۱۹/رمضان/۱۴۴۵

-

۱۴۰۳/۰۱/۱۰ جمعه

صبح قزوین مدیران نالایق عامل اصلی عقب ماندگی تولید ثروت در کشور/ سیاسی‌کاری در فضای علمی بی‌معناست
کد خبر: ۱۱۵۴۳۳ نویسنده: امیری تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۹/۲ ساعت: ۲۱:۴۵ ↗ لینک کوتاه

در میزگرد بررسی نقش نخبگان در اقتصاد مقاومتی مطرح شد

مدیران نالایق عامل اصلی عقب ماندگی تولید ثروت در کشور/ سیاسی‌کاری در فضای علمی بی‌معناست

در میزگرد بررسی نقش نخبگان در اقتصاد مقاومتی مطرح شد که امروز مدیریت منابع انسانی، امکاناتی و مالی ما مشکل دارد و با حضور مدیر خوب و جابجایی مدیر بی کفایت یا ناکارآمد این مشکل حل می‌شود.

مدیران نالایق عامل اصلی عقب ماندگی تولید ثروت در کشور/ سیاسی‌کاری در فضای علمی بی‌معناست
به گزارش خبرنگار علم و فناوری صبح قزوین ، با توجه به تاکید رهبر معظم انقلاب درباره نقش نخبگان در اقتصاد دانش بنیان و شناخت ظرفیت‌ها در این حوزه، برای بررسی وضعیت نخبگان استان قزوین و بیان نقاط ضعف و قوت در این زمینه میزگردی با حضور دکتر افشار رئیس بنیاد نخبگان استان قزوین، محمدحسین فائزی رئیس جهاد دانشگاهی قزوین و امین خاکباز مدیر مرکز رشد پارک علم و فناوری در دفتر سایت تحلیلی- خبری صبح قزوین برگزار شد.

تشریح این میزگرد را در ادامه می‌خوانید:

صبح قزوین : ظرفیت استان را در حوزه تجاری سازی دانش و تولید ثروت چطور ارزیابی می‌کنید؟

دکتر افشار، رئیس بنیاد نخبگان استان:


برای شناخت این ظرفیت‌ها ابتدا باید تعریف صحیحی از اقتصاد مقاومتی داشته باشیم.
مقاوم بودن اقتصاد یعنی حتی با وجود تحریم، رکود، تورم و بحث‌های مالی و تسهیلات اشتغال‌زایی این اقتصاد در برابر اغتشاشات وارده بر آن توان ایستایی داشته باشد.
اما عده‌ای اقتصاد مقاومتی را فقط ایستایی این حوزه در برابر فشارهای خارجی می‌دانند در صورتی که بیشتر اوقات این معضلات مربوط به مسائل داخلی است.

محمدحسین فائزی، رئیس جهاد دانشگاهی قزوین:

رهبری می‌فرمایند: رکن اقتصاد مقاومتی، اقتصاد مبتنی بر علم است.
اقتصاد دانش بنیان متکی هم بر نیروی انسانی توانا است، لذا سازماندهی نیروی انسانی که همان موتور مولد علم و ثروت است، باید اصلی ترین کانون توجه ما باشد.
اولین چیزی که در این سازماندهی مورد نیاز است «مدیریت منابع انسانی»،سپس «مدیریت و اصلاح فرآیندها» و بعد از آن «مدیریت منابع مالی و تجهیزاتی و امکانات» است. معتقدم با وجود امکانات و فضاهای آزمایشگاهی و پژوهشی فعلی استان، می‌توان بسیاری از طرح‌های ملی را با موفقیت اجرایی کرد، ولی از این ظرفیت استفاده کافی نمی شود.
نیرو و استعداد علمی بسیاری در استان وجود دارد، اما فرآیند درستی برای بهره‌برداری کامل از توان آنها وجود ندارد، یعنی بهره وری در برخورداری از این ظرفیت کم است و در برخی موارد، نیروهای دانشمند ما به واسطه نبود یک مدیریت قوی، بی انگیزه شده اند یا اعتمادی به بدنه مدیریتی خود ندارند.
رهبری می‌فرمایند: علم تا زمانی که به فناوری و فناوری به ثروت تبدیل نشود این علم به درد کشور نمی‌خورد. همچنین ایشان تولید ثروت را در شرایط فعلی کشور یک عبادت می دانند.
گاهی در کشور با تقسیم بندی‌های نادرست سیاسی، عده‌ای با حذف گروه مقابل مانع تجاری سازی دانش می‌شوند؛ غافل از اینکه این ثروت برای کشور است و تجاری سازی علم، تجاری سازی توانمندی افراد یک کشور است، نه یک فرد و گروه خاص. موضوع اقتصاد دانش بنیان، یک اولوین ملی است و هیچ ربطی به جهت گیری های سیاسی دولت ها ندارد، لذا به جهت منافع ملی، حق نداریم دانشمندان و صاحبان علم را از پنجره های سیاسی و حزبی نگاه کنیم. این همان مدیریت درست منابع انسانی است که عرض کردم.
در گام دوم، باید فرآیندها به گونه‌ای تنظیم شود که انسان‌ها در این فرآیند مستهلک نشوند و به سرعت به خواسته‌های خود برسند؛ یعنی با کارشناسی صحیح، چرخه‌ها سریعتر و کارآمد شوند.

