صبح قزوین ؛
بیتردید تحول بیسابقه چند سال اخیر تلویزیون ایران، در تولید برنامههای طنزمحور و مطابق بافرهنگ خاص ایرانیها، موجب رقابت کارگردانان ایرانی و سریالساز شده است؛ رقابتی که ثمره تاسیس "شبکه نسیم" در رسانه ملی بود و به سود بینندگان ایرانی تمام شد.
البته زندگی جامعه ایرانی درگیر بیماری نه چندان جدیدی، به نام غربزدگی شده است، که نتیجه استفاده از بشقاب زنگ زده روی پشت بام خانهها است.
وقتی مخاطبان، درگیر اصول ناخالص غرب میشوند؛ فیلمسازان به خلق آثار متناقض با فرهنگ ایرانی و اسلامی میپردازند.
یکی از همین آثار، فیلم به اصطلاح طنز "شمعدونی" ساخته "سروش صحت" بود؛ فیلم حاشیهساز فصل پیش شبکه 3 سیما که فریاد حامیان خانواده و تربیت صحیح را بالا برد.
عکسالعمل مسئولین صداوسیما درمواجه باپدیده شوم "سروش صحت" اندکی لاکپشتوار و به دور از انتظار بود.
ماجرای یک بام و دو هوای مسئولین همچنان موجب نارضایتی مخاطبان ایرانی میشود؛ به طور مثال چرا درمقابل اعتراض عدهای از پزشکان به فیلم خوش ساخت "در حاشیه" ساخته "مهران مدیری" واکنش سریع نشان داده شد و موجب حذف اثر این استاد طنزپرداز ایرانی شد؛ اما اعتراض دلسوزان اخلاق و خانواده راه بهجایی نخواهد برد و در نطفه خفه می شود؟!
مسئولین شبکه 3 برای جبران اتفاق ناخوشایند "شمعدونی" اندکی دیر چشمهایشان بازشد.
ساخته جدید "شاهداحمدلو" پادزهری پس از مرگ اخلاق در خانواده است که نفسی هرچند مصنوعی، وارد ششهای جامعه ایرانی میکند.
نگرش جدید و محترمانه شاهد احمدلو به خانواده ایرانی، موج جدید اصول درست تربیتی در رسانه ملی را به وجود آورده است.
تلنگر هرچند دیرهنگام صداوسیما، در رعایت این اصول بعد از پخش طنزهای ضدخانواده قابل تقدیر است و ادامه این مسیر تلاش بیشتری را میطلبد.
سناریوی "آقا و خانم سنگی" میتواند به عنوان یک الگو مناسب برای طنزهای نود قسمتی شبکه 3 سیما باشد.
اگرچه "شاهداحمدلو" کارگردان جوان، باید تلاش بیشتری را برای حرفهای شدن انجام دهد و از کمک اساتید طنزپرداز ایران بهرهمند شود اما آینده باشکوه این هنرمندجوان، قابل پیش بینی است.
توقع مخاطبین طنزهای 90 قسمتی از پیشینه شبکه 3 سیما، سریالهایی با محتوای جنجالی خانوادگی است.
کارگردانان با به تصویر کشیدن ناملایمتها و بیاحترامیهای خانوادگی، سعی بر مخدوش جلوه دادن جامعه ایرانی دارند.
کمرنگ شدن اتحاد در اعضای خانواده، سستی بنیانها و عدم احترام به والدین از جمله مواردی است که هنرمندان ضدخانواده با اغراق فراوان در سریالهای خود استفاده میکنند.
سیاهنمایی در رگ و ریشه هنرمندان ایرانی خانه کرده است و اغراق جز مواردی است که به هیچ عنوان حذف نخواهد شد.
درست است که هجوم وحشیانه فرهنگ غربی به مشکلات خانوادگی دامن زده و موجب فروپاشی اتحاد و دلگرمی عمومی شده است، اما هنوز هستند برادرهایی غیرتمند که درمرگ پدر سرپرست خانواده خواهند شد و برای خوشبختی اعضای خانواده تلاش میکنند.
