هر چند هرگز آمار دقيقي از ميزان گازهاي شيميايي به کار گرفته شده عليه نيروهاي رزمنده ايراني و تعداد تلفات ناشي از اين گازها در اين عمليات ارائه نشد، اما وجود پيکرهاي شهيداني که کوچکترين آثاري از جراحتهاي ناشي از گلوله در بدنشان وجود نداشت، به کارگيري گازهاي سمي از سوي نيروهاي عراقي را اثبات ميکرد.
در فاصله سال هاي 1361 تا آخر سال 1365، عراق سلاح هاي شيميايي را در مقياسي به کار گرفت که از جنگ جهاني اول به بعد بيسابقه بود. در اين دوره، واحدهاي شيميايي ويژه، که مسئول مراقبت، ساخت و حمل و نقل مهمات شيميايي بودند، در تمامي يگا ن هاي نيروهاي مسلح عراق جا افتادند.
واحدهايي از نيروي زميني و هوايي عراق مأموريت شليک اين نوع سلاح را به عهده گرفتند. عراق در پيروي از الگوي واحدهاي شيميايي اتحاد جماهير شوروي، به واحدهاي نظامي شيميايي خود چنان منزلت و موقعيتي بخشيد که تقريبا به شکل يک ارتش رزمي مستقل درآمد.
آنها واحدها و زير واحدهاي مسئول دفاع شيميايي، تشعشع و اکتشاف شيميايي، تحليل اوضاع جوي و آلودگي زدايي را شامل ميشدند. هر سپاه يک گردان، هر تيپ يا لشکر مستقل يک گروهان و هر هنگي يک دسته شيميايي داشت.
با چنين آمادگي، ارتش عراق منتظر حملات تهاجمي نيروهاي ايران به داخل خاک آن کشور ماند.
از سوي ديگر، با گذشت نزديک به دو ماه آزادسازي خرمشهر و عقبنشيني اجباري عراقي به پشت مرزهاي بين المللي - به استثناي نفتشهر و برخي از بلندي هاي استراتژيک مرزي - آشکار شد که مجامع بينالمللي به تأمين حقوق حقه ايران، تعيين متجاوز و تنبيه آن و جبران خسارات جنگي ناشي از عمل تجاوزکارانه رژيم عراق تمايلي ندارند.
در نتيجه، جمهوري اسلامي ايران در راستاي استيفاي حقوق خود، در صدد برآمد تا رأسا وارد عمل شود. بدين ترتيب، عمليات رمضان طراحي و آماده اجرا شد. پيش از آغاز اين عمليات در تيرماه سال 1361، طبق اخبار به دست آمده از برخي از اسيران عراقي، ارتش عراق خود را براي مقابله با تهاجم نيروهاي ايران با توسل به جنگ افزارهاي شيميايي آماده کرده بود.
با وجود اين، ايران به اين اطلاعات و اخبار توجهي نکرد. در نتيجه، در تاريخ 23 تيرماه سال 1361، عمليات رمضان را با هدف تعقيب متجاوز و آزادسازي بصره در شرق اين شهر به اجرا در آورد. با ورود نيروهاي ايران به منطقه عملياتي و پيشروي سريع آنها به سوي اهداف از پيش تعيين شده، نيروهاي عراقي عليه نيروهاي پياده و فاقد تجهيزات حفاظتي ايران از گازهاي اشک آور وتهوع آور استفاده کردند. اين تاکتيک در کنار بمباران گسترده هوايي و شليک همه جانبه توپخانه سنگين مؤثر واقع شد و به از هم پاشيدن شيرازه نيروهاي عمل کننده ايران و عدم فتح عمليات انجاميد.
هر چند هرگز آمار دقيقي از ميزان گازهاي شيميايي به کار گرفته شده عليه نيروهاي رزمنده ايراني و تعداد تلفات ناشي از اين گازها در اين عمليات ارائه نشد، اما وجود پيکرهاي شهيداني که کوچکترين آثاري از جراحتهاي ناشي از گلوله در بدنشان وجود نداشت، به کارگيري گازهاي سمي از سوي نيروهاي عراقي را اثبات ميکرد.
اين براي نخستين بار بود که در اين جنگ، سلاح شيميايي نقش بازدارنگي به خود گرفت و نيروهاي ايران را از دستيابي به اهداف عملياتي باز داشت در پي واقعه، روزنامه لي آنجلس تايمز چاپ امريکا نوشت: «در تابستان سال 1982 (1361)، هنگامي که نيروهاي ايراني به نزديکي سربازان عراقي رسيدند، دشمن از عامل سياس (اورتوکلروبنزيليد اين مالونونيتريل) که به عنوان گاز اشک آور شناخته ميشود، استفاده کرد. هدف از اين کار، وادار کردن نيروهاي دشمن به پوشيدن تجهيزات حفاظتي و ايجاد مانع در راه عمليات بود.»