نمونه های متعددی را در استان سراغ دارم که بررسی کارشناسی پروژه پژوهشی 2 سال زمان می‌برد به طور یقین در این سرعت تغییرات علمی دنیا، ممکن است تاریخ مصرف آن پروژه منقضی شود و حتما در این زمان طولانی، نیروی ما انگیزه خود را برای کار علمی از دست می‌دهد.
گام سوم هم تامین منابع مالی و امکاناتی است که آن را در اولویت آخر می دانم. چرا که تجربه انقلاب ما نشان داده همین نیروهای ما در دوره جنگ، تحریم و در فقر امکانات بهتر از امروز کار می‌کردند، زیرا انسان با برانگیخته شدن انگیزه درونی و روحیه انقلابی و جهادی، می تواند عالم را متحول کند و نبودن پول و تجهیزات، پیشرفت او را سد نخواهد کرد.
مثال دیگری که می توانم عرض کنم، همین نهاد جهاد دانشگاهی است، یک مجموعه غیردولتی که توانسته بدون وابستگی به بودجه نفت در تبدیل علم به ثروت پیشقدم باشد. کل بودجه جهاد دانشگاهی کشور با 42 شعبه حدود 70 درصد بودجه یک سال استانداری قزوین است. یعنی استانداری قزوین تقریبا یک و نیم برابر جهاد دانشگاهی بودجه دارد؛ اما جهاد دانشگاهی با همان اعتبارات اندک خود به اندازه 4 برابر آنچه دریافت کرده، تولید ثروت می‌کند. زیرا انگیزه و روحیه انقلابی در این سازمان جدی‌تر گرفته می‌شود.
شما این شرایط را مقایسه کنید با دانشگاهی که وابسته به بودجه نفت است و استاد بدون تولید علم ثروت‌زا حقوق خود را دریافت می‌کند. یعنی آن نگاه انگیزشی و انقلابی در دانشگاه به مقدار کافی تزریق نشده و کار نگاه‌های سیاست زده را جایگزین این رویکرد علمی کرده ایم.

امین خاکباز، مدیر مرکز رشد پارک علم و فناوری:

سیستم آموزشی کشور مشکل اساسی دارد که بدون رفع آن نمی‌توان امیدی به اصلاح مسائل کلان کشور داشت.
روش آموزش علم در دانشگاه‌ها براساس ظرفیت‌های داخلی برنامه ریزی نشده است بنابراین تجاری سازی این علم به خوبی اجرا نمی‌شود.