سعید سنگی(کامبیزدیرباز) پس از مرگ پدرش، تک مرد خانوادهای خواهد شد که از مشکلات اقتصادی و اجتماعی رنج میبرد.
مسئولیت عظیم برادر بزرگتر، احترام فرزندان به مادر خانواده و محبت فراوان میان خانواده از جمله موارد حايز اهمیت در این سریال است.
"علیرضا مسعودی" معروف به "علی مشهدی" در خندوانه، فیلمنامهنویس "آقا و خانم سنگی" به خوبی محیط عاطفی یک خانواده ایرانی را درک کرده و نگرانیهای برادر بزرگتر در قبال خواهرانش را به خوبی قلم زده است.
مادر خانواده در این سریال برخلاف "شمعدونی" نمونه یک مادر مهربان و وفادر ایرانی است که در مقابل مشکلات دخترانش برخوردی عاقلانه دارد و تمام تلاش خود را به کار میگیرد که با آرامش مادرانهاش، محیط خانواده را از تنشهای اجتماعی دور کند.
یکی دیگر از موارد قابل تحسین در این سریال برخورد عاقلانه و محترمانه با دختران مجرد خانواده سنگی است؛ متاسفانه در جامعه امروز ایران، بیشترین هجمه تمسخرها و جوکها برای دختران مجردی است که به دلایل مختلف از امر ازدواج و تشکیل خانواده دور ماندهاند و این هجمه ناجوانمردانه بر دختران مجرد، در سریالهای به اصطلاح طنز، جلوهگری میکند.
برای اثبات این موضوع به سریالهای قبلی "رضا عطاران" را مرور میکنیم که از "سوسن پرور" در نقش دختری با ظاهر نهچندان زیبا استفاده شده بود.
استفاده ابزاری و نامناسب برای ترویج واژهای به نام "ترشیدگی" درجامعهای که دختران به عنوان برکت شناخته می شوند، چه جایگاهی دارد؟!
این هجمه وسیع ناملایمات، نسبت به دختران پاک جامعه ایرانی دلیلی بر کاهش اعتماد به نفس دختران و رویآوردن به پدیده خودنمایی، بی عفتی و در نهایت فحشا خواهد شد.
رسانه ملی با دامن زدن به این ماجرا، نقش بهسزایی درافزایش فحشای عمومی جامعه خواهد داشت.
کاراکتر "سوسن پرور" در سریال "آقا و خانم سنگی" کمک بهسزایی در افزایش اعتماد به نفس دختران جامعه خواهد داشت؛ ثمره این اعتماد به نفس، انتخاب درست و عاقلانه و به دور از تنشها و فشارهای اجتماعی در امر ازدواج خواهد بود.
مشکلات جوانان امروز در امر ازدواج بیشتر خواهد شد، اگر بزرگترهای خانواده و اطرافیان آنها را تنها بگذارند و سرنوشتشان را به باد حوادث بسپارند.
"شاهد احمدلو" در به تصویر کشیدن این معضل اجتماعی هنرمندی خویش را نشان میدهد و راهحلهای موجود در قبال آن را روبروی چشمان ببینده عام میآورد.
سنت ازدواج به ترتیب سن دختران در یک خانواده، از مواردی است که کماکان در جامعه ایرانی جای دارد؛ این امر در سریال "آقا و خانم سنگی" به خوبی نشان داده شده و اقدام علیرضا مسعودی در برچیدن این سنت غلط قابل ستایش است.
بی انصافی محض است اگر "علیرضا مسعودی" بخاطر شناخت واقعیاش از جامعه ایرانی و معضلات وارد بر امر ازدواج جوانان تحسین نشود.
به طور کلی سریال این شبهای شبکه 3 سیما به دور از نقدهای فنی و اصولی، نگاه متفاوتی به مشکلات ازدواج داشته است و بعد از پخش این سریال چشمهای نگران جامعه فرهنگی، توقع بیشتری ازرسانه ملی خواهند داشت.
انتهای پیام/7006
دیدگاه ها