اين تجربه موفق عراق در استفاده از گازهاي شيميايي براي مقابله با پيشروي سريع و غافلگيرانه نيروهاي پياده ايران در داخل خاک آن کشور سبب شد که مديريت رسته جنگهاي شيميايي به طور رسمي، به سازمان رزم ارتش عراق اضافه شود.
و آمادگي لازم براي استفاده از عوامل پيچيدهتر و خطرناکتر شيميايي فراهم آيد. با آغاز نيمه دوم سال 1361، جمهوري اسلامي ايران به دنبال عدم فتح عمليات رمضان، با کمي تأخير استراتژي تعقيب متجاوز را شدت بخشيد و در 9 مهرماه سال 1361، در سومار، عمليات مسلم بن عقيل؛
در 10 آبانماه، سال 1361، در ارتفاعات مرزي حمرين در منطقه عمومي ايلام، عمليات محرم؛ و در 17 / 11 / 1361 در محور چزابه - فکه، عمليات بزرگ والفجر مقدماتي را اجرا کرد.
عراق در واکنش به عمليات هاي مزبور، کاربرد سلاحهاي شيميايي را افزايش داد و طي ششماه، حدود ده بار آنها را عليه نيروهاي ايراني به کار گرفت.
از جمله در 24 مهرماه در منطقه ساوجي، 30 مهرماه در آبادان، در 1 و 25 آبانماه در ارتفاع 5،175 آبانماه در موسيان، 28 آذرماه در تنکاب، 30 ديماه در شلمچه، 5 بهمنماه در گردنه بايره و کردستان، 19 بهمن ماه در شرهاني و سرانجام در 5 اسفندماه در شلمچه با استفاده از توپخانه و خمپاره به شليک گلولههاي شيميايي اقدام کرد که در نتيجه آن، سيزده نفر شهيد و 21 تن مجروح شدند.
در اين حملات، براي نخستين بار از عامل شيميايي سولفور موستارد (عامل تاولزا) استفاده شد. به نوشته لس آنجلس تايمز «عراقيها از دسامبر 1982 (آذر 1361)، به طور پراکنده، از عامل سولفورموستار به منظور درهم شکستن سازمان رزمي رزمندگان ايران در تکهاي شبانه بهره گرفتند.»
در پي تشديد کاربرد سلاح شيميايي عليه نيروهاي ايران، جمهوري اسلامي با صدور اطلاعيههايي ضمن محکوم کردن کاربرد اين گونه سلاحها، از مجامع بينالمللي خواست تا عراق را از تکرار جنايات خود بازدارند. در اين زمان، ايران به دليل ناديده گرفتن تجاوز عراق از سوي شوراي امنيت سازمان ملل، با اين سازمان چندان ارتباط نداشت و از مکاتبه با آن خودداري ميکرد.
در مقابل، عمده قواي سياسي - تبليغاتي خود را متوجه افکار عمومي جهان و معدود دولتهاي هم پيمان خود ميکرد، در حالي که طرف عراقي به شدت در سطح مجامع بينالمللي و منطقهاي فعال بود و با برخورداري از حمايت گسترده قدرتهاي بزرگ، از ابزارها و فرصتهاي سياسي و ديپلماتيک به نفع خود استفاده ميکرد و در چنين شرايطي بود که براي خنثي کردن اقدامات سياسي - تبليغي ايران در مورد
کاربرد سلاح هاي شيميايي وارد عمل شد و رياض القيسي، نمايندهي دائمي عراق در سازمان ملل، اتهامات ايران را مبني بر استفاده عراق از سلاح هاي شيميايي در جنگ با اين کشور به شدت نفي و اتهامات مزبور را اکاذيب و قلب حقايق توصيف کرد و افزود: «هر گاه رژيم ايران در محافل سياسي با شکست روبهرو شده، و به اين روش روي آورده است.»
در کنار اين اقدامات، عراق با مؤثر يافتن جنگ افزارهاي شيميايي در مقابل تهاجم نيروهاي پياده جمهوري اسلامي ايران، تصميم گرفت واحدهاي جنگ شيميايي خود را تقويت کند.
به همين منظور، در آغاز زمستان سال 1361 (1983 ميلادي) قراردادي را براي خريد تجهيزات گوناگون با يک شرکت سازنده وسايل فني شيميايي در آلمان فدرال به نام دريرايخ منعقد کرد. همچنين، براي ساخت عوامل شيميايي پيچيده و ترکيبي، به ويژه گاز اعصاب ميزان در خور توجهي از مواد شيميايي را از منابع غربي، به ويژه ايالات متحده امريکا، انگلستان و آلمان فدرال خريداري کرد.
بدين ترتيب، زماني که سال 1361 به پايان رسيد، عراق تجربه دفع چهار عمليات کوچک و بزرگ نيروهاي جمهوري اسلامي ايران را با استفاده از گازهاي شيميايي داشت و با گسترش محدوده کاربرد و حجم عوامل شيميايي، مديريت و رسته جنگ هاي شيميايي به طور رسمي به سازمان رزم ارتش آن کشور اضافه شده بود.
انتهای پیام/2002
دیدگاه ها