ما روی مباحث فرهنگی باید کار کنیم، هم اکنون شاید این نگرانی وجود داشته باشد که اگر کسی از راه تولید علم به ثروت برسد جو فرهنگی خوبی درباره این ثروت تولید شده او وجود نداشته باشد و این موضوع نگاه عموم جامعه ماست.
امروز تولید ثروت در جامعه ایرانی ارزش نیست ابتدا باید این نگاه اصلاح شود که تولید ثروت برای کشور یک ارزش باشد تا قدم‌های بعدی با شتاب بیشتری طی شود.
وقتی تجاری سازی علم و تولید ثروت به یک ارزش در جامعه تبدیل نشده است چطور باید انتظارشکل گیری تلاش در این حوزه وجود داشته باشد؟
مدرک گرفتن یا ارتقای علمی و پژوهشی در دوره‌ای ارزش شد همه به این سمت حرکت کردند؛ بنابراین با تغییر برخی نگاه‌های فرهنگی می‌توان در حوزه اقتصاد علم قدم‌های بزرگی برداشت.

صبح قزوین : چطور می‌توان از ظرفیت نخبگان برای شکوفا کردن اقتصاد دانش بنیان بهره گرفت؟

دکتر افشار، رئیس بنیاد نخبگان استان:

وجود نیروهای خبره و مدیران ریسک پذیر که از این نیروهای نخبه حمایت ‌کنند از اولویت‌های اصلی است.
با مدیریت آنها می‌توان تحولات عظیمی در حوزه اقتصاد دانش بنیان ایجاد کرد.
اگر از دانشجویان ما حمایت اساسی صورت بگیرد آنها در یک مسیر صحیح خواهند درخشید، من به توانمندی‌های جوانان کشور اعتقاد راسخ دارم.
هنوز کنکور برای ما ملاک اصلی است، در صورتی که این نیروی عظیم را باید از دوران مهدکودک با تولید علم ثروت‎زا آشنا کرد، ثروتی که بدون رانت سیاسی و از راه تخصص کسب می‌شود.
متاسفانه در کشور ما نبوغی در تولید ثروت نداریم و فرزندان خود را در فضایی تربیت و بزرگ می‌کنیم که بدون اتکا به توانمندی‌های خود از همه امکانات بهره مند هستند.
یعنی باور به این که آنها باید از سنین کودکی برای آینده خود و کشورشان تولید ثروت کنند، وجود ندارد.



فائزی، رئیس جهاد دانشگاهی:

ما در نخبه پروری مشکلی نداریم، اما مدیریت منابع انسانی در کشور ضعیف است و همین عدم مدیریت صحیح زمینه بهره برداری از منابع زیاد کشور را تضعیف کرده است.
با جستویی اندک چندین آزمایشگاه بیکار را در بعضی دانشگاه‌ها می‌بینید که با اعتبارات زیاد دولتی تجهیز شده، و علغم وجود تقاضا برای استفاده علمی از آن، برنامه ریزی صحیح در مدیریت این فضا وجود ندارد؛ و این حرف خوبی نیستکه بگوییم اگر هزینه تاسیس این چند آزمایشگاه در بانک قرار داده می شد و سود آن خرج دانشگاه و فضاهای علمی می شد، مفیدتر بود.
امروز مدیریت منابع انسانی، مدیریت فرآیندها و مدیریت مالی و امکانی ما مشکل دارد و با حضور مدیر خوب و ذف مدیر بی‌کفایت یا ناکارآمد، این مشکل حل می‌شود.

دکتر افشار، رئیس بنیاد نخبگان:

متاسفانه در فضایی که نیروی مستعد با روحیه عالی تصمیم به انجام کار و ایجاد تحول در فضای علمی می‌گیرد اما به واسطه نگاه سیاسی برخی افراد قربانی می‌شود و حتی اگر مدیر شایسته‌ای هم باشد جرات انجام بسیاری از کارها از او گرفته می‌شود.
باید روحیه شایسته سالاری در جامعه گسترش یابد و افراد خبره و نخبه صرفنظر از نگاه سیاسی آنها برای پیشرفت کشور به کار گرفته شوند.
اما گویی براساس برنامه‌ای از پیش طراحی شده ما را در یک بازی دوقطبی مقابل هم قرار داده‌اند و آنچه در این میان مورد غفلت قرار گرفته توسعه و تولید ثروت برای کشور است.

