدا حل کرده ام و به جرئت می توانم بگویم که بعد از عملیات فتح المبین در تمام سال ها هنگام تحویل سال در کنار شهدا بوده ام حتی زمانی که لحظه ی تحویل سال نیمه ی شب بود و سعی کردم یاد شهدا را همیشه برای خود زنده نگه دارم.

انتهای پیام/

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان