به گزارش خبرنگار سیاسی
صبح قزوین ، سعیده خدادادبیگی
با نزدیک شدن به انتخابات بسیاری از کسانی که پا به عرصه انتخابات میگذارند در خودشان احساس تکلیف کردهاند و فکر میکنند با حضور در مجلس میتوانند کاری برای مردم و جامعه انجام دهند اما در بعضی موارد این احساس تکلیف نتیجه عکس هم داده است.
در استان ما هم هستند افرادی که خود را کاندید بالقوه انتخاباتی میدانند و به خیالشان ایدههای خوبی هم برای بهبود اوضاع استان و کشور دارند اما در واقع حتی از شرایط قانونی حضور یک نامزد انتخاباتی مطلع نیستند و وظایف و مسئولیتهای یک نماینده را هم خوب نمیشناسند.
این افراد ممکن است به جای اینکه باری از روی دوش جامعه بردارند خودشان باری برای مراجع قانونی بشوند. نشستن نشان کاندیداتوری بر دوش، بجز مدارک لازم برای عدهای، گویا اولویت دست به نقدتری دارد که میشود عامل پیشی گرفتن و طولانی شدن صف ثبت نام کنندگان... «پدیده احساس تکلیف»
اصل ضرورت مشارکت برای فعالیتهای سیاسی امری پسندیده است اما قانونگذار حتی برای قدمهای اولیه ضرورتهایی را مشخص میکند. داشتن حداقل مدرک کارشناسی ارشد و یا معادل آن با یک تبصره که هر دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی را معادل یک مقطع تحصیلی معین کرده و البته فقط برای شرکت در انتخابات مصوب شده، نداشتن سوء شهرت در حوزه انتخابیه، حداقل سن 30 سال تمام و حداکثر سن 75 سال تمام، از جمله شرایط مصوب شده در قانون برای شرکت در انتخابات است.
اما بروز تب احساس تکلیف پدیدهای است که با نزدیک شدن زمان حرکت قطار انتخابات متبلور میشود و دلیل زنجیر شدن برخی لیستهای بی شناسنامه است.
اگر این احساس تکلیف تا آخر داشتن قدرت همراه افراد باشد و پاسخگویی را به همراه داشته باشد خیلی خوب است ولی متاسفانه بعضا شاهدیم عدهای در ابتدای کار احساس تکلیف میکنند و به میدان میآیند اما در پایان کار هیچ مسئولیتی را قبول نمیکنند. نمایندگان باید برای انتخاب شدن یک برنامه مدون ارائه دهند آنهم برنامه ای که از مدتها قبل روی آن کار شده باشد.
احساس تکلیفی که بار تکلیف شورای نگهبان را هم به وقت تعیین صلاحیت سنگین میکند. این پدیده یکی از نمونههایی است که از کسانی که در مراحل اولیه ثبت نام حاضر میشوند بروز میکند و انسان در اهلیت آنها هم تردید میکند بنابراین نمیتوان تمام این رد شدهها را به دلیل اینکه رجل سیاسی نیستند یا شرایط دیگری ندارند رد کرد. واقعیت اینست که برخی از آنها حتی ممکن است اهلیت نداشته باشند.
اینکه پای قانون میلنگد یا فرهنگ، شاید حلقه مفقوده این قصه پر تکرار باشد. سنگینی یا سبکی وزنه احساس تکلیف باید به محک قانون سنجیده شود و نه انگیزه ها و تمایلات شخصی؛ شکافی که عزت شایستگی را در سایه خود کمرنگ میکند.
دیدگاه ها