فائزی، رئیس جهاد دانشگاهی:


تجربه به بنده اثبات می‌کند تا زمانی که حقوق پرسنلی ما با هر نوع کارکرد و هر میزان بهره‌وری، به موقع تامین می‌شود، حتمال زیادی دارد که نفسانیات و ناکارآمدی، جای مدیریت شایسته را بگیرد. در این حالت اصلا عجیب نیست که حتی در محیط‌های علمی و فناورانه، سیاسی کاری ببینید و بی توجهی به ماموریت‌های ذاتی دانشگاه.
اما وقتی پرداخت حقوق و تامین معیشت منوط شود به کارآمدی و انجام درست فعالیت علمی، دیگر فرصتی برای سیاسی کاری یا کم توجهی باقی نمی ماند.
نمونه موفق این ایده را سازمانی بزرگ مانند جهاد دانشگاهی شاهد هستیم که کارکنان آن بدون توجه به اختلاف نظرهای فکری و سیاسی، به این باور رسیده‌اند که در محیط علمی فقط باید کار علمی کرد و خوشبختانه بدون هیچ مشکلی کنار یکدیگر به تکمیل چرخه علم تا ثروت مشغولند. همکاران ما در جهاد دانشگاهی به این نتیجه رسیده‌اند که اگر قرار باشد نگاه شخصی و سلیقه‌ای‌شان در اقدامات علمی ورود کند، با راکد ماندن فرآیندهای علمی و فناورانه در پایان ماه هزینه‌ای دریافت نخواهند کرد.
شاید بتوانیم به جرأت ادعا کنیم که از اصلی ترین مصائب سامانه مدیریتی کشور اتصال به درآمدهای نفتی است و با حذف این بودجه خدادادی و رایگان، یاد می‌گیریم که کم‌کاری و غفلت و سیاسی کاری را کنار بگذاریم.
رهبری می‌فرمایند: روزی ملت ما خوشبخت است که در چاه‌های نفت خود را ببندد.
قطعا مَشی بچه پولداری باید حذف شود، امروز ثروت منابع معدنی و زیرزمینی اروپا قابل مقایسه با ایران نیست؛ اما سرانه درآمد ملی آنها چند صفر از ما بیشتر دارد، زیرا با اقدامات درست، مدیریت علمی کشورشان را کارآمد کرده‌اند.


صبح قزوین : آیا با بسته شدن در چاه‌های نفت اقتصاد بیمار ایران توانایی ادامه حیات خود را دارد؟

فائزی، رئیس جهاد دانشگاهی:


این فضا شبیه دوران تحریم می‌شود، یعنی زمانی که تحت فشار و سختی به سرعت رشد کردیم. البته با بسته شدن در چاه‌های نفت کشور، در یک شوک فرو می‌رود، اما شبیه فنری می‌ماند که فشرده شده و اگر باز شود کشور را به سمت قله‌های ترقی و پیشرفت پرتاب می‌کند.
سال‌هاست در تدوین بودجه کشور شعار عدم وابستگی به بودجه نفتی شعار داده می‌شود، اما در برنامه‌ریزی‌ها اثری از تحقق کامل این شعار نیست. دلیل هم آن است که با منقطع شدن درآمد نفت، باید اقتصاد مبتنی بر علم جایگزین آن شود، اما زیرساخت کافی برای آن ایجاد نشده و به قدر کفایت به این موضوع بنیادین بهایی داده نمی‌شود. اگر اتکا به نفت را کنار گذاشته بودیم امروز باید پژوهشگاه‌های ما بیش از درآمدهای نفتی ثروت تولید می‌کردند. آیا اینگونه است؟

یکی از واحدهای جهاد دانشگاهی در استان تهران - که کمتر از یک دهم هریک از دانشگاه‌های بزرگ استان است - در 6 ماه ابتدایی سال گذشته و در همین فضای تحریم، توانست قرارداد 40 میلیون یورویی با شرکت‌های خارجی داشته باشد؛ زیرا با داشتن محصول فناورانه در کشورهای دیگر خواهان برایش وجود دارد. آیا امروزه پارک‌های علم وفناوری و دانشگاه‌های بزرگ کشور حاضر به حرکت در این مسیر و ریسک پذیری هستند؟

دکتر افشار، رئیس بنیاد نخبگان:


در دوران جنگ 8 ساله به نیروهای بی تجربه و تازه کار اعتماد شد و آنها با بروز توانمندی‌های خود کشور را در برابر تهدیدات خارجی مستحکم نگاه داشتند.
امروز هم ما نیازمند همان اعتماد و خودباوری به نخبگان جوان خود هستیم نیروهای جوان ما با فراهم بودن بسترهای لازم چیزی از فرماندهان زمان جنگ کم ندارند.
باید با بها دادن به این نیروهای مستعد فرماندهان اقتصادی برای شرایط امروز کشور پرورش دهیم.
چرا باید با وجود اختراعات نخبگان جوان داخلی مدیر نالایق ما همان محصول را از خارج وارد کرده و راه پیشرفت کشور را مسدود کند.
برخی مدیران ما با دریافت حقوق خود دیگر به فکر توانمندی نیروهای تحت مدیریت خود نیستند.

امین خاکباز، مدیر مرکز رشد پارک علم و فناوری:

چند نکته درباره مشکلات فضای علمی کشور باید حل شود، ابتدا اینکه وابستگی بودجه دانشگاه‌ها به شهریه دانشجویان است که عاملی برای بی توجهی به تولید ثروت در فضای علمی کشور شده است.
شاید این شوک نیاز باشد که بودجه 10 ساله دانشگاه‌ها قطع شود و اجازه استفاده از شهریه دانشجویان هم به مدیران داده نشود، در این شرایط شاید بحث اقتصادی و تولید ثروت از پروژه‌های تحقیقاتی جدی گرفته شود.
ضعف دوم در بی توجهی به حوزه علوم انسانی است، جوی در کشور حاکم شده که هر شخصی که قدرت تحلیل خوبی دارد باید وارد رشته‌های فنی شود و رشته‌های علوم انسانی خالی مانده است.
از سوی دیگر تحصیل در حوزه علوم انسانی کیفیت لازم را در مقایسه با رشته‌های فنی ندارد و درس‌ها بدون پژوهش لازم در شب امتحان پاس می‌شود یعنی فضای رشد در این حوزه ضعیف است.
همچنین بسیاری از تحلیل‌های موجود در کتاب‌های علوم انسانی قدیمی بوده و بازنگری لازم روی آنها صورت نگرفته است.

دکتر افشار، رئیس بنیاد نخبگان:

با بها دادن به حوزه علوم انسانی و تامین وضعیت معیشتی استادان این حوزه می‌توان تحولات خوبی را به وجود آورد.
در این صورت اساتید علوم انسانی دانشجویان را به سمت تحلیل مسائل هدایت می‌کنند.

امین خاکباز، مدیر مرکز رشد پارک علم و فناوری:


موضوع بعدی توجه به اصل 44 است که به این قانون جفا شده است، ما با اقتصاد دولتی رشدی در حوزه اقتصاد نخواهیم داشت.
هیچ کشوری با مدل مدیریتی ما به اقتصاد نگاه نمی‌کند به فرموده رهبری هرکجا به مردم اعتماد شد نتایج خوبی به دست آمد.
باید با نفی اقتصاد متکی به بخش دولتی بستر حضور مردم در حوزه‌های مختلف را فراهم کنیم.
نکته دیگر تجربه دانشگاه علوم پزشکی نسبت به حوزه فنی است، در این تجربه دانشگاه و بازار کار در یک جا مجتمع شده و این الگوی خوبی است.
زیرا از ابتدا با اعتماد به دانشجو او را وارد فضای کار عملی و به نوعی بازار کار می‌کنند یعنی تکیه بر خودباوری و توانمندی‌های دانشجو، اما در فضای فنی این اعتماد به نیروی کار وجود ندارد.
موضوع دیگر ملاک گزینش نخبه‌های ماست که بِرندهای دانشگاهی آنها بر ظرفیت‌ها و توانمندی‌هایشان ارجحیت دارد، یعنی دانشجویی که در دانشگاه تهران درس خوانده نسبت به یک دانشگاه غیرانتفاعی برای مدیران ما ارزش بیشتری دارد.
انتهای پیام/2002

دیدگاه ها

اخبار استان قزوین
اخبار ایران و جهان